نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
"حسین عزیزی" آزاده کرمانشاهی، می گوید: « وسایل‌مان را جمع کردیم و راهی شدیم. بیرون اردوگاه اتوبوس‌ها منتظر بودند تا ما سوار شویم. باورمان نمی‌شد که این قدم‌ها به سمت ایران می‌رود. سوار شدیم و اتوبوس حرکت کرد. کسی نگران تهدید و کتک عراقی‌ها نبود. همه می‌توانستیم به راحتی با بغل دستی‌مان صحبت کنیم و یا بیرون را نگاه کنیم.»
کد خبر: ۵۱۳۳۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۱

برگی از سیره زندگی شهید "رجایی"؛
نوید شاهد - «وقتی آقای رجایی به مهمانسرا وارد شد، بلافاصله پس از سلام گفت با عرض معذرت، اگر اجازه بدهید، اول نمازم را بخوانم و بعد خدمت شما برسم. تا این را گفت، منتظر پاسخ کسی نماند و با چند تن از معاونان و وزیرانی که همراهش بودند به طرف محله‌ای رفتند تا نماز بخوانند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "محمدعلی رجایی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۳۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «مهدی هوای ما را خیلی داشت و در نبود پدرش از ما مراقبت می‌کرد. از کودکی به کلاس قرآن می‌رفت و آموزش قرآن را فراگرفت. مهدی بچه من بود اما...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «آقا مهدی خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان می داد. یک بار طلبی را که از محل کارش داشت گرفت و در جواب ما که گفتیم: می خواهی با این پول چه کنی؟ گفت: به یکی از اقوام می‌دهم که یک ماشین بخرد و با آن کار کند تا زندگی اش را بچرخاند...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «در یک محله‌ای یک پیرزنی را دیدم یک گوشه نشسته و به سختی یک گونی را می‌کشد، کنجکاو شدم و دنبالش رفتم تا اینکه دیدم به خانه خرابی رسید که واقعا جای زندگی نبود....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_قریب برسی و چهار سال است که از شهادت شهيد "محمد حسین جوان بالغ" می‌گذرد. از این رو پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه آلبوم تصاویر این شهید والامقام را برای علاقه مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۱۳۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" در خاطره‌ای از او می‌گوید: «یک روز با مهدی و چند نفر از بچه ها برای دیدن آیت الله حق شناس(ره) رفتیم. ایشان به مهدی نگاه معناداری کردند و گفتند: شما به این آقا مهدی خیلی احترام بگذارید... ما خیلی تعجب کردیم...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حمید عزیزی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نوید شاهد - مادر شهید سلیمی از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در روایت از فرزند شهیدش می‌گوید: «رضا از مدرسه دست کشید که در مخارج خانه کمک کند. جنگ که شد، گفت: باید به جبهه بروم، واجب تر است و در آخرین اعزامش به من گفت: "اگر بازنگشتم ناراحت نباش".»
کد خبر: ۵۱۳۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

خاطرات شفاهی والدین؛
نوید شاهد_ شهید محمد تیموری پنجم دی ماه ۱۳۴۳ در روستای توچغاز از توابع شهرستان ملایر به دنیا آمد. پدرش جعفرآقا و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کشاورز بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. این شهید عزیز در هشتم بهمن ماه ۱۳۶۱ در قصرشیرین به شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. در ادامه مصاحبه تصویری با مادر و برادر این شهید عزیز را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۱۳۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۹

خاطرات شفاهي والدين شهدا؛
نويد شاهد- سردار شهید «جاسم امامی» از سرداران دفاع مقدس بود که در عملیات کربلای 5 بهمن ماه 1365 در منطقه کانال ماهی در حین رساندن اطلاعات به مرکز در محاصره دشمن ماند و به شهادت رسید و سال ها پیکر پاکش در منطقه جا ماند و پس از 11 سال پیکر مطهرش به آغوش خانواده و همرزمانش بازگشت.مادر شهيد مي گويد پسرم دهم محرم به دنيا آمد گريه كردم و گفتم اين پسر ماندني نيست. همه مرا دلداري مي دادند و مي گفتند اين بچه آينده درخشاني داره و عاقبت به خير خواهد شد.
کد خبر: ۵۱۳۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۸

مسئول امور روحانیت اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس گلستان خبر داد؛
نوید شاهد - اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان گلستان به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی بیانیه‌ای صادر کرد.
کد خبر: ۵۱۳۱۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۷

