خلبانی تیزپرواز بود که جانش را تقدیم وطن کرد
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید «سعید هادی مقدم» در اول فروردین ۱۳۳۱ در شهرستان ملایر متولد شد. شور و شوق آموختن او را به مدرسه کشاند و در فراگیری دروس بسیار کوشا بود.
دوران ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را در زادگاهش سپری کرد و پس از اخذ دیپلم طبیعی در ۱۵ شهریور ۱۳۶۰ به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد و با نشاط به تحصیل علوم پروازی پرداخت. طی یک سال و نیم تمرینات نظامی و فراگیری زبان انگلیسی و پروازهای مقدماتی با هواپیمای ملخ دار یک موتوره سسنا در پادگان قلعه مرغی تهران و انجام پرواز مستقل در ایران برای تکمیل دوره پرواز و پرواز با هواپیماهای پیشرفته عازم ایالات تگزاس امریکا شد.
پس از طی دوره تکمیلی زبان تخصصی پیشرفته و پرواز با هواپیماهای آموزشی t۴۱ از پایگاه هوایی مدینا و فرودگاه هوندو به پایگاه کلومبوس در ایالات میسی سی پی منتقل شد و گواهینامه جت t۳۷ و t۳۸ را دریافت کرد و به ایران بازگشت و به جمع خلبانان هواپیمای اف ۴ در پیاگاه نهم شکاری پیوست.
در عملیات هوایی بی نظیر آغازین روز نیروی هوایی موسوم به ۱۴۰ فروندی به عنوان لیدر دسته حضوری ارزمند داشت. وی در سال ۱۳۶۱ به پایگاه سوم شکاری منتقل شد و در این پایگاه عملیاتهای بی نظیری انجام داد که همرزمان خلبانش هرگز مجاهدتهای این خلبان غیور را در عملیاتهای فتح المبین، ثامن الائمه، والفجر و بیت المقدس در بمبارانهای مخاطن سوخت کرکوک، بغداد و ... هرگز فراموش نمیکنند.
شهید سرگرد خلبان سعید هادی مقدم فردی مهربان، دلسوز و باایمان بود و این خصائص را در دامان والدین متدینش آموخته بود. به روزه و نماز سخت پای بند بود و از حکومت پهلوی به شدت نفرت داشت. او در حین فراگیری علوم پروازی سیر تحولات اجتماعی و سیاسی خارج دانشکده را بدور از چشم ضداطلاعات با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار میداد و در آغاز حرکت مردمی علیه شاه به مردم پیوست و در براندازی حکومت پهلوی با تمام توان تلاش کرد.
شهید هادی مقدم علاوه بر بررسی اوضاع کشور از کنکاش و تفحص در تحولات جهان غافل نماند و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران همانند شیری که زخم خورده باشد برای دفاع مقدس به پیکار با دشمن بعثی پرداخت و در حملات رعدآسایش خواب را به چشمان سردمداران بعثی حرام کرده بود.
بارها و بارها در ماموریتهای داخلی قوای عراقی را در مناطق اشغالی زمین گیر کرد تا نیروهای زمینی ایران فرصت تهاجم پیدا کنند و در ماموریتهای برون مرزی رعد آسا از دید رادار و آواکسهای دشمن عبور کرده و خود را به روی اهداف از پیش تعیین شده میرسند و همواره میگفت تا بعثیون کافر را از مناطق اشغالی بیرون نریزیم و یا در خاک اشغالی دفن نکنم خوابم نمی برد.
سرانجام سعید هادی مقدم در روز سی و یکم تیرماه ۱۳۶۲ اقدام به پروازی زیبا و بی بازگشت نمود، بارسفر را بسته و بااهل و عیال خداحفظی کرد و رفت تا سفر را تا بی نهایت با سفینه عشق آغاز کند، از پلهها بالا رفت و داخل کابین شد و با نام باریتعالی و نیایش به پرواز درآمد تا منابع حیاتی دشمن را بمباران کند. درست در خط مرزی حوالی قرارگاه حمزه سیدالشهدا مورد اصابت قرار گرفت و گرچه هواپیمایش در خاک دشمن سقوط کرد، اما با شهادت در اوجی زیبا از خاک تا افلاک پرواز کرد و با بیش از دو هزار و ۵۰۰ ساعت پرواز در تا تاریخ شهادتش در کارنامه پروازهای عملیاتی خود ثبت کرد.
سرهنگ محمدغلامحسینی روای کتاب «مهمان صخره ها» در خصوص چگونگی ماجرا و شهادت این خلبان دلاور میگوید: در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران عراق در هنگام پوشش هوایی منطقه و در درگیری با هواپیماهای عراقی در اثر اصابت موشک دشمن به هوپیماهای فانتوم مجروح شدم و با چتر نجات در منطقه کردستان به اسارت حزب دمکرات در آمدم. در این حمله همرزم خلبانم سعید هادی مقدم به شهادت رسید.