وصیت نامه شهید فرج الله جعفری؛
گيرم که عمر شما تا هزاران سال برسد که هرگز نمي رسد عاقبت رفتن است عاقبت بايد از اين دار فاني دست کشيد. پس چه بهتر که با توشه آماده به اين سفر عازم شوي.

خدایا آمدم تا در راه دفاع از دينت قطعه قطعه شوم

نوید شاهد فارس : شهید فرج الله جعفری در پنجم اردیبهشت ماه 1347 در شیراز دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا مقطع دو راهنمایی گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در 21 خرداد ماه 1365 به شهادت رسید.

(متن وصیت نامه)

بسم الله الرحمن الرحيم
اين وصيت نامه هايي که اين عزيزان می نويسند مطالعه کنيد پنجاه سال عبادت کرده ايد  . امام خمينی .
به نام اله پاسدار حرمت خون شهداء .
" والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذين آمنوا و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر ." 
به آن که هستی به نام او و به فرمان او شرح مي گردد . و به نام آن پروردگاري که جز او آفريدگاري نيست.
به نام آن که يکتا است و يکتا است و يکتا است و به نام آنکه زنده مي کند و ميميراند و به نام آنکه  مي آفريند و روزي مي دهد و به نام آنکه محمد (ص) فرستاده و رسول آخرين اوست و به نام آنکه علي (ع) را وصي رسول خويش قرار داد و به نام آنکه حسين (ع) در راه او جانش را فدا کرد و به نام آن که در آخر  الزمان سيدي (ع) را براي ايجاد عدالت و فرياد رسي مسلمين مي فرستد به نام آنکه مرا آفريد و مرا زنده کرد و به نام آنکه هر زنده از او روزي مي گيرد و به امر او زندگي مي کند و به امر او قبض روح مي گردد .

پروردگارا تو را شاهد مي گيرم که نه تنها به وسيله زبان و تنها به وسيله قلم بلکه به وسيله قطره خون ناقابلي که تو در رگ هاي من جاري کرده اي شهادت به يگانگي و يکتايي تو مي دهم و شهادت به رسالت پيامبر مي دهم و شهادت مي دهم که خميني فرزند پيغمبر و از سالکان حقيقي رسول تو مي باشد و شهادت مي دهم که خميني جز فرمان تو بر امت مسلمان ايران و جهان و جز فرمان رسول تو چيز ديگري نمي گويد

و پس خداوندا واجب گرديد بر من که ياري کنم ياور دين تو را واجب گرديد بر من که سلاح رزم بردوش گيرم فرياد بر آورم که حسين جان آمدم تا کربلا جانم را فداي تو  کنم و آمدم که دين خدا را پاسداري کنم و آمدم تا ثابت کنم که شيعه علي (ع) هستم و آمدم تا ثابت کنم که حسيني هستم و آمدم تا ثابت کنم که شيعه علي (ع) هستم و آمدم تا ثابت کنم  که  خميني را تنها نمي گذارم و امر او را امر رسول الله (ص)  مي دانم زيرا که او از خود  هيچ ندارد و هر چه دارد از اسلام است .

آري آمدم تا ثابت کنم که در برابر تجاوز ظلم آرام نمي نشينم و آمدم تا ثابت کنم که فرزند اسلام هستم آمدم تا در راه دفاع از دين خدا قطعه قطعه شوم تا در فرداي قيامت هر تکه از بدن پاره پاره ام را تصديق کنند و بگويند که اگر در زمان حسين (ع) مي بودم به ياري او مي شتافتم و در کربلا خونين رنگ خون مي گرفت .

اي عزيزان و برادراني که مي مانديد وصيت نامه هاي شهدا را مي بينيد از شما خواهش دارم که لحظه اي بر روي اين گفتار تأمل کنيد با خود انديشه کنيد تا کي زنده خواهيد بود ؟  گيرم که عمر شما تا هزاران سال برسد که هرگز نمي رسد عاقبت رفتن است عاقبت بايد از اين دار فاني دست کشيد.  پس چه بهتر که با توشه آماده به اين سفر عازم شوي.

اکنون با خداي خويش عهد ببند و آماده رفتن شو احکام اسلام را به کار ببند و آن چه که رسول خدا از جانب پروردگار آورده سرمش زندگي خويش قرار  دهيد براي اسلام عزت و افتخار باشيد روحانيت و امام عزيزمان خميني بزرگ را ياوري کنيد.  مسجدها را خالي نگذاريد نماز جمعه خصوصاً نماز جماعت ها را حتما شرکت کنيد از شايعات دوري و از نفاق و از تفرقه خودداري کنيد که تنها همين چند دستگي است که اسلام را تضعيف مي کند و مسلمانان را از او عزت و شرف به بدبختي و ذلت مي کشاند شما را به خدا قسم مي دهم که دست از اين تفرقه برداريد که تاريخ مکررا در اين رابطه به شما درس عبرت مي دهد و شما را از اين فاجعه آگاه مي دارد.
زيرا تنها چيزي که اسلام را تا به  امروز از آن ضربه خورده است همين تفرقه  است به روحانيت توهين نکنيد و آن ها را عزيز داريد که اين براي شما بهتر است در صورت امکان و در صورتي که باعث ناراحتي نگردد جسد مرا روز پنج شنبه بعد از ظهر طوري دفن کنيد که قبل از غروب آفتاب تمام شود و سفا ، ديگر اين که پست ها را به افرادي واگذار کنيد که از هر جهت شايسته اين مقام باشد و خدمتگذار مردم جمهوري اسلامي باشند

و ديگر اين که  افراد معصوم براي رضاي خدا اين مسئوليت ها را قبول کنند در خاتمه از پدر و مادر گراميم مي خواهم که مرا حلال کنند اگر رنج ها و زحمات شما جهت تربيت اين بنده نبود هرگز به اين سعادت نمي رسيدم و ديگر اين که همان جور که از شما انتظار دارم هرگز در شهادت من گريه و ناله نکنيد به طوري که بگويند از شهادت من ناراحت هستيد از خود ضعف نشان ندهيد و به شکرانه اين نعمت سعادت که خداوند  نصيب خانواده کرده  است او را شکر گذاري نمائيد  .

مادر و پدر عزيزم دست شما را مي بوسم و از خداوند براي شما طلبي مغفرت مي نمايم . برادران محصل سنگر مدرسه را حفظ کنيد و از برادران گروه مقاومت مي خواهم که شب ها در نگهباني حاضر باشند و از برادران  مسلمان لپوئي مي خواهم که در گروه مقاومت شرکت کنند . و هر چه کار کرده ام به پدرم و مادرم و به مادر سهراب بخشيده ام . والسلام

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی ، مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده