استاد شهید «مرتضی مطهری»:

بی تو رهبر سیه جامه پوشید...

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۴۶
منحرفان تبهکار و جنایت پیشه‌ی «فرقان»، خوب می دانستند که این بار با یک شخص طرف نیستند. آنان رودرروی یک ریشه و بنیان از تفکر و معرفت ناب دینی بودند که بستر بینش اصیل انقلابی بود. آنان می خواستند «حکمت مطهر» این انقلاب را از امام و مردم بگیرند. وقتی آن درخت تناور به خاک افتاد، یک مصاف و مرزبندی تاریخی میان جبهه تحجر و نفاق و التقاط و انحراف، با تفکری آغاز شده بود که در مکتب خود، «انسان» می‌ساخت و برای خط امام، «شاگرد» و «شهید» پرورش می‌داد... 

بی تو رهبر سیه جامه پوشید...

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، دوازدهم اردیبهشت 1358، روسیاهان معاند و منحرف گروه «فرقان»، در وحشت از به ثمرنشستن اهداف انقلاب، بزرگمردی را نشانه گرفتند که «حاصل عمر امام» بود و چکیده و عصاره اندیشه ناب اسلامی و مظهر هویت اصیل اعتقادی این انقلاب و تجسم تمام عیار پاسخگویی و پیشگامی معرفت دینی در جهان معاصر. عالم مجاهدی که سالها در عرصه روشنگری و تبیین مبانی و ترویج معارف دین برای قشر جوان دانشجوی نوخواه و تشنه حقایق روز و پیوند دین با علم و عقلانیت و نیازها و نسبتهای انسان و دوران جدید و تبیین جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی و مبارزه با کجرویها و تفسیرهای باطل و شبهه ها و افکار انحرافی و برداشتهای ارتجاعی و التقاطی و ناخالص از دین و جریانهای دین ستیز و معارض و معاند با دین، از مارکسیسم و ماتریالیسم تا کاپیتالیسم، بی وقفه کوشید و با تالیفات گرانقدر خود، میراثی ماندگار بر گنجینه تراث فکری و معرفتی اسلام و شیعه در قرن اخیر افزود و الگوی طریقت جاوید هویت دینی و پیوند معنویت و معرفت دینی با زندگی و زمانه شد. استاد علامه «مرتضی مطهری» از آن زمان که به حوزه علمیه مشهد رفت تا علم دین بیاموزد و سپس به مدرسه فیضیه قم رفت و آنگاه در ادامه به تهران آمد و در دانشکده معقول و منقول مستقر شد و پس از آن در سنگر هدایت حسینه ارشاد و مسجد الجواد و کانون توحید و... همه همت خود را یکسره وقف روشن بینی و پویایی جریان بالنده و بیدارگر تفکر اسلامی ساخت و سرانجام نیز جان در همین طریق خدایی باخت.  

