خاطرات خود نوشت معلم شهید محمد طالبیان
همین چند کلمه کودکانه، به ظاهر ساده مثل صاعقه آسمانی چشمانم را تیره و مغزم را دگرگون کرد و از همان جا گریه کردم تا به خانه رسیدم. در میان هق هق گریه، دچار سکسکه شده و به نفس نفس افتاده بودم. هیچ حرفی نمی توانستم بزنم. گویی عقده ای کهنه در دلم سر باز کرده باشد و حالا حالا گریه بطلبد