مادر شهید - صفحه 5

آخرین اخبار:
مادر شهید

کلیپ «زیر سایه خورشید»

کاروان «زیر سایه خورشید» در روز ولادت حضرت معصومه (س)، با پرچم متبرک امام رضا(ع) در اجتماع مادران شهدا در مسجد صاحب‌الزمان(عج) شهر هشتگرد حضور یافت.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

جبهه را دانشگاه ایثار، فداکاری و انسان سازی می‌دانست

مادر شهید معلم «سید حسین غلامی» می‌گوید: به معلمی که آن را شغل انبیاء می‌دانست بسیار علاقمند و در کارش بسیار مصمم بود. با توجه به اینکه جبهه را دانشگاه ایثار، فداکاری و انسان سازی می‌دانست، سه بار به جبهه رفت.
گفت‌گو با مادر شهید معلم «بهنام بختیاری»:

خانواده معلمی که آخرین درسشان را در سنگر پس دادند

پدر و مادر معلم بودند، پسرشان هم معلم شد اما تقدیر نوشته بود که بهنام بختیاری معلم جوان کرجی، آخرین درس زندگی‌اش را نه در کلاس درس که در سنگر اسلحه‌خانه دهلران بدهد. مادرش با چشمانی پر از اشک و دلی پر از غرور می‌گوید: "رفتنش برای دفاع از وطن، بزرگترین درس وظیفه‌شناسی بود که به همه شاگردانش داد". حالا در حوالی روز معلم، یاد این شهید معلم، زنده‌تر از همیشه است.
خاطره‌‌ای از شهید «محمد ذاکری»

لحظه‌ای که خبر شهادت محمد را از رادیو شنیدم

مادر شهید تعریف می‌کند: یک روز که در خانه نشسته بودم، برای لحظه‌ای دلم برای محمد خیلی تنگ شد که اخبار رادیو اعلام کرد تعدادی از رزمنده‌ها شهید شده‌اند. دل تو دلم نبود. قرار بود عصر همان روز رادیو اسامی شهدا را اعلام کند.
شهید ابوالقاسم اکبری؛

شهیدی که به مادرش قول کلید بهشت را داد+ فیلم

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با مادر بزرگوار شهید «ابوالقاسم اکبری» به مصاحبه پرداخته است. مادر بزرگوار شهید بیان کرد: «به فرزندم گفتم به جبهه نرو و به تحصیل ادامه بده. در جواب گفت: من به سن تکلیف رسیده ام، تنها به دنیا آمدم و تنها میروم. قول کلید بهشت را به من داد و رفت.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
گفت‌وگو با مادر شهید ارتشی مسعود جوادی:

سربازی که کلید ضریح حرم حضرت زینب (س) در دستانش بود

«حمیده نواده‌قره‌سید» مادر شهید «مسعود جوادی»از سی سال چشم به راهی مادر، سی سال انتظار برای بازگشت پسری که عطر نمازش هنوز در خانه می‌پیچید، برای نوید شاهد البرز روایت می‌کند. او از روزهای نوجوانی مسعود تا آن خواب عجیب دوستش که پیش از شهادت، سرنوشت او را با حضرت زینب(س) گره زد، می گوید.
مادر شهید ارتشی:

مادران از فرزندان خود گذشتند تا کشور در آرامش باشد

صبر و پایداری مادران و همسران شهدای هشت سال دفاع‌مقدس و شهیدان راه حق بر هیچ کسی پوشیده نیست، مادر گرانقدر شهیدزینلی می‌گوید: ما مادران شهدا از فرزندان خود گذشتیم تا در کشوری زندگی کنیم که آرامش داشته باشیم.» نوید شاهد به مناسبت روز ارتش مصاحبه این مادر گرانقدر شهید ارتش را منتشر می‌کند.
خاطره‌‌ای از شهید «جهانگیر فاضلی»

شهیدی که دفاع از وطنش را وظیفه خود می‌دانست

مادر شهید تعریف می‌کند: یک روز به شهید گفتم؛ مادرجان، صبر کن حالت بهتر شود، بعد برو. اما جهانگیر با همان آرامش همیشگی‌اش گفت؛ مادرجان، اگر ما نرویم، پس چه کسی باید از این کشور دفاع کند؟ اگر هر جوانی فکر کند دیگری می‌رود، آن‌وقت دیگر کسی در جبهه نمی‌ماند.

برگزاری مراسم تشییع مادر شهید ارمنی «گاگیک طومانیان» در کلیسای «سرکیس مقدس»

مراسم وداع با مادر شهید روز سه‌شنبه مورخ ۲۶ فروردین ماه رأس ساعت ۱۱ در کلیسای «سرکیس مقدس» برگزار خواهد شد. 
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»

روایتی از ایثار و ایمان

مادر شهید تعریف می‌کند: از نانوایی که برگشتم ساک مجید را دیدم، از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم. چشم می‌چرخاندم تا ببینمش که ناگهان صدای عبدالرضا به گوشم خورد که گفت مجید شهید شده.

