خاطره شهید جانبازی «5»
شهید «محمدحسين جانبازی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «دچی در دقایق اول گلی زد و طولی نکشید تیم بنگر حمله‌ای روی دروازه دچی کردند و توپی نزدیک دروازه بود معلوم نشد روی خط وسط دروازه بود یا این طرف یا آن طرف معلوم نبود و...» متن کامل قسمت پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

باخت از تیم دچی

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «محمدحسين جانبازی» 25 فروردین سال 1339 در روستای ماصرم سفلی از توابع کوهمره‌سرخی دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران تحصیلی را تا مقطع دیپلم با موفقیت پشت سرگذاشت. سال 1359 در دانشسرای تربيت معلم ثبت نام کرد و سپس بعنوان معلم در مناطق محروم و عشاير مشغول خدمت شد. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام 27 اردیبهشت 1360 در جبهه‌ی شرهانی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.

متن خاطره «5» : باخت از تیم دچی

امروز ما با تیم ده سرو مسابقه داشتیم. امروز صبح در خانه برادر محمدحسین شجاعی نشسته بودیم و صحبت می‌کردیم از اطراف و اکناف. در همین حین برادر زمان‌اله آمدند و گفتند که بچه‌ها برای رفتن آماده هستند. من و دیگر اعضای تیم عده‌ای با لندور و عده‌ای هم با تراکتور سیداحمد به طرف ماصرم علیا حرکت کردیم قبل از ما تیم دچی و بنگر مسابقه داشتند که دچی در دقایق اول گلی زد و طولی نکشید تیم بنگر حمله‌ای روی دروازه دچی کردند و توپی نزدیک دروازه بود معلوم نشد روی خط وسط دروازه بود یا این طرف یا آن طرف معلوم نبود.

داور گل اعلام کرد و تیم دچی قبول نکرد و بازی به هم ریخت و تیم دچی میدان بازی را ترک کردند و رفتند و ما بازی آرامی را با ده سرو شروع کردیم که در نیمه اول مساوی شدیم ولی نیمه دوم من که دروازه بان بودم دو گل خیلی ساده خوردم روحیه بچه ها ضعیف شد از گل بیرون آمدم و نادعلی هم که دروازه بان بعد از من بود گلی خورد و ما سه بر هیچ از ده سرو باختیم. شب عمو علی مدد مهمان ما بودند 6فروردین سال 1362.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده