نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - ولی رضایی
در نخستین جشنواره رسم جوانمردی؛
ورزشکاران تیم شهید طیب حاج‌رضایی ورزش باستانی و کشتی پهلوانی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین در نخستین جشنواره رسم جوانمردی تجلیل شدند.
کد خبر: ۵۳۴۷۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۹

کلیپ تصویری؛
شهید براتعلی رضایی یکم آذر 1339 در شهر هرات افغانستان به دنیا آمد. سرانجام 25 اردیبهشت 1366 در عملیات کربلای 10 پس از چهار بار مجروحیت به شهادت رسید. نوید شاهد یزد به مناسبت سالروز ولادت این شهید والامقام تصاویرش را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۳۴۵۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۶

شهید براتعلی رضایی یکم آذر 1339 در شهر هرات افغانستان به دنیا آمد. سرانجام در عملیات کربلای 10 پس از چهار بار مجروحیت در منطقه بانه به شهادت رسید. وی در وصیتنامه خود چنین می نویسد: «آرى ذلت از مسلمان به دور است و در هر عصر و زمان با خروش و جوشش خود هرگز نمى‌گذارد كه نام اسلام و اصل دين مبين اسلام از اذهان بدور شود.» متن کامل این وصیتنامه را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۵۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۵

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی‌مفرد» روایت می‌کند: «جایی که باید یک عمر آنجا می‌خوابیدیم، می‌نشستیم، غذا می‌خوردیم، نماز می‌خواندیم و همه امورات زندگی را در آنجا می‌گذراندیم تقریباً عرض آن دو وجب (نیم متر) و طول آن کمتر از دو متر بود یعنی یک متر مربع و تقریباً به اندازه یک قبر باید یکی از پتوها را به عنوان زیرانداز و یکی روانداز و سومین پتو را به شکل لوله شده به عنوان متکا استفاده می‌کردیم.»
کد خبر: ۵۳۴۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۱

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی‌مفرد» روایت می‌کند: «یکی از سربازان بعثی با تحقیر و عصبانیت دو پتو و یک کیسه انفرادی جلوی هر نفر پرت کرد داخل کیسه یک دست لباس فرم خاکی رنگ و یک حوله به‌طول یک متر و به عرض نیم متر و یک دست لباس زیر و یک جفت دمپایی بود، ما را به حمام فرستادند.»
کد خبر: ۵۳۴۰۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۷

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی‌مفرد» روایت می‌کند: «به هر سختی که بود اسیر مجروح را تا جلوی ماشین رساندیم ماشین زیر نور آفتاب مانده بود و آنقدر داغ بود که گویا از آن آتش می‌بارید. با زحمت فراوان مجروح را سوار کرده و وارد ماشین شدیم.»
کد خبر: ۵۳۳۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۴

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی مفرد» روایت می‌کند: «از کنار ساختمان چند طبقه‌ی استخبارات در حالی که راهی به پهنای شاید یک و نیم متر بود حرکت کردیم. برادر حاجیلو پشت برانکارد را گرفته بود و من جلوی آن را بر اثر ضرباتی که به دستم وارد می‌شد، دیگر توانی در دستم نبود اما با توکل بر خدا و خواندن آیت الکرسی و دعا بالاخره به مقصد رسیدیم.»
کد خبر: ۵۳۳۹۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۲

مروری بر زندگی شهید«عبدالله رضایی»؛
شهید عبدالله رضایی یکم مهر 1345 در روستای امیر آباد به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در زادگاهش و دوران راهنمایی و متوسطه را که مصادف با سال های دفاع مقدس بود در شهر اسلام آباد غرب سپری کرد. سرانجام در 14 مرداد 1375 در منطقه هلیلان بر اثر درگیری با اشرار و قاچاقچیان مسلح به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۳۳۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۱

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی مفرد» روایت می‌کند: «من یک بسیجی رزمنده هستم و اطلاعات نظامی دیگری ندارم، سرگرد عصبانی شد و سیلی محکمی به صورتم زد و گفت؛ شما چقدر سمج هستید.»
کد خبر: ۵۳۳۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۰۵