وداع باشکوه مردم منطقه ۴ تهران با مادر شهید «مسعود فرشادی»

شهید «مسعود فرشادی» یکم دی ۱۳۴۸، در شمیرانات چشم به جهان گشود. به عنوان بسیجیی در جبهه حضور یافت. ۲۰ دی ۱۳۶۵، در شلمچه شهید شد. پیکر مطهر مادر شهید معظم مسعود فرشادی، پس از برگزاری مراسم تشییع باشکوه، در جوار آستان مقدس امامزادگان پنج تن (علیهم‌السلام) به خاک سپرده شد تا در آرامگاه ابدی خود، همنشین فرزند شهیدش و دیگر شهدای والامقام باشد.

گرانترین هدیه برای عائده سرور/ سخنان حماسی مادر دو شهید لبنانی

عائده سرور در مراسم تشییع دومین پسرش، تفنگ مخصوصش را هدیه گرفت.
فیلم/

هدیه‌ای از شهید «حججی» به بانوی جوان

گاهی یک هدیه، ارزشی فراتر از مادیات دارد؛ نشانه‌ای از عشق، ایثار و برکتی که در دل‌ها جاری می‌شود. در برنامه تلویزیونی «محفل»، مادر شهید «حججی» با دستانی پر از محبت، هدیه‌ای ارزشمند از شهید به دختر جوانی تقدیم کرد که مسیر زندگی‌اش با این شهید تغییر کرده بود.
انتشار به مناسبت روز بزرگداشت شهدا

انتظاری که با یک پلاک و چند استخوان پایان یافت

 «زمانی که فهمیدم سمیر عازم جبهه است ابتدا خیلی ناراحت و بیقرار شدم. اما وقتی پافشاری او را که دیدم فهمیدم باید به خدا بسپارمش. سمیر بیسیم‌چی بود در لشکر بدر. فرمانده‌اش یکروز زنگ زد و گفت که سمیر گلوله خورده، اما فعلاً نتوانستیم او را پیدا کنیم و من دوازده سال منتظر بودم که پسرم سمیر از در بیاید و دوباره مادر صدایم بزند و انتظاری که با یک پلاک و چند استخوان پایان یافت.» نوید شاهد به مناسبت ۲۲ اسفند روز بزرگداشت مقام شامخ شهید به سراغ یکی از مادران شهدا رفته است که مصاحبه با وی در ذیل آمده است.  
خاطرات شفاهی والدین شهدا،

پسرم عیسی قاری قرآن بود

شهید «عیسی سیاهی» از شهدای دانش آموز جنگ تحمیلی است که عشق به دفاع از وطن باعث شد وی کلاس درس را رها کرده و به عنوان بسیجی راهی جبهه شود. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: پسرم «عیسی» همیشه با صدای بلند در مدرسه قرآن تلاوت و مداحی می‌کرد. در ادامه مصاحبه انجام شده با مادر گرانقدر این دانش آموز شهید منتشر می‌شود.

مدیرکل بنیاد شهید مازندران با مادر شهید «قلی پور» دیدار کرد

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مازندران با مادر شهید «قلی‌پور» پنجم اسفند ماه 1403، در شهرستان ساری دیدار کرد.
گفتگویی با مادر شهید «ابراهیم محمدی»

امیدوارم راه شهدا ادامه یابد و جوانان این مسیر را در پیش بگیرند

مادر شهید «ابراهیم محمدی» می‌گوید: امیدوارم راه شهدا ادامه یابد و جوانان این مسیر را در پیش بگیرند، چرا که ما دیگر توان ادامه آن را نداریم. این خاطرات و یادها، نگه‌دارنده‌ی یاد پسرم و یادگاری از فداکاری او در راه میهن است.
خاطره‌‌ای از شهید «محمد تاجدینی»

عروسی که همسرش را برای شهادت بدرقه کرد

مادر شهید تعریف می‌کند: سه ماه بعد که برگشت، دختر خاله‌اش را به عقدش درآوردیم، اما شوق جبهه هنوز در دلش بود. به همسرش گفته بود که اجازه رفتن بدهد، و او هم با دستان خودش لباس رزم بر تن شوهرش کرد و راهی‌اش ساخت.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

پسرم از کلاس درس راهی جبهه شد

مادر شهید «یعقوب صادقی» می‌گوید: یعقوب فرزند اولم بود. هنوز زمان خدمتش نرسیده بود و به مدرسه می‌رفت که پیش من آمد و گفت می‌خواهم به جبهه بروم، به او گفتم که درست را بخوان ولی شهید در جوابم گفت نمی‌گذارم تفنگ دایی‌ام روی زمین بماند. او چهار بار به جبهه رفت و در چهارمین اعزامش بود که به شهادت رسید.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

فرزندم در راه اسلام رفت و شهید شد

مادر شهید «مهراب رشیدی گل‌روئیه» می‌گوید: اخلاقش خیلی خوب بود. زمانی که می‌خواست به جبهه برود به او گفتم؛ مادر اگر برای من باشی برمی‌گردی و اگر برای من نباشی پیش خدا می‌روی. برو خدا به همراهت باشد. یک روز فرزندم در خوابم آمد و گفت؛ اگر سر مزارم آمدی برایم گریه نکن چون من در راه خدا و اسلام رفتم.
طراحی و تولید: ایران سامانه