محمد طالبیان - صفحه 5

محمد طالبیان
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت نهم

مسافرکشی با پیکان زوار در رفته

یک روز گفتم: باباجان تو پدر این پیکان را درآوردی و خرابش کردی. گفت: محمدحسین جان عیبی ندارد. مال دنیا است و ارزش غصه خوردن را ندارد.
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت هشتم

تمام دغدغه اش توجه ما به نماز بود

بعد از سلام و احوال پرسی، می گفت: محمدحسین چه کار می کنی؟ بابا! نمازت را می خوانی؟ پسرم! نکند نماز را سبک بشماری.
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت هفتم

ای بابا، داشتید خفه ام می کردید که

گفت که بیاوریدم پایین. آوردنش پایین و گفتند که خوب چه می‌خواهی بگویی؟ گفت: ای بابا داشتید خفه ام می کردید که. صدای خنده همه آن کتک خورده ها و مامورها در ماشین پیچیده بود.
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت ششم

امید به پایان روزهای سخت زندان

از شدت درد بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم چشم هایم را در اتاقی تنگ و تاریک باز کردم. در حال دعا و نیایش به خواب رفتم. پدرم را در خواب دیدم. مرا در آغوش کشید و گفت: پسرم مقاومت کن این دوره هم با همه سختی هایش می گذرد.
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت پنجم

شکنجه گر ساواک شروع کرد به زدن خودش

پرویز ثابتی منفجر شد و شروع کرد به زدن خودش! با مشت و سیلی می زد توی سر و کله خودش و می گفت: من پدرسوخته این همه دارم تو را می زنم، آن وقت تو در حال مرگ می آیی و مرا مسخره میکنی و می گویی کُتَت را از کجا خریده ای؟! ای وای از دست شماها
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت چهارم

مشروح دادگاه نظامی اعضای گروه ابوذر

پدرم دوباره پاسخ داد: غیر مستقیم، بله! شما ما را مجبور به این کار کرده اید. صبح ها وقتی که قصابی می رفتم که گوشت بخرم؛ وقتی که دور میدان مجسمه عمله ها را می دیدم که بی صبرانه منتظر رفتن به سر کار هستند؛ وقتی که میدیدم گروه گروه کارگر و عمله بیکار تا ظهر یا عصر می ماندند! خون ام به جوش می آمد و تاب و برایم نمی ماند.
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت سوم

زیرکی پدر در مواجهه با حوادث و تهدیدها

طرف حسابی خجالت کشید و فهمید که این طرف از آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد و خیلی زودتر از آنچه فکر می کرده، لو رفته و با آدم ساده ای طرف نیست. با آن که او را با تخت به اتاق آورده بودند، بلند شد و با پای خودش از اتاق بیرون رفت!
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت دوم

23 اصلِ برنامه خودسازی گروه ابوذر

1- هر حرکت و سکون به یاد خدا و برای خدا باشد. 2- نماز در اول وقت خوانده شود. 3- نماز به جماعت خوانده شود. 4- در هفته یک روز روزه گرفته شود.
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت اول

تعلیم و تربیت، دختر رئیس فرهنگ و غیره ندارد

در پاسخش با خونسردی گفته بود: دختر رییس فرهنگ هست که باشد؛ من وظیفه دارم تذکر بدهم تا پوشش بهتری داشته باشد. این که وضع پوشش یک دختر محصل نیست.
خاطرات خود نوشت معلم شهید محمد طالبیان

قسمت سوم: اعتباری که از برادرم گرفتم

من دبیر او بوده ام؛ اما در راه که میدیدمش، به او سلام می کردم. حالا خیلی خوشحالم که برادرش به این دبیرستان آمده. سعی کن مثل برادرت باشی.
خاطرات خود نوشت معلم شهید محمد طالبیان

قسمت دوم: گریه بی امان برای درس

همین چند کلمه کودکانه، به ظاهر ساده مثل صاعقه آسمانی چشمانم را تیره و مغزم را دگرگون کرد و از همان جا گریه کردم تا به خانه رسیدم. در میان هق هق گریه، دچار سکسکه شده و به نفس نفس افتاده بودم. هیچ حرفی نمی توانستم بزنم. گویی عقده ای کهنه در دلم سر باز کرده باشد و حالا حالا گریه بطلبد
خاطرات خود نوشت معلم شهید محمد طالبیان

قسمت اول: سال های تلخ و شیرین کودکی

شهید محمد طالبیان از آن قسم شهدای فرهنگی و اعتقادی بود که بخش بخش زندگی اش دارای نکته های آموزنده بخصوص برای نسل جوان است. این معلم و شهردار شهید علاوه بر خصوصیات بارز و قابل تامل اعتقادی، اخلاقی و رفتاری، منشاء اقدامات تاثیرگذار فراوانی در جریان پیروزی انقلاب، دوران دفاع مقدس، تربیت اسلامی نسل جوان و پایه گذار حرکت های ماندگار در تاریخ ایران اسلامی در عصر حاضر بود. همراه با شما خوانندگان گرامی بخش هایی از زندگی ارزشمند این شهید والامقام را به ترتیب و در قسمت های مختلف مرور خواهیم کرد.