«با دست‌های بسته وارد اتاق بزرگی شدیم، مانند این بود که چند تن وزنه به دستم آویزان کرده‌اند. قدرت تکان دادن آنها را نداشتم روی صندلی نشستم، اما تشنگی امانم را بریده بود لب‌هایم از خستگی بهم چسبیده بود. باید مقاومت خود را امتحان می‌کردم و بهترین راه این بود که تصور کنم روزه هستم...» ادامه این ماجرا را از آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی مفرد» می‌خوانید.
کد خبر: ۵۳۳۳۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۰۴

گفتگوی تصویری با مادر شهید «عباس رضایی»؛
مادر شهید «عباس رضایی» می گوید: عباس در ارتش جمهوری اسلامی خدمت می کرد از بیمارستان ارتش با ما تماس گرفتند و گفتند عباس زخمی شده همین که آنجا رفتیم متوجه شهادتش شدیم همانجا بود که گفتم عباس جان شهادتت مبارک، دست ما را هم بگیر.
کد خبر: ۵۳۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۳۱

شهید "امیر حسین رضایی" در یکم فروردین 1374 در شهرستان دلیجان متولد شد .در سن 19 سالگی از طریق ثبت نام در بسیج فاطمیون در دو مرحله به سوریه اعزام شد و سرانجام در 21 فروردین 1395 به فیض شهادت نائل گردید .
کد خبر: ۵۳۳۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۳۰

در سالگرد شهادت شهید «عزیزالله رضایی‌‏‏برمی»، اسناد و دست‌نوشته‌های این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۳۳۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۳۰

خواهرزاده شهید «عزیزالله رضایی‌برمی» نقل می‌کند: «ای کاش دایی عزیزالله الآن اینجا بود! اگر چه او را ندیدم. اگر خوب نبود به این مقام نمی‌رسید. دایی‌ام سرمشق زندگی من است.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت سوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۲۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۴

خواهر شهید «عزیزالله رضایی‌برمی» نقل می‌کند: «صبور بود و مهربان و مردم‌دار. رفتار و گفتار او سرمشق ایمان، عبادت و انسانیت من بود. شهیدان همه گل‌های باغ خدا هستند و عزیزالله یکی از همین گل‌ها بود که خدا از باغ خودش چید.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۲۶۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۳

خاله شهید «عزیزالله رضایی‌برمی» نقل می‌کند: «ماه رمضان بود. از سحر تا ساعت ده صبح کار سنگین بنایی و دهن روزه، گاهی سیاه می‌شد و صداش درنمی‌آمد. می‌گفتم: خاله‌جان! یا روزه نگیر یا کار نکن!» می‌گفت: خاله خوبم! روزه هم می‌گیرم و کار هم می‌کنم!» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۲۶۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۲

شهید «عزیزالله رضایی‌برمی» هجدهم آبان ۱۳۴۳ در تهران به دنیا آمد. تا سوم دبیرستان خواند و عاشق شد. عاشق دین، وطن و انقلاب. عضو انجمن اسلامی قاریان قرآن کریم بود. بیست و سوم فروردین ۱۳۶۲ در عملیات والفجر یک به دوستان شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۳۲۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۲

شهید "مجید رضایی" دلاور گردان علی بن ابی‌طالب(ع) در نیمه ‏شب 12 فروردین ماه سال 1364 در منطقه طلائیه در حالی که قلبش مالامال از عشق به خدا و رسولش(ص) بود، آماج تیر ناجوانمردانه دشمن قرار گرفت و به دیدار دوست شتافت.
کد خبر: ۵۳۲۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۲

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی مفرد» روایت می‌کند: «طوری با ما رفتار می‌کردند که انگار باعث و بانی تمام بدبختی‌های آنها ما چند نفر اسیر هستیم و فکر می‌کردند که با آزار و اذیت ما زخم‌های کهنه‌شان التیام پیدا می‌کند.»
کد خبر: ۵۳۲۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۱

آزاده و جانباز شهید «شهاب رضایی مفرد» روایت می‌کند: «در آن لحظه فکر کردم تمام درس‌های جنگ را می‌دانم بجز اسارت و حتی به تمام نیروهایی که آموزش می‌دادم صحبتی از اسارت نکرده بودم، زیرا هیچگاه به اسارت فکر نمی‌کردم در همان لحظه یکدفعه ادای سرباز بعثی را درآوردم.»
کد خبر: ۵۳۲۵۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۱