وصیت نامه شهید رستم مقدم؛
برادر جان! به گفته امام خمینی مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد برادر جان مکتب ما همان مکتب خون و شهادت است.
برادرم به گفته امام خمینی، مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید مرتضی رستم مقدم در سال 1342 در شهرستان گیلانغرب چشم به دنیا گشود او تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند اما از آنجا که در خانواده ای ضعیف زندگی می کرد ترک تحصیل نمود و به پدرش کمک کرد در این ایام شهید رستم مقدم همچون دیگر مردم در راهپیمایی ها شرکت و در پخش  اعلامیه ها و پیام های امام کوشش فراوان می کرد که چندین بار مورد حمله ساواک قرار گرفت بعد از پیروزی انقلاب به ندای رهبر خویش مبنی بر تشکیل بسیج بیست میلیونی لبیک گفت و فنون نظامی را فرا گرفت در هنگام حمله عراق شهید وارد بسیج شد و تقاضای اعزام به جبهه کرد مدت ها در جبهه های قصرشیرین، بازی دراز، سومار و گیلانغرب بر علیه صدامیان کافر جنگید او عاشق شهادت بود و اسلام را به تمام معنا درک کرده بود تا اینکه در عاشورای حسنیی در صحرای کامیاران در خط سرخ حسین زمان دلاورانه جنگید و شربت شهادت نوشید و این گفته پدر و مادر او می باشد ما فرزندانمان را به اسلام بخشیدیم همچنانکه حسین در راه خدا شهید شد اگر شهادت های دلخراش واقع نمی شد اسلام پیروز نمی شد.

*وصیت نامه شهید مرتضی رستم مقدم

قبل از هر چیز وصیت نامه بر هر فرد مسلمان مؤمن به خدا واجب است اکنون من به عنوان یک فرد مسلمان وصیتنامه ام را به خانواده ام تقدیم می کنم.

راستی امت حزب ا... چه خوش است کسانی که در راه خدا علیه ضد خدایان پیکار می کنند و به درجه شهادت می رسند اکنون من از خداوند خویش شهادت را طلب می کنم و به شما مردمان حزب ا... می خواهم بگویم کسی که در راه خدا کشته می شود زنده است و شاهد همیشه زنده تاریخ است و می گویم: مادر جان ای مادری که با هزاران زحمت مرا از بچگی تا به این سن رسانده ای حالا به تو می گویم و خواهش می کنم که بعد از مردن من برای نبودن من گریه و زاری سر ندهید چون من شهیدم و شهادت آرزوی من است.

 پدرم امیدوارم مرا حلال کنید به خاطر این همه زحمات و رنج هایی که شما در خلال این زندگی به پای من کشیده اید.

 برادرانم و خواهرانم از شما تقاضای بخشش دارم و از شما می خواهم که دنباله رو راه من باشید مبادا در میان دشمنان و منافقان از کافر بدتر نقطه ضعف نشان بدهید راهم را ادامه دهید تا دشمنان سرافکنده شوند و همچنان از دوستانم تقاضای بخشش دارم و شما را هم به ادامه دادن راهم دعوت می کنم.

 برادر جان عبدالرضا از تو خواهش می کنم که راه مرا که همان راه سرخ شهادت حسینی است تا آخرین نفس ادامه دهید چون به گفته امام مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد برادر جان مکتب ما همان مکتب خون و شهادت است که احتیاج به خون من و تو دارد اگر چه این خون من وتو در نزد پدرم و مادرمان گران تمام می شود اما از خدا می خواهم مرا به آرزویم که همان شهادت است برساند برادر جان می دانید چرا وصیت نامه را با خودکار قرمر نوشته ام چون همچون سرور شهیدان مرگ سرخ را بهتر از زندگی با ننگ می دانم و در آخر به ملت می گویم امام این پیر جماران این رهبر کبیر و عالی قدر را دعا کنید و از خدا می خواهم که پرچم اسلام تا انقلاب مهدی به دست پر توان خمینی باشد. 
انتهای پیام


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده