خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «سیفالله زارع گیلچالان» چنین روایت میکند: عید سال ۱۳۶۱، جوانی ۲۱ ساله بودم که فرماندهی خط مقدم جبهه پیرانشهر را بر عهده گرفتم. در سال ۱۳۶۲، در یکی از مأموریتها گرفتار کمین دشمن شدم. ماشینم واژگون شد و از ناحیه دست و گردن مجروح شدم. در مدت حضورم در جبهه، سه بار تا مرز شهادت پیش رفتم و تجربهای نزدیک به مرگ داشتم.