تصمیم گرفت قبل از رفتن استخاره بگیرد و بعد از استخارهای که گرفت، گفت: «انگار قسمت این است که من ابتدا به زیارت خواهر امام حسین(ع)، حضرت زینب(س) برم. وقتی برگشتم ان شاءالله هر جور که شده با هم به کربلا میریم.» آن روزها در حالت آماده باش اعزام به سوریه بود...
همسر شهید «حسین تقی» می گوید: وقتی جنگ شروع شد بعد از مدتی عراق حمله کرد و سردخانه آبادان را زده بودند، در آن موقع عده ای داوطلب خواسته بودند که گوشت را از آبادان به تهران بیاورند که گوشتها فاسد نشود. حسین خودش را معرفی کرده بود و خواسته بود که داوطلبانه به آبادان برود.
حوا عامری پور همسر شهید "حسین احمدی طیفکانی " از شهدای جان برکف نیروی انتظامی استان هرمزگان دلنوشته ای را خطاب به ایشان نوشته و در اختیار نوید شاهد هرمزگان گذاشته است که به مناسبت گرامیداشت هفته نیروی انتظامی منتشر می گردد
"فاطمه رحیمی" همسر شهید اصغر رحیمی است که علاوه بر همسر، دو فرزندش رضا و رسول را فدای انقلاب کرده است. او همچنان مقاوم و صبور است و در گفتگو با نوید شاهد تهران بزرگ از عشق به شهادت در میان عزیزانش می گوید.
«اسما دهقان» مشاور امور بانوان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سیستان و بلوچستان گفت: خاطرات مادران، همسران و دختران شهدا، ایثارگران و جانبازان استان مستندسازی میشود.
کتاب «تو هنوز اینجایی»، زندگی نامه شهید «حسین امینی امشی» که «هاجر پورواجد» همسر این شهید بزرگوار است. با مروری بر خاطرات این شهید یاد و خاطره اش را گرامی می دارد.
برای تامين آب شرب مردم لرستان به ايجاد كارخانه يخسازى صالح آباد اقدام كرد. و به خاطر همين سختكوشى و مسئوليت پذيرى از سوى وزارت جهاد سازندگى و ستاد نيروى زمينى سپاه مورد تقدير قرار گرفت و لوح تقديرى به او اعطا شد.
یکی از پیام هایم در رابطه با حرف امام است که فرمودند: « هرکس مسئول است اطراف خانه ی خود را مواظب باشد.» ما هم به عنوان کسی که رهرو راه امام هستیم، بهتر است که اینگونه باشیم.
موقع شهادت شوهرم، ده تا بچه قد و نیم قد داشتم، یکی هم توی راه بود که ۵ ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. همه چیز رو دوش خودم بود: نون پختن،شست، درو کردن، قالیبافی، رانندگی، و... بچه های معصومم شده بودند قوت بازوهای من...
همسر شهيد: وی هر سال 3 ماه را در جبهه حضور پیدا میکردند. سالی که قرار بود فرزندمان متولد شود به اصرار من به جبهه نرفتند و من میدیدم که وی هر شب در نماز شب گریه میکنند و از خداوند پوزش می طلبند و طلب شهادت را در ماموریت بعدی دارند.
همسر شهید مدافع حرم «حامد بافنده»: «حامد» هر کاری که میتوانست انجام میداد تا نان حلال برای همسر و فرزند خود به دست بیاورد و هزینههای زندگی خود را تأمین کند و در این راه کوتاهی نمیکرد.
شهيد به من گفت من 20000تومان دارم از شما ميخواهم مرا در يك تصميم ياري كني. اين مبلغ را براي بيماري مادرم بگذارم يا يك عروسي بگيرم. من هم از او خواستم، براي بيماري مادر اين پول را استفاده كند. شهيد به پدر و مادرش خيلي توجه داشت و براي آنها احترام زيادي قائل بودند...