نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - بیست و سوم بهمن
با حضور سردار کارگر انجام شد؛
نمایشگاه «کوی جهاد و مقاومت» بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با حضور رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آغاز به کار کرد.
کد خبر: ۵۴۶۷۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۸

شهید «بهمن پیکانی ثانی» در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: خداوندا مرا در یاری نمودن به اسلام عزیز کمک کن تا دِین خویش را ادا نمایم. خداوندا تو می‌دانی که من بسیار ضعیف‌تر از آنم که بتوانم خدمتی به اسلام بنمایم لیکن جسمی ناتوان در اختیار دارم که البته در اختیار توست و آن را در راه تو ای پروردگار بزرگ و دادگر قربانی خواهم کرد پس مرا در کارهایم موفق بدار.
کد خبر: ۵۴۶۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۸

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری قسمت 31
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «امروز که اين را می‌نويسم يعنی 1 آذر سال 1362 پولی برداشت و رفتيم چيزی بخوريم و تقريباً ساعت يازده بود به آن جا که رفتيم ديديم چند نفر از بچه های کلاس‌ پايين که ما را می‌شناختند و من گفتم که...» متن کامل خاطره سی‌ویکم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۷۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۳

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری قسمت 30
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «فرهاد سال 1361چندين بار خواست به جبهه حق برعليه قدم بگذارد ولی به علت کمی سن او چون تولد 1346 بود، سپاه او را اعزام نمی‌کرد و...» متن کامل خاطره سی‌ام این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۷

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری قسمت 29
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: فرهاد آن اسطوره تقوا و آن نوجوانی که گوی سبقت را ربود و از پای ننشست تا به لقای معبودش رسيد و...» متن کامل خاطره بیست و نهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۶

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری قسمت 28
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اردیبهشت سال 1362 در حالی که خواب بودم، ديدم که يک پسری همراه ناصر هستند و او به ناصر می‌گويد بابا. ناصر هم به او می‌گفت بابا. و آن فرزند...» متن کامل خاطره بیست و هشتم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۶

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری قسمت 27
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «صبح زود 15بهمن 1361 از خواب مادرم صدايم زد. بلند شدم و نماز خواندم و صبحانه هم خوردم و حرکت کردم تا با برادرم...» متن کامل خاطره بیست و هفتم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۴

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری/قسمت 26
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «هرچه درباره اسداله بنويسم کم است. يادم می‌آيد آن صدای شيوايش که همه را به خود جذب می‌کرد و آن صدا...» متن کامل خاطره بیست و ششم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۳

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری قسمت 25
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بد نيست خاطره‌ای ياد نرفتنی از شهيد گلگون کفن سيد اسداله اسلامی آن مرد تقوا و عمل و ياد نرفتنی بنويسم. آن بنده خالصی که تا آخرين لحظات عمر بسيار کم ولی پر ارزشش...» متن کامل خاطره بیست و پنجم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۲

زندگینامه شهید «محمدجواد جلایی»
شهید محمدجواد جلایی با وجود فرزند خردسال خود روانه جبهه شد و در والفجر ۸ جام شهادت را سرکشید.
کد خبر: ۵۴۴۸۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۶

به بهانه برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال؛
همزمان با برگزاری مسابقات جام جهانی، ویژه نامه شهدای زمین فوتبال چوار استان ایلام که در دقیقه 55 بازی توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق بمباران شد و لحظاتی هولناک و صحنه‌های دلخراشی را برجای گذاشت و پیکرهای خونین و پاره‌پاره فوتبالیست‌های جوان، زمین سبز فوتبال را خونین کرد را برای مطالعه علاقمندان منتشر می کنیم.
کد خبر: ۵۴۴۰۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۴

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «24»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «امروز خبر مفقود الاثر شدن دو تن از سربازان حضرت مهدی(عج) که با آنها آشنايی داشتم به گوشم رسيد خيلی در روحيه‌ام اثر گذاشت و...» متن کامل خاطره بیست و چهارم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۵

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «23»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «نامه‌ای که برای دوستم فرستاده بودم اما جوابش را برادرش نوشته بود. قلبم به درد آمد چون آن برادر يعنی قنبر زارع در کوه‌های بانه به شهادت رسيده بود و...» متن کامل خاطره بیست و سوم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۴

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «22»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «امروز به سوی مقصدی در حرکت هستيم و به احتمال زياد شوش دانيال می‌باشد. الآن داخل ماشين نشسته‌ايم و تا لحظاتی ديگر حرکت می‌کنيم و...» متن کامل خاطره بیست و دوم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۱

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «21»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «برای اولين بار پای به گلزار شهدای اهواز می‌گذاريم. به منزلگاه‌های ابدی انسان که به انسان هشدار می‌دهد خودت را آماده کن که فقط يک چيز به درد تو می‌خورد آن عمل است و...» متن کامل خاطره بیست و یکم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۷۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۰

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «20»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به شهر شهيدپرور هويزه رسيديم. شهری که خيلی از جوان‌های پاسدار ما را تکه‌تکه يا زنده‌ به گور کردند. هويزه‌ای که با خاک و خون يکسان شده بود و...» متن کامل خاطره بیستم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۷۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۹

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «19»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «از شهرهای خرمشهر و آبادان گذشتيم، به سوی هويزه در حرکت بوديم، در کنار جاده هفت شهيد گمنام را در کنار همديگر به خاک سپرده بودند. شهيدانی که مادرانشان در انتظار بازگشت آنها می‌باشند اما...» متن کامل خاطره نوزدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۶۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۷

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «18»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «صدای سوت باد گوشم را نوازش می‌دهد. شهری خالی از سکنه، شهری که در زير چکمه‌های دژخيمان له شده است و...» متن کامل خاطره هجدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۶۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۵

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «17»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «از درِ سينما وارد شدم. پس از برخورد با چند خمپاره 60 که عمل نکرده بود وارد يک مدرسه راهنمايی شدم. کره جغرافيايی زمين روی ميز است و پاره شده بود و...» متن کامل خاطره هفدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۶۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۲

خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «16»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «صدا خمپاره سکوت مرگبار شهر را فرو شکسته است. شهری که وقتی انسان نگاه می‌کند به خيال اينکه هزاران سال بدون سکنه مانده و...» متن کامل خاطره شانزدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۱