نوید شاهد قزوین - صفحه 96

آخرین اخبار:
نوید شاهد قزوین
در یادواره شهدای انتظامی استان قزوین؛

سرود و نماهنگ «گوهر فاطمی» توسط بنیاد استان قزوین رونمایی شد

سرود و نماهنگ «گوهر فاطمی» که به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین و توسط گروه حامیان ولایت خوزنین تهیه شده است، رونمایی شد.

گزارش تصویری از یادواره شهدای انتظامی استان قزوین

یادواره شهدای انتظامی استان قزوین با حضور فرمانده انتظامی کل کشور برگزار شد.
آخرین خواسته شهید «جعفر احمدی‌مقدم» از خانواده‌اش؛

پیکرم را با لباس مقدس سربازى دفن کنید

شهید «جعفر احمدی‌مقدم» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «اگر در خط مقدم شهید شدم، یعنى بدنم سوخته یا خون‌آلود بود، با همان لباس مقدس سربازى در حالى که عکس امام در روى قلبم می‌باشد، مرا دفن کنید؛ زیرا این آرزوى من است ...»
به مناسبت سالروز وفات حضرت ام‌البنین(س)؛

یادواره شهدای شهر آبیک برگزار می‌شود

به مناسبت سالروز وفات حضرت ام‌البنین(س)، یادواره شهدای شهر آبیک، سه‌شنبه پنجم دی ماه برگزار می‌شود.

مادر شهید «داود زمانی» آسمانی شد

مادر گرانقدر شهید «داود زمانی» دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.

سومین روز درگذشت پدر شهید «دهقانی» برگزار می‌شود

سومین روز درگذشت قربان دهقانی پدر معظم شهید «اکبر دهقانی» برگزار می‌شود.

شهیدی که کمک حال خانواده بود

شهید غریب در اسارت «حسن ملک‌محمدی»، تحصیلاتش را به دلیل مشکلات مالی و تامین مخارج زندگی، تا پایان پنجم ابتدایی ادامه داد و سپس کمک حال پدرش در کار کشاورزی شد.
دست‌نوشته شهید «اسماعیل عظیمی»:

اسراییل غاصب خون کودکان را می‌مَکَد

همزمان با سالروز ولادت شهید «اسماعیل عظیمی» در دست‌نوشته به‌جا مانده از این شهید گرانقدر می‌خوانیم: «بر امپریالیست‌های شرق و غرب و اسراییل غاصب بشورید. آن‌ها دارند خون جوانان، پیران و کودکان ما را می‌مَکَند.»

درخواست معامله پُر سود در دست‌نوشته شهید «سید سبزعلی رضوی»

همزمان با سالروز ولادت شهید «سید سبزعلی رضوی»، در دست‌نوشته به‌جا مانده از این شهید گرانقدر می‌خوانیم: «من معامله پُر سود مى‌خواهم، امید دارم که خداوند مرا لایق بداند و شهادت را نصیب من کند.»

تصاویر ماندگار شهید «حسین مرانلو»

همزمان با سالروز ولادت شهید «حسین مرانلو»، مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

مجموعه تصاویر شهید «مظفر کرمی‌شالی»

همزمان با سالروز ولادت شهید «مظفر کرمی‌شالی»، مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

سفر وداع بچه‌ام!

«آن روز خیلی حال و هوای عجیبی داشت. در راه ماشین را نگه می‌داشت و نماز می‌خواند و یا غذای نذری می‌گرفت. انگار منتظر چیزی و یا خبری بود ...» ادامه این خاطره از «سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات شهید بهتویی؛

شهید، فرزند و تربیت شده انقلاب بود

«آقای بهتویی فرزند و تربیت شده انقلاب بود و حس سلحشوری و جانبازی در او موج می‌زد. وی در جذب نیرو‌های بسیجی برای اعزام به جبهه‌ها نقش فعال و موثری داشت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «علی گلین‌امیریان»؛

ما باید فدا شویم تا آیندگان زندگی آرامی داشته باشند

شهید «علی گلین‌امیریان» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «ما جوان‌ها باید فدای نسل‌های گذشته شویم تا نسل‌های آینده‌مان زندگی خوب و آرامی داشته باشند ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «حمزه‌علی اروجی»؛

مادران شهدا بر مصیبت فرزندان‌تان صبر کنید

شهید «حمزه‌علی اروجی» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «مادران شهدا بر مصیبت فرزندان‌تان گریه نکنید و در این مصیبت صبر کنید ...»
با حضور فرمانده انتظامی کشور؛

یادواره شهدای انتظامی استان قزوین برگزار می‌شود

یادواره شهدای انتظامی استان قزوین با حضور فرمانده انتظامی کشور برگزار می‌شود.

فرماندهی که ظرف می‌شست!

«آن شب کار شستن ظرف‌ها به عهده فرمانده که او را حاجی صدا می‌کردیم بود. هرچند شب، یک‌بار نوبتش می‌شد یه سره این طرف و آن طرف می‌دوید شناسایی، تحویل گرفتن میوه، ترخیص، دایم باید تو صف می‌رفت و هزار گرفتاری داشت، ولی یک دفعه هم نشد که شهرداری را به عهده دیگری بگذارد ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
توصیه شهید «محمدباقر حاجی‌یوسفی» به خانواده‌اش؛

در شهادتم گریه نکنید

شهید «محمدباقر حاجی‌یوسفی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «از خانواده‌ام مى‏‌خواهم که در شهادت من گریه نکنند؛ چون مى‏‌دانید که مرگ حق است، پس چه بهتر این مُردن در راه حفظ سنت و پاسدارى از حریم خاک وطن باشد ...»
به مناسبت شب یلدا انجام شد

روایت جانباز «فاضلی» از شب یلدای رزمندگان در سنگر جبهه‌ها

«منطقه دهلران – دشت عباس‌آباد بودیم. از آنجایی که در نجاری مهارت داشتم، دو و سه شب مانده به شب یلدا، جعبه‌های مهمات که قابل استفاده نبود، برمی‌داشتم و از آن کرسی درست می‌کردم. پتو‌های رزمندگان را نیز با سوزن به هم می‌دوختم تا لحاف کرسی درست کرده و بر روی کرسی بیندازم ...» آنچه می‌خوانید روایت جانباز ۴۵ درصد «سید مرتضی فاضلی» از شب یلدای رزمندگان در سنگر جبهه‌ها است که تقدیم حضورتان می‌شود.

این‌ها کاروان خمینی هستند!

«ما را به صف کردند و در حالی که هر نفر دست بر روی شانه نفر جلویی گذاشته بود به سوی ساختمان هدایت شدیم. در طول مسیر شنیدم یکی از عراقی‌ها به همکار خودش می‌گفت این‌ها کاروان خمینی هستند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه