نوید شاهد سمنان - صفحه 151

آخرین اخبار:
نوید شاهد سمنان

مناجات نامه کوتاه شهید اسدالله مونسان: سلامت عطا كردي شكر نكردم!

بار الها! به حق شب زنده داران تاريخ و به حق صالحان زمان، كشته شدگان راه حق، مرا از لغزش ها و سركشي ها در برابر دستوراتت محفوظ بدار و به راه راست هدايت فرما و مرا جزء سر بازان اسلام و لشگريانت قرار بده كه لشگريانت هميشه غالبند و شهادت را نصيبم گردان!
شهید محمد رضا اکبری

رهایی از دنیایی فانی تا پیوست به لقاء محبوب در وصیت نامه شهید محمد رضا اکبری

خدایا حیاتمان را سعادت و مرگمان را شهادت قرار ده. میخواهم به لقاء محبوب خویش نائل گردم. این دنیا همانند زندان است. از کثرت گناه و قلت عبادت در رنجم.
شهید علی اکبر عنایت زاده

داوطلب عشق؛ خاطراتی از شهید علی اکبر عنایت زاده

مناسبتی بود. ده پانزده روز متوالی کسی باید حسینیه را تمیز می کرد. علی اکبر داوطلب شد. آخر کار پرسیدم:«چیزی بهت دادن؟». گفت:«خواستم افتخاری کار کنم، برای مزد نبود. پیش خدا که گم نمی شه».
شهید احمد قاسمیان

مستند/ روایتی از شهید احمد قاسمیان

تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. كارگر اداره برق بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم اسفند 1363، با سمت غواص در شرق رود دجله عراق بر اثر تركش خمپاره به سر، شهید شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
شهید غلامعلی میرحاج

مستند روایتی از شهید غلامعلی میرحاج

به عنوان بسيجي در در جبهه حضور يافت. نوزدهم ارديبهشت 1361، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وي در امامزاده يحياي زادگاهش واقع است.
مناجات شهیدروح الله مومنیان

جان عاشق

خدايا! مرا توفيق ده كه آنچه در دل و عقيده دارم بي ريا بر روي كاغذ بياورم . خدايا !مدتي است در دلم حال و هوايي ديگر دارم و مي خواهم به جايي رجعت كنم كه جاي حقيقي من است و از دنياي تنگ و كوچك و زودگذر جدا شوم و به جايي بروم كه لايق انسان حقيقي است. ديگر نمي توانم به خودم اجازه دهم در اين دنياي مادي بمانم ، اين دل و روح و جان من پرپرکنان عاشق است .
شهید علی اکبر اکبری

از بصیرت عاشورایی تا شهادت در وصیت نامه شهید علی اکبر اکبری

از شهداي همراه پيامبر تا شهداي دشت خونين و گرم كربلا و از شهداي عاشوراي حسيني تا شهداي به‌ خون خفتة انقلاب كبير اسلامي‌مان. با درود و سلام خدا بر تمامي رزمندگان قهرمان كه سنگرهاي ايثار و مقاومت (با حماسه‌آفريني‌هايي كه حماسة كربلا را در دل‌ها زنده مي‌كند و عاشورا را در خاطره‌ها به ياد مي‌آورد) به نبرد با لشكريان كفر و ياران مستكبران برخاسته‌اند
خاطراتی از شهید علی عربی

رسیدگی به مردم نیازمند در خاطرات شهید علی عربی

ما شکایت غذا رو می‌کنیم، امشب رفتیم جایی که مردم نه سقف بالای سر داشتن و نه سرپرست... اون جا آرزو کردم کاش قلبی نداشتم! چطور تا حالا بی‌خبر از این همه غم و غصه مردم، راحت داشتیم زندگی‌مون رو می‌کردیم
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن قربانی

وقتی داشت می رفت؛ دلم یه جوری بود، نمی تونستم ازش جدا بشم!

هربار تا جلوی چهارراه نادر میرفتم . این بار تا پلیس راه رفتم . گفت ، مامان چرا نمیری ؟ گفت ، نمیدونم نمی تونم برم . اومد یه مقدار کنارم نشست . گفت ، ناراحت نباش . میرم سه ماه دیگه میام . رفت و دیگه هیچ وقت برنگشت .
سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر

اعلام مراسم های ویژه سالروز فتح خرمشهر و روز مقاومت و پیروزی در شهرستان سمنان

دوم و سوم خرداد ماه مراسم های ویژه سالروز فتح خرمشهر و روز مقاومت، ايثار و پيروزي در شهرستان سمنان
شهید عباس اکبری