آلبوم تصاویر/معلم شهید محمد طالبیان

شهید محمد طالبیان 7 دیماه سال 1316 در شهرستان نهاوند به دنیا آمد. تا پایان مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان عربی ادامه تحصیل داد. با پیوستن به آموزش و پرورش، به عنوان معلم مشغول به خدمت شد. سال 1339 ازدواج کرد و دو پسر و 4 دختر از خود به یادگار گذاشت. قبل از انقلاب از مبارزان سرشناس انقلابی بود و پس از انقلاب و دوران دفاع مقدس نیز در تمام طول جنگ در جبهه های نبرد شرکت داشت. پس از سال های دفاع مقدس در سال 1370 و با شرکت در عملیات سرکوبی منافقین در خاک عراق، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید هیچگاه به وطن بازنگشت.

کلیپ/معرفی شهید محمد طالبیان

شهید محمد طالبیان 7 دیماه سال 1316 در شهرستان نهاوند به دنیا آمد. تا پایان مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان عربی ادامه تحصیل داد. با پیوستن به آموزش و پرورش، به عنوان معلم مشغول به خدمت شد. سال 1339 ازدواج کرد و دو پسر و 4 دختر از خود به یادگار گذاشت. قبل از انقلاب از مبارزان سرشناس انقلابی بود و پس از انقلاب و دوران دفاع مقدس نیز در تمام طول جنگ در جبهه های نبرد شرکت داشت. پس از سال های دفاع مقدس در سال 1370 و با شرکت در عملیات سرکوبی منافقین در خاک عراق، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید هیچگاه به وطن بازنگشت.

شهید محمد طالبیان به روایت خود شهید و دوستان

از شدت درد بی هوش شدم ، وقتی به هوش آمدم چشم هایم را در اتاق تنگ و تاریکی باز کردم. در حال دعا و نیایش به خواب رفتم. پدرم را در خواب دیدم. مرا در آغوش کشید و گفت: پسرم مقاومت کن این دوره هم با همه سختی هایش می گذرد .
محمد طالبیان

برنامه خودسازی بیست و دو بندی یک معلم شهید مفقوالاثر

شهید محمد طالبیان پس از سال های دفاع مقدس در سال 1370 و با شرکت در عملیات سرکوبی منافقین در خاک عراق، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید هیچگاه به وطن بازنگشت.
معرفی کتاب:

کتاب «آقای معلم» خاطرات شهید محمد طالبیان

«آقای معلم» نوشته مهین سمواتی از نویسندگان موفق همدانی در حوزه‌ی دفاع مقدس است که به موضوع زندگی شهید محمد طالبیان از پیشکسوتان نهاوندی مبارز با رژیم پهلوی و از فرهنگیان غیور و رزمندگان سلحشور دوران دفاع مقدس پرداخته است.

وصیت نامه معلم شهید محمد طالبیان ؛ هفت دلیل حضورم در جبهه

در این فضا از تو عاجزانه درخواست می‌نمایم که شیرینی محبت خودت را به ما بچشان و ما را به مقام قرب خودت انس ده و به ما توفیق بده که لحظه‌ای از تو رویگردان نباشیم و ما را برای عشق و محبت خودت خالص گردان و اخلاص در عمل مرحمت فرما تا در علم و تقوا اسوه گردیم
زندگینامه شهید محمد طالبیان پدر معنوی گروه شهدای ابوذر

معلم شهید، محمد طالبیان اسوه مقاومت و ایثار

وی به عنوان معلم از بین شاگردان خود هر کسی که حتی کوچکترین زمینه تحول را داشت رها نکرده و همواره تلاش در هدایت آنان داشت. ۶ نفر از بهترین‌ها را از مدارس مختلف جمع‌آوری کرد که عنوان این گروه ۶ نفره، گروه ابوذر شد.

مجموعه مقالات یادواره شهدای روحانی و مفاخر گناباد

مفاخر این سرزمین حاوی مجموعه مقالات یادواره شهدای روحانی مفاخر شهرستان گناباد است. این کتاب کاری از محمد طالبیان است که به همت حوزه علمیه شهرستان به چاپ رسیده است.
طراحی و تولید: ایران سامانه