نوید شاهد - قمر خسروانی‌نیا مادر شهید طلبه «صدرالله حجازی‌فر» در روایتی از فرزندش گفت: «من همیشه مصاحبه‌هایی که از رادیو پیام از رزمندگان اسلام پخش می‌کرد گوش می‌دادم، یک‌بار از صدرالله پرسیدم، پسرم چرا هیچ مصاحبه‌ای از شما پخش نمی‌شود؟ در جوابم گفت: من قدم در راهی نهاده‌ام که ختم به شهادت می‌شود. اگه مطلبی را بیان کنم که شما هروقت گوش کنید یاد من بیندازد، من ناراحت می‌شوم. من می‌خواهم شما را برای شهادتم آماده کنم.»در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید عزیز را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۱۳۱۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۷

نوید شاهد قزوین - «یکی از آزادگان بسیجی از کنار فرهان (نگهبان عراقی) گذشت و احترام نکرد، نگهبان عراقی ناراحت شد و با غضب و توهین اسیر را صدا زد و ادامه داد چرا احترام نکردی؟ و یک کشیده محکم به گوش این بسیجی نواخت و گفت یالا رو ...» همزمان با سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی، ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز "یوسف ترابی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

نویدشاهد- «شهدای غریب» عنوان اثری به قلم «عبدالمجيد رحمانيان» است که خاطرات ی از شهدای آزاده را بازگو می کند. اين كتاب روایتی از عاشقانی گمنام است که به اسارت درآمده و غريبانه در خاک دشمن شهید شده اند. در این گزارش خاطرات ی دردناک در اردوگاه اسارت، از لحظه شهادت همرزمان که بدون حق دفاع به دست دشمن بعثي به شهادت رسیده اند را می خوانیم که از کتاب «شهدای غریب» اقتباس شده است.
کد خبر: ۵۱۳۰۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۹

معرفی كتاب؛
نوید شاهد - کتاب «اردوگاه‌های ابری» خاطرات تعدادی از آزادگان سرافراز استان ایلام است که به قلم "نورالدین نوراللهی" نویسنده و شاعر توانمند استان، گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات سوره‌های عشق در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۱۳۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

نوید شاهد_ کلیپ "بازگشت پرستوها " به سفارش بسیج صداوسیمای مرکز خراسان شمالی و معاونت فرهنگی آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان شمالی تهیه‌شده که به بیان روایت خاطرات دوران اسارت آزاده سرافراز و جانباز 70 درصد شیروانی «حیدر علی شجاع» می‌پردازد. در ادامه پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد شمارا به دیدن این کلیپ دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۱۳۰۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

خاطرات دوران اسارت آزاده بجنوردی "بهروز معادی نسب"؛
نوید شاهد - آزاده بجنوردی "بهروز معادی نسب" در روایتی می‌گوید: «ما امیدی به ایران آمدن نداشتیم. در زمان تبادل اسرا همه گریه می‌کردیم. روز آخر تبادل اسرا به ما نهار ندادند چون سهمیه‌ها تمام‌شده بود ما را به قصر شیرین آوردند. در قصر شیرین هم یک روز به ما چیزی ندادند. از قصر شیرین به باختران و بعد تهران و بعد هم به مشهد رفتیم. ما اصلاً باور نمی‌کردیم که یک‌بار دیگر وارد حرم امام رضا شویم.»
کد خبر: ۵۱۳۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

نوید شاهد - «چند نفر از کارکنان ایثارگران نیروی هوایی در قصر شیرین پیش من آمدند و گفتند: می‌خواهی با خانواده‌ات تلفنی صحبت کنی؟ پیشنهادی از این بهتر نمی‌شد لذا با کمال میل قبول کردم ...» ادامه این خاطره خواندنی از خلبان سرلشکر شهید "حسین لشگری" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۲۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۵

روایتی خواندنی از آزاده و جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- آزاده و جانباز کرمانشاهی از خاطرات دوران اسارت خود اینچنین می گوید: «سطل های پر آب را روی اسرا خالی می کردند و با چوب و چماق بدن خیس بچه ها را می کوبیدند اما شعله های راز و نیاز عاشقانه های بچه ها فروزان تر شد.»
کد خبر: ۵۱۲۹۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴

نوید شاهد - «خواب دیدم جنگ تمام شده ما را سوار اتوبوس کردند و رفتیم ایران، مردم و کل خانواده به استقبال ما آمده بودند. بعد از کلی تشریفات و مراسم همراه خانواده رفتیم خانه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۲۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۴