خاطرات شفاهی والدین شهدا - صفحه 14

آخرین اخبار:
خاطرات شفاهی والدین شهدا
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

همیشه به قول و قرارش پایبند بود

مادر شهید زارع الوانی گفت: محمدرضا همیشه خوش قول بود و به قول و قراری که می‌گذاشت، پایبند بود.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

اخلاق علی زبانزد بود

مادر شهید «علی مسعودی» می‌گوید: «علی خیلی خوش اخلاق بود و در خانواده، بستگان و اهالی محل زبانزد بود.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

عشق و علاقه‌اش به نبرد با دشمنان قابل وصف نبود

مادر شهید «حسین زمانلو» می‌گوید: «زمانی که برای مرخصی می‌آمد، از لحظه لحظه‌های میدان جنگ با شور و شوق برایمان سخن می‌گفت، گویی متعلق به آنجا بود.» در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.

اجرای یک هزار و 800 طرح «اسناد افتخار» در فارس

سرپرست معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس از اجرای یک هزار و 800 طرح خاطره‌نگاری «اسناد افتخار» در این استان خبر داد.
گفتگو با مادر شهید «مرتضی قاسمی»/ قسمت سوم

لبخند شهید به مادر، دو سال پس از شهادت

مادر شهید «مرتضی قاسمی» در این کلیپ نقل می‌کند: «دو سال پس از شهادتش به دیدارم آمد و با لبخند مرا نگاه می‌کرد.»
گفتگو با مادر شهید «مرتضی قاسمی»/ قسمت دوم

مرتضی هرچه داشت با مردم قسمت می‌کرد

مادر شهید «مرتضی قاسمی» نقل می‌کند: «مرتضی بسیار سخاوتمند و لوتی بود. او هرچه داشت با مردم قسمت می‌کرد.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا

همیشه توصیه می‌کرد حجابمان را رعایت کنیم

مادر شهید «محمد شمرانیان‌منفرد» می‌گوید: «همیشه توصیه می‌کرد؛ به همدیگر دروغ نگوییم، حجاب و عفاف را رعایت کنیم. این مملکت برای رسیدن به پیروزی شهدای بسیاری نثار کرده است، قدر این نظام را بدانید.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا

گفتم راضی به رضای خدا هستم

عزت‌اله کارخانه یوسفی پدر شهید «محمود کارخانه یوسفی» می‌گوید: «محمود وقتی می‌خواست به جبهه برود، می‌گفت: بابا من به جبهه بروم ممکن است شهید بشوم، شما راضی هستی؟ می‌گفتم: راضی به رضای خدا هستم.»
خاطرات شفاهی مادران شهدا

«علی» اعزامی از بسیج بود

مادر شهید «علی حیدری توانا» روایت می‌کند: «علی از سوی بسیج به جبهه اعزام شد و در خاک شلمچه به شهادت رسید. پیکرش سالها مفقودالاثر بود تا اینکه توسط پلاکش شناسایی شد.»
خاطرات شفاهی پدران شهدا

شهید بسیجی که از پدر سبقت گرفت

حیدر صفری پدر شهید «علی‌اصغر صفری» می‌گوید: «علی‌اصغر 14 سالش بودکه قصد رفتن به جبهه را در سر داشت. من نیز در این راه همراهش بودم. هر چه دوستانش به او می گفتند، که نمیتوانی به جبهه بروی قبول نمی‌کرد و طاقت ماندن در خانه را نداشت.»
آسمان، آبی‌تر؛

مادر شهید بهجتی: وقتی جنازه فرزندم را دیدم قلبم آرام گرفت

"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبی‌تر" با والدین شهید «مهدی بهجتی اردکانی» به مصاحبه پرداخته است. مادر شهید والامقام چنین می گوید: «وقتی جنازه فرزندم را دیدم قلبم آرام گرفت.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

شهیدی که به بهانه فوتبال راهی جبهه شد

پدر شهید «یدالله آقابابایی» گفت: پسرم حتی در زمان اسارت با وجود شکنجه های شدید نمازش ترک نمی شد. او به ما گفت که به مسابقه فوتبال می‌روم اما راهی جبهه ها شد.
خاطرات شفاهی والدین گرانقدر شهدا؛

وجود فرزندم را در تمام لحظات زندگی احساس می‌کنم

شهید «میرزا مرادی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که آبان ماه 1366 در جبهه سلیمانیه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: «هر روز پسرم جلوی چشمانم هست و تمام لحظات زندگی‌ام وجودش را احساس می‌کنم.» فیلم این مصاحبه در ادامه منتشر می‌شود.

پدر شهید جعفری زاده: فرزندم راهش را با عشق انتخاب کرده بود

"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبی‌تر" با والدین شهید «ولی الله جعفری زاده» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین می گوید: «فرزندم راهش را با عشق انتخاب کرده بود.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
خاطرات شفاهی مادران شهدا

توصیه شهید مدافع حرم: «امر به معروف و نهی از منکر» فراموش نشود

مادر شهید مدافع حرم «سعید خواجه صالحانی» می‌گوید: «بار سوم که سعید می‌خواست به سوریه برود، وصیت‌نامه نوشت و در آن به هموطنان توصیه کرد: پشتیبان رهبر انقلاب و ولایت فقیه باشید، نگذارید بیگانه‌ای به کشورمان آسیب برساند و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

پدر و پسری که برای رفتن به جبهه با هم رقابت می‌کردند

محمدعلی اکبری پدر شهید "ذالفعلی اکبری" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «وقتی جنگ شروع شد روزی به او گفتم من می‌خواهم به جبهه بروم، او وقتی فهمید پیشقدم شد و گفت من می‌روم و بعد شما برو. ما در رفتن به جبهه با هم رقابت می‌کردیم.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

روایت مادری دلسوخته از مجاهدت‌های فرزندش

مادر شهید "غلامرضا هاشمی" تعریف می‌کند: «غلامرضا بدون اجازه پدر به جبهه رفت. همه به مرخصی می‌آمدند ولی او تا چهار ماه نیامد. مرخصی‌اش که تمام شد رفت و خبر شهادتش را برایم آوردند.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

بهنام، فرزند اُمیدی من بود

پدر شهید «بهنام عقیلی قاسم‌پور» در خاطراتی از فرزندش گفت: «بهنام را خدا بعد از کلی حاجت خواهی و دارو و درمان به ما داد. از کودکی بسیار کاری بود و حالا هم که به اثرات کارش نگاه می‌کنم می‌فهمم که این پسرم چقدر زحمت کشیده بود. او فرزند اُمیدی من بود.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

دوست داشت سرنوشتش همچون «نواب صفوی» باشد

پدر شهید ترابی گفت: دوست داشت همچون شهید «نواب صفوی» به شهادت برسد، مخفیانه و بدون خداحافظی به جبهه رفت و به شهادت رسید.

همسر شهید آشیان: از خدا خواستم همسرم فقط نفس بکشد

"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبی‌تر" با همسر شهید «سیدکمال آشیان» به مصاحبه پرداخته است. همسر شهید والامقام چنین می گوید: «از خدا خواستم همسرم فقط نفس بکشد و زنده بماند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه