نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره شهید
قسمت دوم خاطرات معلم شهید «اسماعیل جمال»
خواهر شهید «اسماعیل جمال» نقل می‌کند: «بعد از خواندن قرآن، تصمیم گرفتم از او بپرسم. مثل دفعه‌های قبل جواب داد: دلم نمی‌خواد برای این نامسلمون‌ها کار کنم. گفتم: کارت رو از دست می‌دی. جواب داد: خواهر! به خاطر حقوق ناچیز و بی‌ارزش، کار حرام نمی‌کنم.»
کد خبر: ۵۵۳۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۴

یاد و خاطر شهدای کارگر گرامی باد
مادر شهید «محمد اسدی» یکی از شهدای کارگر معزز استان زنجان می‌گوید: در خواب دیدم که محمد اشاره‌ای به من می‌کند و آن لحظه متوجه شدم از شرایط سختی نجات پیدا کردم.
کد خبر: ۵۵۳۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۰

انتشار در آستانه روز معلم؛
شهید «رسمیه کارزانی» از شهدای کودک استان ایلام است که اسفندماه 1362 در بمباران هوایی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. از همان کودکی آرزو داشت معلم شود و به بچه ها درس بدهد. این خاطره در آستانه گرامیداشت روز معلم منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۳۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۹

شهید «سید مهدی جوادی» از شهدای مین زدای استان ایلام است. وی مرداد ماه 1400 در حین پاکسازی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۱۶۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۵

قسمت دوم خاطرات شهید «سید محمود زرگر»
همسر شهید «سید محمود زرگر» نقل می‌کند: «خدمت امام رسیدیم. صیغه خوانده شد. وقتی بیرون آمدیم، دست‌ها را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! شهادت رو نصیبم کن. مبهوت رفتارش بودم و خدا دعایش را اجابت کرد.»
کد خبر: ۵۵۰۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۱

«عقیله ملازاده» مادر شهید مدافع حرم «محمود رادمهر» می‌گوید: من و شوهرم، محمود و همه فرزندان را جز برای شهادت تربیت نکردیم.
کد خبر: ۵۵۰۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۸

خاطره؛
شهید «عبدالحسین چابک» از شهدای بسیجی استان ایلام است که اسفندماه ۱۳۶۲ در عملیات پیروزمندانه والفجر ۵ جبهه چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همکلاسی شهید در ذکر خاطره‌ای از وی می‌گوید: از کوچکی همبازی بودیم، بیشتر روز‌ها با هم بودیم. سریع و فرز بود و همانند اسمش چابک، هیچگاه با اسم کوچک صدایش نمی‌کردیم. تا اینکه یک روز سرکلاس حاضر نشد و فهمیدم که بی‌خبر رفته جبهه و بعد از مدتی نامه‌ای به دستم رسید. نامه را باز کردم نامه چابک بود، نوشته بود خط مقدم چنگوله‌ام. ببخشید به تو نگفتم. بی خبر رفتم و من هرگز این نامه را که یک روز قبل از شهادت به دستم رسید فراموش نخواهم کرد. در ادامه این خاطره تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۹۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۱

قسمت سوم خاطرات شهید انقلاب «محمدعلی ایجی»
پسرعموی شهید «محمدعلی ایجی» نقل می‌کند: «عروسی محمد توی زمستان بود. آخر شب مهمان‌ها می‌خواستند بروند که چراغ والور برگشت و در لحظه‌ای شعله‌ور شد. محمد دوید طرف حیاط و منبع آب سرد را که نصفی از آبش مانده بود، روی دست آورد و برگرداند روی آتش. اسمش را گذاشته بودند: داماد پهلوان.»
کد خبر: ۵۴۸۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۹

پدر شهید «علی بایگانی » نقل می‌کند: «یک روز گفتم: پسرم! چرا تو خیابون این‌قدر سرت رو پایین می‌گیری، اگه کسی از روبرو بیاد و آشنا باشه متوجه‌اش نمی‌شی. گفت: پدرجان! ممکنه یک نامحرم از روبرو بیاد، اون وقت چشمم به او می‌خوره.»
کد خبر: ۵۴۷۶۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴

خواهر شهید «ابوالفضل ولایتی» نقل می‌کند: «دم دمای صبح خوابش برد. وقتی بیدار شد، آفتاب طلوع کرده بود. به من گفت: چرا منو برای نماز صبح بیدار نکردی؟ جواب دادم: دیدم تازه خوابیدی دلم نیومد بیدارت کنم. با ناراحتی گفت: با مریض شدن که نماز تعطیل نمی‌شه.»
کد خبر: ۵۴۷۲۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷

مادر شهید «سیدصفی­ الدین صفوی» می‌گوید: یک روز آمد و گفت: «مادر من می‏ خواهم به مشهد بروم شما هم می‏ آیید؟» من هم که بی‏ خبر، فکر کردم فقط برای زیارت می‏رود، قبول کردم و رفتیم.
کد خبر: ۵۴۷۱۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۵

شهید یوسف قربانی هیچ کس و کاری نداشت. وقتی که به مرخصی می‌آمد، اکثرا در پایگاه بسیج بود. گاهی هم بچه‌ها او را به خانه خود دعوت می کردند. اما هرگز از خود ضعف و ناتوانی نشان نمی‌داد.
کد خبر: ۵۴۶۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۹

برادر شهید «علیرضا مبارکی» نقل می‌کند: «خاطراتش را با آب‌و‌تاب تعریف می‌کرد و می‌گفت: باید خودتون بیاین که جبهه بهشته! آن‌قدر گفت که همه‌مان را هوایی کرد؛ حتی خواهرم. بعد از شهادتش ثبت نام کردیم.»
کد خبر: ۵۴۶۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۹

شهید «مهدی باکری»:
سردار شهید «مهدی باکری» طی یک سخنرانی در میان رزمندگان بیان کرده است: يقيناً عامل تحرک، فعالیت، زحمت و تلاش برادران همین ایمانشان است، ایمانی که به راهشان دارند و در اثر همین ایمان است که این راننده‌های عزیز، این تلاشگران جهاد بدون هیچ‌گونه ترسی، واهمه‌ای در اکثر عملیات‌ها بولدوزر و لودرهای ما در خط اول بودند.
کد خبر: ۵۴۶۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۹

خاطره‌ای از شهید «غلام رنجبر خیر‌آبادی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام رنجبر خیر‌آبادی» خاطره‌ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۱۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

قسمت دوم خاطرات شهید «حمید مظاهری»
فرمانده شهید «حمید مظاهری» نقل می‌کند: «معلوم نبود که چند روز دیگر عملیات خواهد شد. فقط می‌دانستیم که خیلی طول نخواهد کشید. همه اعلان آمادگی کردند و رفتند دنبال کارشان. حمید مظاهری و بعضی بچه‌های دیگر آن شب سر و دستشان را حنا گذاشته بودند.»
کد خبر: ۵۴۶۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

خاطره‌ای از شهید «مسعود سالاری»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «مسعود سالاری» خاطره‌ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷

قسمت نخست خاطرات شهید «حمید مظاهری»
مادر شهید «حمید مظاهری» نقل می‌کند: «همان اول که آمدند خبر شهادت را بدهند، گفتم: ببینین! من بچه‌ام رو نفرستادم که برگرده. می‌دونستم که شهید می‌شه و فرستادمش، حالا واقعیت رو برام بگین!»
کد خبر: ۵۴۵۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۴

خاطره‌ای از شهید «غلام آرمون»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام آرمون» خاطره‌ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۳

خاطره‌ای از شهید «غلام ذاکری‌نیا»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام ذاکری‌نیا» خاطره‌ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۳