از شهادت تا درجه اعلای ملکوت؛ در وصیت نامه شهید عباس اکبری

شهادت انسان را به درجۀ اعلاي ملکوت میرساند. شهیدان از همه خوشیهاي زندگی میگذرند و عاشقانه در راه خدا میجنگند. شهدا بهخاطر اسلام و حفظ ناموس ما خود را فدا کردند. مرا با لباس مقدس سپاه دفن کنید. سعی کنید راه مبارزه را براي تکمیل ایمان و مبارزه با نفس انتخاب کنید.
شهید داود علی جعفری

دوست دارم شبیه تو باشم؛ خاطراتی از شهید داود علی جعفری

گفتم:«به این که من چقدر سعی می کنم مثل تو بشم. تو شروع کردی به نماز خوندن، من هم نماز خون شدم. تو روزه گرفتی، من هم روزه دار شدم. تو مسجدی شدی، من هم مسجدی شدم. تو نماز جمعه رفتی من هم همراهت اومدم».

شهید «یدالله عبدالشاهی» به روایت تصویر/ قسمت اول

به مناسبت سالروز شهادت شهید «یدالله عبدالشاهی»، تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
نویسنده: سرکار خانم آرزو ایمانی

می خواهم حنظله شوم؛ خاطرات شهیدان کیومرث و ایرج نوروزی

حسین بی طاقت شده بود. از روی صندلی بلند شد و به طرف میز مسئوول رفت و گفت: « آقای عزیز، مگه این اجناسی که برای مردم می آرید، توی نوبت قرار نمی دید؟».
مناجات شهید محمد رضا محمدیان

خدايا! به ما توفيق رستن از قفس تنگ ماديات و پيوستن به فضاي معنويت عطا فرما!

معبودا! ما طالبان شهادتيم. به ما شايستگي پرواز را عنايت فرما!
شهید حمید اکبری

هدیه کوچک در راه اسلام، وصیتی از شهید حمید اکبری

براي من اصلاً گریه نکنید، چون که یک هدیه کوچک را در راه اسلام داده اید، به امید پیروزي رزمندگان اسلام بر کفر جهانی. سلام خدمت مادر عزیزم. سلام عرض میکنم مادر عزیز، امیدوارم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید که نتوانستم آن زحمتهاي تو را جبران کنم.
شهید علی علومی

تشویق جوانان و نوجوانان به مراسم دعا و نماز در خاطرات شهید علی علومی

دوست داشت بچه ها در مراسم دعا و نماز شرکت کنند. برای این که تشویقشان کند، مسابقه می گذاشت. جایزه ای هم خودش برایشان می خرید و به آنها می داد.
آزاد سازی خرمشهر و نقش رزمندگان استان سمنان

نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر

غروب که شد، فرماندهان ارتش هم باورشان شد که خرمشهر آزاد شد؛ البته نه همۀ خرمشهر. خرمشهر بزرگ بود. دستور دادند که به سرعت یک واحد برود و جاده شلمچه به عراق را ببندد تا عراق از آن طرف نیرو نیاورد. نمی‌توانست از طرف اروند نیرو بیاورد. غروب به خرمشهر رسیدم. راه را بلد نبودیم. همین طور سوار شدیم. گفتیم الی‌الله. بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم. امن‌ یجیبمان را خواندیم. وقتی از گمرک رد شدیم، ترسیدیم. نمی‌دانستیم کجاییم. حواسمان بود که نزدیک عراقی‌ها هستیم.
نویسنده: سمیرا سادات امامی

«منتظر من هستند» خاطرات شهیدان شاهینی و شریف آرش

خیلی وقتها، زمانی که محمدشریف در خانه بود از فاطمه می‌خواست برایش قرآن بخواند و او با علاقۀ زیاد گوش می‌داد و خود نیز لحن زیبايی در قرائت داشت. صدای خوش محمدشریف همراه آرامشی که هنگام خواندن قرآن در صورتش موج می‌زد، هنوز هم یکی از دلنشینترین خاطرات حک شده در ذهن فاطمه و دخترش منصوره است.
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن اخلاقی

صاحب مغازه گریه کرد و گفت: «کمتر کسی پیدا میشه که آنقدر به بدهکاریش حساس باشه!»

بین همه ی برادرهام شهید خیلی آرام و دوست داشتنی بود . خیلی رفتارش خالص بود و به وضع ظاهریش خیلی میرسید . با اینکه اون زمان این چیزها بین مردم باب نبود . برادرم با اینکه بسیجی بود خیلی به آراستگی اش اهمیت می داد . وقتی هم دردو بیماری داشت ، خیلی کم پیش میومد که تو خونه مطرح کنه . بچه ی مظلومی بود .
طراحی و تولید: ایران سامانه