در زیارت های عاشورا، بارها شهادت در راه خدا را آرزو کردم
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .
سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر ، و لاحول و لا قوه الا باالله العلى العظيم .
سپاس و ستايش خداى را كه مرا توفيق داد بتوانم در راه الى الله به جهاد برخيزم و در استمرار قيام خونين كربلا فریاد امام حسين (ع) (هل من ناصرا ينصرنى ) او را لبيك گفته و به ديدار حق آمده و حق را ديدار كنم. هر وقت كه جايى از مصيبت امام حسين (ع) را ميخواندند من از خدا آرزو ميكردم كه خدايا اگر روزگارى لياقت پيدا كردم شهادت را نصيبم كن و حال توفیق شهادت نصیبم شد.
اما چند كلمه صحبت با مادرم دارم: مادر جان خوشحال باش كه فرزند خود را در راه الله نثار كردى افتخار كن كه فرزندت را با اخلاص عمل به اسلام تقديم كردى كه در راه اهداف الهى قربانى كنى همچون ابراهيم كه فرزند خود اسماعيل را در راه خدا قربانى كرد. مگر ناراحت بود شما هم نبايد ناراحت شويد و نبايد گريه و زارى كنيد و به جاى گريه و زارى برايم قرآن بخوانيد و طلب مغفرت برايم كنيد زيرا دعاى شما مستجاب مى شود و همچنین از خدا بخواهيد كه امام امت اميد مستضعفين جهان را تا انقلاب مهدى (عج) نگهدارد و همچنين رزمندگان عزيزمان را تا پيروزى نهايى به وطن خود برگرداند و از قومان و خويشان و همسايه ها بخواهيد اگر از من بدى و تقصيرى سر زده به خوبى خودشان ببخشند.
و پدر جان بعد از من فقط مقدارى كه توى نامه برايتان نوشته بودم كه نوشتم قرض دارم و قرضم را بدهيد.
و اما در مورد دفن من هر جايى كه برايتان مقدور است دفن كنيد ولى بهتر اين است كه در بهشت زهرا دفن كنيد و درباره نماز و روزه تا مى توانيد نماز و روزه برايم بگيريد و بخوانيد و همچنين نماز آيات برايم بخوانيد بيشتر از اين مزاحم شما نمي شوم.
خداحافظ .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
محمد تقى موسيوند
-------------------
شهید محمد تقی موسیوند یکم اردیبهشت ماه سال 1336 در روستای دارانی علیا در شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان و در خانواده ای کشاورز و مذهبی به دنیا آمد. پدرش علي نقي، کشاورز بود و با کار کشاورزی و باغداری مخارج زندگی را تامین می کرد.
سال 1343 تحصیلات خود را آغاز کرد و پس از مدتی روانه حوزه علمیه شد تا در مکتب آل الله و در راه گسترش علم و تقوا دروس حوزوی را فرا گرفته و شاگرد مکتب ائمه اطهار باشد.
در سال های انقلاب از آنجا که روحیه ای جهادی و آزادیخواهی داشت همراه با دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در فعالیت های مبارزاتی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت.
سال 1361 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. با آغاز جنگ تحمیلی و در حالی که ملبس به لباس روحانیت بود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و به عنوان پاسدار در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شد تا در برابر دشمن اسلام و انقلاب و ایران ایستادگی نماید. سرانجام پس از سال ها مجاهدت در راه خدا در بیست و دوم فروردین ما سال 1362 در منطقه عملیاتی فکه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد