دوست شهید « سید محمود زرگر» نقل میکند: « یکی از بچههای محلات به عطر حساسیت داشت و ایشان درست چند لحظه قبل از آن خمپاره، در حالی که داشت عطر میزد به شهادت رسید.»
برادر شهید «عسکری رضاکاظمی» نقل میکند: «دعا و ذکرش هم زبانزد دوستان بود. گاهی فانوس را با خود به داخل همان قبر می برد و نورش را آنقدر کم می کرد که بتواند دعا بخواند.»