مردم ما ترسی از شهادت ندارند

وی با بیان اینکه این انقلاب به راحتی به دست ما نرسیده است، عنوان کرد: هرکدام از جوانانی که به شهادت رسیدند، می توانستند برای ما رییس جمهوری باشند.

این پیشکسوت جنگ و دفاع مقدس با بیان اینکه شهدا چه تکلیفی گردن ما گذاشتند، تاکید کرد: به خون شهدا قسم اگر برای این نظام و انقلاب و ولایت ذره ای کوتاهی کنیم در آخرت به تک تک شهدا بدهکار خواهیم بود.

وی عنوان کرد: تیپ انصارالحسین با فرماندهی حاج حسین همدانی شب به یاد ماندنی با عنوان شب عاشورا دارند که ایام عملیات بدر به ثبت رسیده است.

مطهری افزود: لشکریان ما در جزایر مجنون به دشمنان حمله کرده بودند و تا دجله و فرات پیش رفته بودند و آماده آن بودند تا ضربه نهایی را به دشمنان بزنیم، در این ایام تیپ انصار در منطقه غرب و سومار عملیاتی داشتند و افراد اعزامی برای این جبهه در پادگان ابوذر مستقر بودند، ولی متاسفانه پادگان ابوذر توسط نفوذی ها لو رفت و تیپ انصار در پادگان زمین گیر شدند و تعداد کمی در اهواز پادگان شهید محرمی مستقر شدیم.

وی ادامه داد: تا خبر رسید عملیات بدر با مشکل مواجه شده و لشکر عاشورای تبریز به عقب نشینی کرد و شهید باکری در این عملیات به شهادت رسیده است. عصر همان روز از طرف شهید همدانی پیغام آمد که همه نیروها بعد نماز مغرب در کنار چادر فرماندهی مستقر شوند.

وی ادامه داد: تعداد نیروها ۲۰۰ نفر بیشتر نبودند و خیلی ها اسلحه نداشتند، شهید همدانی لامپ بالای سر را خاموش کرد و وضعیت را مطرح کردند به ما گفتند که به هر شکلی به کمک لشکر عاشورا بروید سپس ایشان فرمودند آنها که پدر و مادر پیر دارند، آنها که زن و بچه دارند و جوانان بروند، من تعدادی نیرو می خواهم که طلوع آفتاب صبح را نخواهند دید از این رو چراغ را خاموش می کنم تا بروید، همه رزمندگان ما برخواسته و آنهایی که اسلحه نداشتند نارنجک برداشتند تا بهانه ای برای همراهی فرمانده داشته باشند، حتی کسانی که جانباز بودند نیز همراه ما شدند وقتی به آنها می گفتیم با دست و پای ناراحت چرا همراهی می کنی می گفتند حتی نمی توانیم نقش کیسه شن را برایتان بازی کنیم؟ سپس شهید ترک فرمانده عملیات شدند و شهید همدانی به شهید چیت سازیان گفتند شما در مقر بمانید و این شهید بزرگوار به پای ما افتادند و التماس کردند تا همراه ما باشند سپس همه ما به سمت مقر عملیات حرکت کردیم و سوار ماشین شدیم و آن شب به یادماندنی برای ما شد به طوری که همه دست در گردن هم انداخته و طلب شهادت کردند و حتی در عکس ها همه شاد و خندان هستند. آن شب همانند شب عاشورای امام حسین بود.

مطهری ادامه داد: همه ما به سمت جزیره مجنون حرکت کردیم و در مسیر دعا و زیارت خوانده می شد که در بین راه محسن رضایی را دیدیم که گفت نیازی نیست و بازگردید و حال همه گرفته شد و انگار دنیایی غم سراسر وجود افراد را فراگرفت. پس دشمنان بدانند ما برای شهادت مسابقه می دهیم. آرزوی شهادت داریم و ترسی از مرگ نداریم.

وی با اشاره به شهید شاخص همدان نادر عبادی نیا نیز گفت: وقتی عملیات کربلای ۴ آموزش می دادیم ایشان در هنگام توزيع سلاح آر پی جی ۷ را برداشت، به ایشان گفتیم این سلاح مناسب افراد تنومند و قدرتمند است و شما را خسته می کند و ایشان در پاسخ به این حرف گفت که من آرپی جی را خسته می کنم.

وی افزود: در عملیات شهید عبادی نیا، آرپی جی را برداشت و درون آب ایستاد تا شلیک کند ولی فشار آر پی جی وی را درون آب اروندرود انداخت، پس از افتادن درون آب ما تصور می کردیم این شهید بزرگوار موجی شده و وقتی از ایشان خواستیم بیرون بیاید، ایشان گفتند که آر پی جی افتاده داخل آب و بیت المال است و هرکاری می کردیم بیرون نمی آمد و به دنبال اسلحه خود می گشت و این نشان از تعهد و نگرانی شهیدان ما نسبت به بیت المال بوده است.