با خانواده اولین و جوان ترین شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران
سرلشگر سلیمانی فرمودند؛ تکاوران ارتش رشادت آفریدند. ممنونیم از زحمتشان، پرسیدم دیگه چه خبر سردار...
به گزارش خبرنگار نوید شاهد سروان مجتبی (شهریار) یدالهی، تکاور جوان و شجاع ارتش جمهوری اسلامی ایران، متولد سی و یکم فروردین سال 1370، در شهریار (استان تهران) در شامگاه 21فروردین 1395 در میانه نبردی عاشورایی در حومه حلب، در حالی که فرماندهی یک گروهان 40 نفری از رزمندگان شهادت طلب تیپ فاطمیون را در مقابل بیش از دو هزار تروریست داعشی بر عهده اشت، به شکل مظلومانه ای به شهادت رسید.

  همه شادی های یک خانواده شهید مدافع حرم

خانواده های شهدای مدافع حرم این روزها،  با آمدن اخبار پیروزی های سوریه و عراق، حال و هوای دیگری دارند. پدر گرامی شهید «مجتبی یدالهی»؛ شادمان از آزادسازی حلب.  پس از گذشت 8 ماهِ نفس گیر از فراغ فرزند، حالا با ثمر نشستن مجاهدت های سلحشورانه و شهادت های غریبانه مدافعان حرم، حس و حال و روحیه بهتری دارد.

افسر نیروی مخصوص ارتش داوطلب شهادت بود/  همه شادی یک خانواده شهید مدافع حرم

مادر شهید هم این روزها در حال تدارک مراسم ازدواج مصطفی؛ فرزند دوم خانواده است. آقا مصطفی هم «ارتشی» است و در نیروی هوایی خدمت می کند. سال گذشته آنها می خواستند برای آقا مجتبی آستین بالا بزنند و مقدمات ازدواجش هم فراهم کرده بودند،اما او به مادر گفته بود؛ «سه ماه دیگر صبر کنید از سوریه برمی گردم!!»

اما همه شادی این خانواده مومن و انقلابی اینها نیستند؛ یک ماه پیش آنها در منزلشان میزبان حاج قاسم سلیمانی بوده اند. پدر می گوید؛ سرلشگر سلیمانی فرمودند؛ تکاوران ارتش رشادت آفریدند. ممنونیم از زحمتشان، پرسیدم دیگه چه خبر سردار گفتند: « ما هم قول می دهم، داریم فینالش رو اجرا می کنیم» .
حرف و عمل با هم آمد و الحمدلله که در هفته مبارک وحدت، حلب هم آزاد شد. نکته این است که سردار پرافتخار ما  لباس رزم نپوشیدند و حلب آزاد شده است.....



افسر نیروی مخصوص ارتش داوطلب شهادت بود/  همه شادی یک خانواده شهید مدافع حرم

            
        افسر نیروهای مخصوص ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ داوطلب شهادت شد   

حاج علی یدالهی منفرد؛ پدرشهید فرهنگی بازنشسته و معلم با سابقه شهریار و از معتمدین شهر است.  خودش راوی و پیام آور ایثار فرزند می شود و با  روحیه ای انقلابی، می گوید: شهدای مدافع حرم رفتند که مبادا دشمن به مرزهای عقیدتی و جغرافیایی ما تجاوز کند.  شهدا قله های کمال بودند و تا زمامی که در کنارشان بودیم متوجه خیلی از خصوصیات شان نبودیم، ولی وقتی به آن فیض عظیم رسیدند، گویی از دامنه البرز به قله می نگریم.

آقا مجتبی از دوران کودکی چند ویژگی داشت که نوید می داد که می تواند افسر عالی رتبه برای خدمت در ارتش اسلام باشد.  از  پنج سالگی او را  به کلاس ژیمیناستیک می فرستادم، سحر خیز و مسئوولت پذیر  و شجاع  و نماز خوانم بود و  به سن نوجوانی که رسید، با علاقه وارد خدمت در ارتش جمهوری اسلامی شد و پس از فارغ التحصیلی از دانشکده افسری در تیپ نیروهای مخصوص ارتش تیپ 65 نوهد خدمت کرد.


پدر، مجتبای شهید را یک داوطلب شهادت می خواند و ادامه می دهد: پس از فارغ التحصیلی؛  اولین محل خدمتش را ایرانشهر زد. _جایی که مقام معظم رهبری در تبعید بودند_.  خودش گفته بود من که مجرد هستم ایرانشهر می روم. و فرمانده گروهان سوار زرهی تیپ 388 مستقل ایرانشهر یک سال پیش در همین روزها داوطلبانه برای اعزام به سوریه خودش را جایگزین یکی دیگر از افسران تیپ کرد و گرفتن موافقت فرماندهان ارشد به سوریه اعزام شد.


هم  شهادت آقا مجتبی احدی الحسنین است و هم خدمت آقا مصطفی در ارتش

می گوید: سه- چهار ماه قبل به سوریه رفتم،  آثار گلوله های تروریست ها  در 30 متری حرم حضرت زینب (ص) را دیدم. آنجا متوجه عظمت و بزرگی کار شهدای حرم شدم و خوشحالم این خونهای بر  زمین ریخته در راه ولایت و اهل بیت، امروز تروریست ها را 500 کیلومتر از حرم عقیله بنی هاشم دور کرده است و انشاله جبهه مقاومت تمام بلاد مسلمین را از لوث وجود دشمنان پاک خواهد کرد.
آزاد سازی برای ما خیلی ذوق مضاعف است و نتیجه  کار رو الحمد لله دیدیم. نخست وزیر اسرائیل به کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا گفته بود؛ مبادا دستتان را از پشت ما بردارید و اگر حمایت تان را بردارید ما رفته ایم. این داعش و النصره چوب دستی استعمار اند و حاصل ندانم کاری سران برخی کشورها عرب است. وزیر خارجه امریکا اعتراف کرد کرد که ما با دلارهای سعودی خواستم خاورمیانه را به دست بیاوریم امام محور مقاومت نگذاشت.

حاج علی تاکید دارد که ؛ ما عهدی با ولایت داریم و داشته ایم که انشاله ادا کرده باشیم. شهدای مدافع حرم، عزم جزم کردند و نگذاشتند تاریخ تکرار شود. مجتبی میوه عمر ما بود اما  این شهادت هم از الطاف الهی است.   ما ندای مظلومی را شنیدیم و بچه های مدافع حرم اجابت کردند. هم شهادت مجتبی برای ما هر احدی الحسنین است و هم خدمت آقا مصطفی در ارتش و ادامه راه برادر شهید و حالا که دل نایب امام زمان شاد است، ما هم شادیم.  شهدای ما خط را ندادند. اسلام را ندادند و ولایت را ندادند....



افسر نیروی مخصوص ارتش داوطلب شهادت بود/  همه شادی یک خانواده شهید مدافع حرم
                           
همه آنچه  آقا مجتبی را به سوریه کشاند


مادر مکرمه شهید در کلامی کوتاه اما با مضامینی بلند می گوید؛ آقا مجتبی خودش زندگی دنیا را به عشق اهل بیت معامله کرد. سال گذشته شب عید به مجتبی گفتم: عزیزم بگذار حداقل روزهای عید را با هم باشیم بعد برو. در جوابم گفت: مادر! شما عمری برای ما روضه های حضرت زینت و بچه های امام حسین (ع) را خواندی . حالا می توانی جواب حضرت زینب س را بدهی؟ این اعزام من لبیک به ندای ولی امر زمان است  و دست آخر  رضایت مرا هم گرفت.  یک بار با مجتبی به تشییع پیکر شهید مدافع حرم رفتیم. آنجا فکر با خودم گفتم؛ باید برای شهادت آقا مجتبی آماده باشم....


                    امام زمان(عج) و رسول‌الله به تو افتخار می‌کند

آقا مصطفی یدالهی تنها فرزند خانواده و برادر شهید آقا مجتبی درسش را در دانشکده افسری تمام کرده و این روزها در نهاجا خدمت می کند. او هم حرفهای نابی از برادر دارد.
می گوید: حدود سه سال از آقا مجتبی کوچک ترم، اما آنقدر با هم رفیق بودیم که کسی متوجه اختلاف سنی مان نمی شد؛  زمانی که در سوریه بود،  گاهی وقتها نیم ساعت تلفنی با هم حرف می زدیم و بارها تماسمان قطع می شد و ما از هم دل نمی کندیم.

آقا مجتبی تشویقم کرد که من هم وارد ارتش شوم. در ورزش و اخلاق همیشه از برادر درس می گرفتم و او حالا اولین شهید مدافع حرم ارتش جمهور اسلامی ایران است
او فرماندهی بود که در نبرد با داعشی ها و زیر بارانی از خمپاره کم نیاورد و خط را نداد و دست آخر به اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و در آخرین لحظات حیات با نشستن دیواره سنگرش مانع از آن شد که داعشی ها به پیکرش نزدیک شوند ....

برادر شهید می گوید: شخصیت مورد علاقه مجتبی بی شک رهبر معظم انقلاب بود و  شهید مورد علاقه اش شهید صیاد شیرازی .

افسر نیروی مخصوص ارتش داوطلب شهادت بود/  همه شادی یک خانواده شهید مدافع حرم

او از  صلابت ارتش جمهوری اسلامی دفاع کرد  و هیچ گاه فراموش نمی کنم که امیر پوردستان در مراسم وداع با محتبی نقل کرد: آقا مجتبی در مراسم فارغ التحصیلی اش از دانشگاه افسری گفت: امیر "من کاری میکنم که شما به من افتخار کنید" .دو سال قبل نیز وقتی به ایرانشهر برای بازدید رفتم، مجتبی فرمانده گروهان تانک بود و یگان بسیار خوبی را ساماندهی کرده بود، اینجا هم به من گفت امیر "من کاری میکنم تا شما به من افتخار کنید".  یکماه قبل از شهادتش در حال اعزام به سوریه و در آخرین دیدار  شهید مجتبی یدالهی دوباره به من گفت امیر "من کاری میکنم که شما به من افتخار کنید" 

و امیر پوردستان در مراسم تشییع شهید اعلام کرد:  مجتبی تو کاری کردی که نه تنها ما بلکه امام زمان(عج) و رسول‌الله به تو افتخار می‌کند و پیش بینی و قول شهید یدالهی محقق شد.


انتهای گزارش




برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده