نوید شاهد - صفحه 3

آخرین اخبار:
نوید شاهد

اسناد شهید ارتش «جان‌محمد آسوار»

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران تصویر اسناد شهید «جان‌محمد آسوار» را منتشر می‌کند.

دست‌خطِ وصیت‌نامه شهید ««منصور آجرلو» منتشر شد

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران تصویر دست‌خطِ وصیت‌نامه شهید «منصور آجرلو» به خانواده‌اش را منتشر می‌کند.

«اول نماز بعد کار»

محمد فاضلی پسر عموی شهید  غریب در اسارت «کیومرث فاضلی» نقل می‌کند: «زمانی که وارد جبهه شدیم او خیلی عوض شده بود و یک تحولی روحی عجیبی در او ایجاد شده بود و روز به روز این تحول بیشتر می‌شد مخصوصاً در عبادت و نماز خواندن، گاهی اوقات موقع ظهر سریع به نماز اول وقت می‌ایستاد و اگر یک وقتی کار داشتیم یا موقع عملیات بود می‌گفت: «اول نماز بعد کار» من با او شوخی می‌کردم و می‌گفتم: نماز را بعداً می‌خوانیم. می‌گفت: محمد شاید فرصتی نماند و شهید بشویم.»

کیومرث نمی‌گذاشت کسی در انجام کاری بی‌انگیزه شود

سکینه فاضلی خواهر شهید  غریب در اسارت «کیومرث فاضلی» می‌گوید: «یکی از همسایه‌های پدرم بعد از شهادت کیومرث به منزل ما آمد و برایمان تعریف می‌کرد: روزی من و کیومرث برای ماهیگیری به سبز میدان رفتیم، کیومرث آن روز ۱۰ تا ۱۵ تا ماهی گرفت، من یک دانه هم نگرفتم، سرآخر که می‌خواستیم به منزل بیاییم، نصف ماهی خودش را به من داد، به او گفتم: چرا این همه ماهی به من دادی؟ تو زحمت کشیدی نمی‌خواهد فوقش به مادرم بگویم، من ماهی نگرفتم، خندید و گفت: آقا! همراه کیومرث بیایی و بدون ماهی و دست خالی بروی و بی‌انگیزه بشوی؟ تو همیشه باید با من به ماهیگیری بیایی و برای همسایه‌ها هم باید ماهی بگیریم.»

پیام شهید غریب در اسارت «کیومرث فاضلی»: قرآن بخوانید و به دستورات آن عمل کنید

شهید غریب در اسارت «کیومرث فاضلی» در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «قران بخوانید و به دستورات آن عمل کنید که راه سعادت در عمل به دستورات قران است. در مراسم عزاداری اهل بیت شرکت کنید. اوقات فراغت خود را با ورزش و مطالعه پر کنید.»

روایتی داستانی از زندگی شهید محمدرضا مرادی در کتاب «آب انار »

کتاب «آب انار» شامل ۱۷ عنوان است و داستانی از زندگی شهید «محمدرضا مرادی» را روایت می‌کند.
روایت صادق صفرپور از شهید غریب در اسارت کیومرث فاضلی

شهید غریب در اسارتی که جاویدالاثر است

در میان خاطرات تلخ و شیرین اسارت، نام شهید کیومرث فاضلی از روستای آبکله سر شهرستان تنکابن همچون چراغی در ذهن آزادگان می‌درخشد؛ جوانی که صدای استوارش از رادیو عراق، پیام امید و نگرانی برای خانواده‌اش بود و امروز روایت مظلومیت و شهادتش، سندی زنده از ایمان و ایثار فرزندان این سرزمین است.

از سنگر تا اسارت، حماسه دو ستاره فروزان غریب دوران دفاع مقدس

باقر سارائی راوی شهادت شهیدان غریب در اسارت «علی‌نجات محمدپور» و «مهدی زیاری» می‌گوید: «شهادت این دو عزیز، یکی در سنگر نبرد و دیگری در اسارت، تصویری روشن از ایثار و مظلومیت رزمندگان اسلام در روز‌های پایانی دفاع مقدس است؛ گواهی بر ایمان و فداکاری نسلی که جان خود را برای عزت و استقلال ایران اسلامی تقدیم کرد.»
روایت از محمدعلی مازیارنوری همرزم شهید غریب در اسارت «مهدی احسانیان»

مهدی در بدترین شرایط هیچ‌گاه زبان به شکایت نگشود

محمدعلی مازیارنوری یکی از شاهدان شهادت «مهدی احسانیان» روایت می‌کند: «در اردوگاه اسارت، با وجود جراحات سنگین و درد‌های طاقت‌فرسا، هیچ‌گاه زبان به شکایت نگشود و با روحیه‌ای مقاوم، دیگران را نیز دلگرم می‌کرد.»

وفاداری تا آخرین نفس

راضیه بهرامی خواهر شهید «مهدی بهرامی» می‌گوید: «برادرم محسن که او نیز به صورت مداوم برای مأموریت به جبهه اعزام می‌شد، در یکی از مراجعاتش به اندیمشک، مهدی را دید. محسن به او گفت: «مهدی جان! برگرد خانه. پدر و مادر به تو سخت نیاز دارند.»، اما مهدی در پاسخ، عکسی از امام خمینی(ره) از جیبش بیرون آورد و گفت: «داداش تو می‌توانی برگردی، ولی من باید بمانم. آقا و رهبرم می‌گوید همینجا بایستیم.»

رضا دوست داشت مفقودالاثر باشد

راضیه بهرامی خواهر شهیدان «حسین، رضا و مهدی بهرامی» نقل می‌کند: «هربار که از عملیات بر می‌گشت، وصیت‌نامه‌اش را پاره می‌کرد. از آنجا که رابطه‌مان بسیار صمیمی بود. همیشه از او می‌پرسیدم: «رضا، چرا این کار را می‌کنی؟» جوابش همیشه این بود: «دوست دارم مفقودالاثر بشوم.»»

زندگی‌نامه شهید «محمد مسعودی»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگی‌نامه شهید والامقام «محمد مسعودی» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

سه ستاره‌ی درخشان آسمان ایثار

راضیه بهرامی خواهر شهیدان «حسین، رضا و مهدی بهرامی» روایت می‌کند: «دو برادر کوچک‌تر، حسین و مهدی در حسرت حضور در جبهه‌ی حق، غصه می‌خوردند. دوست داشتند روز‌ها یکی پس از دیگری به سرعت باد بگذرد تا این دو هم بتوانند به جبهه‌ی حق علیه کفر جهانی بپیوندند و از این فیض بزرگ یعنی جهاد در راه حق برخوردار شوند.»
خاطره‌‌ای از شهید «مجید صادقی گوربندی»

بخشندگی‌ای که بعد از شهادت آشکار شد

مادر شهید تعریف می‌کند: مجید عاشق کمک کردن به دیگران بود، اما من از بسیاری از کارهایش خبر نداشتم. تازه بعد از شهادتش بود که بخشندگی و ازخودگذشتگی‌اش برایم آشکار شد.
یلدای شهدایی/

«یلدا به رنگ ایثار»

همزمان با بلندترین شب سال، آیین یلدای شهدایی با حضور خانواده‌های معظم شهدا برگزار شد.

تصاویر منتشر نشده شهید «پنجعلی اسدنژاد»

شهید «پنجعلی اسدنژاد»، یادگار اکبر و صوره سال ۱۳۳۲ در شهرستان تهران دیده به جهان گشود. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و پس از دلاوری‌های فراوان شانزدهم آذر ماه سال ۱۳۷۷ در تهران بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید. تصاویری از این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.
روایت یک اسیر مفقود از اردوگاه‌های عراق/

مقصود؛ رنجی که در اردوگاه ماند

مقصود محمدزاده یکی از همان اسیرانی بود که نامش هرگز در فهرست صلیب سرخ ثبت نشد؛ جوانی که در گرمای اردوگاه‌های عراق، زیر شلاق بی‌توجهی و در میان بیماری و محرومیت، آرام‌آرام جان داد و رنجش همان‌جا، بی‌خبر از جهان، در اردوگاه ماند.
خاطره‌‌ای از شهید «سهراب سالارپور محمدمرادی»

او از رهروان راه خونین حضرت امام حسین(ع) بود

مادر شهید تعریف می‌کند: در آخرین وداع، رو به من کرد و گفت؛ مادر! می‌دانم این بار شهید خواهم شد. او از رهروان راه خونین حضرت امام حسین(ع) بود که با نثار جان خود، درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد.

مراسم «یلدای شهدایی» در گلزار شهدای شهر ملارد برگزار می‌شود

در آستانه فرارسیدن شب یلدا و به‌منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان والامقام، مراسم معنوی «یلدای شهدایی» با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران در گلزار شهدای شهرستان ملارد برگزار خواهد شد.

شهید کرباسیان: همیشه پشتیبان انقلاب باشید

شهید «مصطفی کرباسیان» در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «ما می‌رویم. رفتن‌ها، ماندگان را موظفتر می‌گرداند در راه رساندن پیامشان، پشتیبان رهبران با عملمان باشیم.»
طراحی و تولید: ایران سامانه