السابقون السابقون؛ اولئک المقربون
شنبه, ۰۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۱:۱۴
شهيد بزرگوار كربلايی حاجعلی تلخابی از شهدای روستای تلخاب كه به اتفاق دو تن از فرزندانش بنام های احمد و ابولقاسم در ايام دفاع مقدس در برابر هجوم وحشيانه رژيم بعثی عراق به خاك كشورمان، به شهادت رسيدند و همسر بزرگوار شهید نيز در ايام حج در واقعه خونين مكه به فيض شهادت نائل آمد.

به گزارش نوید شاهد (استان مرکزی)؛ کربلایی علی تلخابی از شهدای روستای تلخاب فراهان که به اتفاق دو تن از فرزندانش بنام های احمد و ابوالقاسم در ایام دفاع مقدس در برابر هجوم وحشیانه رژیم بعثی عراق به خاک کشورمان، به شهادت رسیدند و همسر بزرگوار شهید نیز در ایام حج در واقعه خونین مکه به فیض شهادت نائل آمد.

کربلایی علی تلخابی فرزند مسلم، فردی مومن و با تقوا و از کشاورزی پرتلاش و زحمت کش در روستای تلخاب بود. علی تلخابی به علت علاقه‌ای که به اهل بیت (ع) داشت، در سال ۵۷ به شهر قم هجرت می‌کند.
فرزند سوم وی، احمد از همان آغاز شروع جنگ ایران و عراق به جبهه ها شتافت و سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید.
 
یکسال بعد فرزند دیگرش بنام ابوالقاسم در عملیات بدر از جمله نیروهای فداکار گردان حضرت رسول(ص)بود که به فیض شهادت نایل شد.
 
 کربلایی علی تلخابی علی رغم هدیه کردن دو شهید کوچکترین گله ای نداشت و خیلی صبور و آرام می گفت:« امام حسین (ع ) در دشت کربلا برای برپایی اسلام ۷۲ شهید را فدا کرد. حالا نوبت ماست که جوانهایمان را برای دفاع از سرزمین اسلامی به جبهه ها اعزام نمایم».
 
کربلایی حاج علی تلخابی درسال ۶۴ پس از شهادت فرزندانش چون فولاد آبدیده مقاومت تر شده بود، در سال ۱۳۶۴ به جبهه اعزام شد.
 
در عملیات والفجر ۸ وقتی فهمیده بودند وی پدر دو شهید است او را به خط مقدم نمی‌بردند، اما به اجبار فرماندهان را متقاعد کرده و به جلو می‌رود، در نهایت در روند عملیات والفجر ۸ در فاو بر اثر اصابت ترکش به شهادت می‌رسد.
 
هنگام شهادت کربلایی تلخابی، همسرش در قم زندگی می کرد. هنگامی که برخی به عنوان ترحم به همسر بزرگوار او یعنی (شهیده حاجیه کبری تلخابی) می گفتند: دو پسرت را از دست داده بودی بس نبود که همسرت را نیز به جبهه فرستادی، او در پاسخ آنها می گفت؛«حضرت علی (ع ) برای چه شهید شد همسر من هم در این راه به شهادت رسید، از خدا می خواهم، من هم شهید شوم... وقتی شهید شدم خبر شهادتم را برایتان می‌آورند».
 
سال ۶۵ بود که بمباران هوایی شهرها صورت می گرفت و همسر شهید به تنهایی با فرزندان کوچکش در شهر قم مانده بود و دوستان و آشنایان از او خواستند به روستا بیایید تا از حمله هوایی دشمن در امان باشد، همسر شهید می گفت؛ « سرنوشت هر چه باشد انسان آن را خواهد دید و مادامیی که امام در جماران است من هم همین جا می مانم و به روستا نمی روم».
 
همسر شهید درسال ۱۳۶۶ جهت انجام فریضه حج به زیارت خانه خدا مشرف شد، در هنگام رفتن با حلالیت گرفتن از دیگران می گفت؛« رفتنم با خودم اما آمدنم با خدا است» و بسیار خوشحال بود که به زیارت ائمه بقیع مشرف می شود.
 
کبری تلخابی همسر شهید علی تلخابی در حالی که در صفوف اولیه راهپیمایان برائت از مشرکین بود، بدست نیروهای نظامی سعودی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
 
فرازی از وصیت نامه شهید ابوالقاسم تلخابی فرزند شهید علی تلخابی که در ۲۱ اسفند ماه ۱۳۶۳ در روند عملیات خیبر بر اثر اصابت ترکش به صورتش به شهادت رسید.
 

ابوالقاسم در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «می‌خواهم بگویم خدایا اگر من در این برهه از زمان در بستر بمیرم، ننگ است. زیرا برادر شهیدم، احمد، در راه دین اسلام جانش را فدا کرد، من از خداوند متعال می‌خواهم که وقتی شهید شدم، مفقودالاثر شوم، می‌خواهم جنازه‌ام در توفان و زیر آب باران از بین برود تا با رویی سفید پیش برادرم احمد و امام حسین (ع) بروم، ای جوانان نکند در رختخواب و با ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید در حالی که حضرت علی‌(ع) در محراب عبادت به شهادت رسید. نکند در هوا و هوس خود بمیرید در حالی که علی‌اکبر در راه حسین (ع) به شهادت رسید.»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده