نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «بهروز تفنگ ساز» با بیان اینکه سال ها منتظر آمدن بهروزم نشستم، گفت: سرانجام با آمدن خبر شهادت پسرم ۱۴ سال انتظار به پایان رسید.
کد خبر: ۵۳۷۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «حسن جعفرآبادی‌فرد» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام روایت می‌کند: «8 یا 9 سال بود که حسن آقا شهید شده بود، یک روز ساکش را از جبهه آوردند؛ رخت‌ و لباس‌ها و کیف پول و پلاکش توش بود، همه رخت‌هایش خاکی بود، رخت‌هایش هنوز هست، گذاشتم بالای رخت‌خوابم.»
کد خبر: ۵۳۷۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۴

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «ولی الله میرزایی» از شهدای دانش آموز استان ایلام است که فروردین ماه ۱۳۶۶ در جبهه چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می‌گوید: پسرم تنها هفده بهار از عمرش گذشته بود که شهید شد، همیشه دلتنگ دوریش هستم. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۷۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۲

خاطرات شفاهی مادران شهدا
جهان‌آرا حمیدی مادر شهید «رسول احمدی» می‌گوید: زمانی که می‌خواست به جبهه اعزام شود، به من گفت: در خانه بمان و مرا تا همینجا بدرقه کن. پرسیدم‌ چرا؟ در جواب گفت: یکی از همرزمانم مادرش فوت کرده است دوست ندارم احساس بی‌مادری کند، من در جواب گفتم: مادر او نیز می‌شوم و هر دو را از زیر قرآن بدرقه کردم. در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۷۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۱

قسمت دوم گفتگو با مادر گرامی شهید مجید عبدوس
شهید «مجید عبدوس» متولد تهران، از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «مجید دوست داشت مفقودالاثر شود. می‌گفت: مثل حضرت زهرا (س) می‌خواهم مفقود باشم تا اجر شهادتم بیشتر باشد. او بهترین نوع شهادت را طلب می‌کرد.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت دوم این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۳۶۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهید ترور؛
شهید «مهدی درویشی» از شهدای ترور استان ایلام است که شامگاه آخرین روز بهمن ۱۳۷9 در مصاف با منافقین کوردل مهمان سفره نور شد. با شهدای گمنام ارتباط قلبی داشت و میعادگاه همیشگی اش مزار شهدای گمنام بود در ادامه فیلم مصاحبه با والدین شهید تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۶۸۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر «شهید احمد آقاباباگلی» گفت: بعد چند روز از اعلام خبر شهادت احمد، پیکر سوخته‌ اش را آوردند.
کد خبر: ۵۳۶۶۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۴

خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید محمد چلبی درباره فرزند شهیدش گفت: بعد از سربازی برایش نامزد کردم که شاید از رفتن پشیمان شود، ولی با همه وابستگی‌های به جبهه رفت و پیکرش را برایمان بازگرداندند.
کد خبر: ۵۳۶۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۱

خاطرات شفاهی خانواده و همرزمان شهید؛
شهید «حجت الله جابری» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام که به گفته همرزمانش به دینداری و خوش اخلاقی مشهور بوده و بارها به همرزمانش یادآوری می کرد ما در این راهی که قدم گذاشته ایم شهادت در پیش داریم، پس با کار نیک در راه وطن توشه با خودتان ببرید.
کد خبر: ۵۳۶۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱

خاطرات شفاهی مادر پنج شهید در سالگرد شهادت؛
شهیدان «فریبا، فوزیه، سعدیه، سمیه و حمزه» سلیمانی فرزندان کریم از شهدای بمباران جنگ تحمیلی هستند که سی ام خرداد ماه ۱۳۶۷ در روستای سرنی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. مادر گرانقدر شهیدان سلیمانی: فرزندانم در سنگر پناه گرفته بودند و من رفته بودم از چاه آب بیاورم که بمباران هوایی شروع شد. من اینقدر هول شده بودم که کفشهایم را دستم گرفتم، عین تگرگ گلوله می‌بارید، همه لباسهایم ترکش بود، وقتی شنیدم بمب به سنگر بچه‌ها اصابت کرده از ترس به طرف بیابان فرار کردم... فیلم مصاحبه دلتنگی‌های این مادر داغدیده در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۶۴۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰

خاطرات شفاهی مادران شهدا
ربابه جعفری‌ صرمی مادر شهید «احمد رستمی» می‌گوید: «احمد در زمان شروع جنگ به دلیل سن کم و جثه کوچکش اجازه رفتن به جبهه را نداشت، از این رو وقتی وارد کمیته انقلاب اسلامی شد، پاسدار افتخاری آن کمیته شد. لباسش را خیلی دوست داشت و از آن مراقبت می‌کرد می‌گفت: این لباس بیت المال است.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۶۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۸

خاطرات شفاهی مادران شهدا
مه‌لقا محمودی‌قوشه‌گنبدی مادر شهید «حسین جان‌درمیان» می‌گوید: «آخرین بار که او دیدم، با قرآن و آب بدرقه‌اش کردم قرار بود این بار که بیاید دنبال شغل مناسب باشد. وقتی با دیگر بچه‌ها که در خانه بودند، بدرقه‌اش کردیم، بعد از چند دقیقه دیدیم به بهانه اینکه چیزی جا گذاشته است، وارد خانه شد و دوباره خداحافظی کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۶۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید محمود رضایی از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که تیرماه 1366 در منطقه سردشت به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: «وقتی سر مزار محمود میرم و از دلتنگیم براش تعریف می کنم، می گم آن دنیا کمکم کن و دستمو بگیر. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان می شود.»
کد خبر: ۵۳۶۱۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۴

خاطرات شفاهی مادران شهدا؛
ربابه جوادی مادر شهید «ابوالفضل محمدی» می‌گوید: «زمانی که ابوالفضل را باردار بودم، در خواب دیدم که یک نفر به من میگوید؟ اذیت می‌شوی؟ گفت: تا حدودی... سخنم را کوتاه کردم. فقط یک جمله گفت و رفت. با این فرزند عاقبت بخیر می‌شوی... من آن زمان متوجه این جمله نشدم. ولی با بزرگ شدن ابوالفضل و به شهادت رسیدنش افتخار می‌کنم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۶۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۳

شهید طاهر محمدی از شهدای ارتش استان ایلام است که فروردین ماه ۱۳۶۵ در جبهه شرهانی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می‌گوید: «همه فرزندانم را دوست دارم، اما طاهر تو قلبم جای داشت و موقعی که خداحافظیش می‌کرد دلم شور می‌زد که نکند این آخرین خداحافظی او با ما باشد.»
کد خبر: ۵۳۶۱۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
زهرا امامی مادر شهید جواد جلیلی می‌گوید: «با توسلی که به امام رضا(ع) داشتم اسم پسر امام رضا را برای فرزندم انتخاب کردم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صفورا قجری مادر شهید «حسن آشوری» می‌گوید: «در آخرین نامه‌اش برایم نوشت: اگر شهید شدم برایم گریه و زاری نکنید. یاد فاطمه زهرا(س) و اهل بیت امام حسین(ع) باشید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
احمد عسگری پدر شهید حسن عسگری می‌گوید: «بچه‌ی مؤمنی بود و وقتی از سرکار می‌آمد، لباس‌هایش را عوض می‌کرد و بلافاصله به مسجد محلمان می‌رفت. از او پرسیدم چرا اینقد عجله میکنی؟ در جوابم می‌گفت: نباید سنگر مسجد را خالی بگذاریم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید مجید حیدریان روایت می‌کند: در عالم بیداری بودم که دیدم عکس مجید را آورده‌اند و در کنار تصویر پسرخواهر شهیدم گذاشتند.
کد خبر: ۵۳۵۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
یدالله میرزا پدر گرانقدر شهید «ایرج میرزا» می‌گوید: «انگار به او الهام شده بود که این بار آخر است که به مرخصی آمده است، بخاطر همین چند بار خداحافظی کرد و سپس رفت. بعد از چند روز خبر شهادتش را برای ما آوردند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۸