شهید قاسمی بیدار، چشمان بیدار جبهه بود
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید علینقی قاسمی بیدار، در دوم دیماه سال 1346 در شهر صالحآباد از توابع شهرستان بهار در خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی روحیهای آرام و مهربان داشت. سالهای دبستان را در تنها مدرسه روستا به پایان رسانید و پا به دوره راهنمایی گذاشت و در مدرسه شهید مطهری مشغول تحصیل گردید تا آوای انقلاب آرامآرام شهرها و روستاها را درنوردیده و مانند سیلی بنیانکن در همه شهرها و روستاها شروع به ویرانی مظاهر ظلم و ستم میکرد و در این میان دانش آموزان دوره راهنمایی پرخروشتر از دیگر اقشار پایبهراه نهاده بودند. شهید نقی قاسمی نیز یکی از این افراد بود که در هر کجا لازم میشد حضور پیدا میکرد و همپای دیگر دانش آموزان میخروشید و قطرهای در بیکران دریای انسانها بود.
با توجه به وضعیت اقتصادی خانواده و مسئولیتی که بر دوش خود احساس
میکرد با پایان دوره راهنمایی برای مدتی درس را رها کرده و به دنبال کمک به معیشت
خانواده دست به هر کاری زد ولی بازهم احساس کرد که هنوز میتواند به درس خواندن ادامه
دهد با همین نیت تصمیم گرفت هم کار کند و هم به تحصیل ادامه دهد.
با به ثمر رسیدن انقلاب، این جوان انقلابی که میدید برای به
ثمر رسیدن انقلاب چه خونهایی بر زمین ریخته شده است بر خود وظیفه دید که سهمی در این
پاسداری به دست آورد به همین خاطر در روزهای آغازین انقلاب که هنوز نیروهای نظامی و
انتظامی منسجم نبودند همراه دیگر امت حزبالله بهنوبت مشغول پاسداری از شهر و دیار
خود شد. مدتها بهعنوان افتخاری بسیجی بودن را تجربه کرد و به مناسبتهای مختلف در
فعالیتهای بسیج شرکت داشت تا اینکه بهعنوان سرباز ارتش اسلام تصمیم به خدمت سربازی
گرفت و لباس مقدس سربازی را به تن نمود و هنوز به سن خدمت نرسیده بود که داوطلبانه
به حوزه وظیفه مراجعه و دفترچه آمادهبهخدمت را دریافت کرد.
دوره آموزشی را در مهرآباد گذراند و جزء گردان حماسهآفرین جنگاوران
در لشگر 64 ارومیه نامش ثبت و در مقابله با دشمن بعثی آماده جانبازی شد و در حاج عمران
به حراست از انقلاب و دفاع از حریم ولایت و دین و میهن مشغول گردید و سرما، گرما، عوامل
طبیعی، کوههای بلند و درههای عمیق در عزم او از دفاع از کیان اسلامی نتوانست خللی
ایجاد نماید.
شهید قاسمی بیدار و همرزمانش در گردان جنگاوران با روش جنگهای چریکی و جنگوگریز آشنا شد و تا مدتها خواب را از چشمان دشمن ربوده بود تا توفیق شرکت در عملیات پرشکوه "کربلای 7" نصیب آنان شد. در این عملیات پس از رشادتها و کسب توفیقات متعدد در روز 12 اسفند سال 1365 در ارتفاعات 2519 حاج عمران درحالیکه پیکر یکی از همرزمانش شهیدش را به دوش میکشید تا با گذر از داخل کانال به پشت جبهه بازگرداند مورد اصابت تیر مستقیم از ناحیه چشم قرارگرفته و روح بلندش به آسمان ها پرواز نمود.