از حوزه تا دانشگاه؛ مرزبان بیدار «معرفت دینی» در میدان جهاد فکری 

 استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود. پدرش حاج شیخ محمد حسین از شاگردان آخوند خراسانی بود و مادرش بانو سکینه دختر آخوند ملاجعفر روحانی بود. نقش پدرش در تربیت روحی و معنوی بسیار مفید بود. مرحوم حاج شیخ محمدحسین مطهری پدر مرتضی مطهری مردی با تقوا و از شخصیت های مورد احترام و اولین معلم در تکوین شخصیت روحی و معنوی استاد مطهری بود. در 1315 خورشیدی یعنی چند ماه پس از ارتحال آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم، برای تکمیل تحصیلات خود به حوزه علمیه قم رفت. در قم بود که به مدت 12 سال از محضر امام خمینی(ره) فلسفه ملاصدرا، عرفان، اخلاق و اصول را آموخت. مطهری همچنین در قم از محضر آیت الله بروجردی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، آیت الله میرزاعلی آقای شیرازی، آیت الله العظمی حجت کوه کمره ای و آیت الله محمد محقق داماد کسب فیض کرد و همزمان با تحصیل در ایام مختلف سفرهای تبلیغی به استان های مختلف مانند اراک، همدان، اصفهان و... داشت. آیت الله مطهری پس از ازدواج به اتفاق همسر خود به قم بازگشت و در خانه ای اجاره ای زندگی جدیدی را آغاز کرد . او پس از تکمیل تحصیلات خود به تهران رفت و در امتحانات نخستین دوره مدرسی علوم معقول و منقول شرکت کرد. او به تدریس شرح منظومه، شرح اشارات و شفا در مدرسه سپهسالار و سپس در مدرسه مروی پرداخت و حدود 20 سال در این مدرسه طلاب و محققین علوم و فرهنگ اسلامی را پرورش داد. از سال 1333 تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز و با نشریه مکتب تشیع همکاری کردو به ایراد سخنرانی و نگارش کتاب پرداخت و به عنوان سخنران اصلی جلسه های انجمن پزشکان انتخاب شد. در سال 1339 خورشیدی آیت الله مطهری با تاسیس انجمن ماهانه دینی و برای نظم بخشیدن و ساماندهی بیشتر به جلسات سخنرانی که هر ماه یک تن درباره موضوع خاصی سخنرانی می کرد، در 1344 حسینیه ارشاد را در تهران بنیان گذاشت و خود مسوولیت علمی و فکری آن را بر عهده گرفت. آیت الله مطهری پس از کناره گیری از حسینیه ارشاد، به نام مسجدِ اَلجواد رفت و در آنجا سخنرانی و هم درس های تفسیرِ خود را دایر می کرد تا اینکه از طرف سازمان اوقاف در 1351 خورشیدی مسجدالجواد به صورت موقت تعطیل شد. سخنرانی های آیت الله مطهری از دهه 50 خورشیدی به بعد در مخالفت با رژیم پهلوی افزایش یافت اما ساواک همه سخنرانی های وی را زیر نظر داشت تا اینکه در 1354 او را ممنوع التدریس و ممنوع المنبر کردند و حتی به او برای بازدید از کتابخانه ها و مؤسسه های علمی کشورهای عراق، اردن، تونس و... گذرنامه ندادند. 

بی تو رهبر سیه جامه پوشید...

در سنگر «جهاد تبیین»، «بصیرت افزایی» و «انحراف ستیزی»

استاد مطهری در سخنرانی‌ها، تدریس در مساجد و دانشگاه‌ها و در قالب تالیفات متعدد و ارزشمند که هریک، پاسخی به یک نیاز روز مخاطب آن زمان بود، از «مساله حجاب» و «علل گرایش به مادیگری» تا «اقتصاد اسلامی» و «داستان راستان» و «حماسه حسینی» و... ترویج و تبیین جهان بینی اصیل اسلامی را وجهه همت و محور اتکای خود قرار داد. خلوص و اصالت معرفت دینی، دغدغه اصلی او بود. اهمیت تبیین ایدئولوژی اسلامی، زمانی مضاعف شد که گروهک‌های التقاطی و تندرو به دلیل افزایش تبلیغات گروه‌های چپ به خصوص حزب توده و سازمان مجاهدین خلق در دانشگاه‌ها و محیطهای پر تردد جوانان در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ بیشتر شد. او همزمان، هم در مقابل افکار مارکسیستی قد علم نمود و هم تمام قد با سلاح فکر و سخن و استدلال، به جنگ رویکردها و رهیافتهای وارونه و برداشتهای بی بنیان از اسلام رفت و دست به افشاگری پیرامون این جریانهای انحرافی زد. استاد مطهری با هوش بالا و معرفت عمیق و اشراف کامل به جریان شناسی فکری آن روزگار، به زودی پی به خطر التقاطی سازمان مجاهدین خلق برد و تلاش زیادی کرد تا مردم و مسوولان در دام این سازمان تروریستی نیفتند. این شاگرد هوشمند و صاحب بصیرت امام (ره) به خوبی توانست پی به ماهیت متناقض و غیرقابل اعتماد ایدئولوژی التقاطی و انحرافی منافقین ببرد. به دلیل نیاز شدید حوزه علمیه قم به علوم جدید و قرائت‌های نوین از فقه شیعه، امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۵ از استاد مطهری خواست تا هفته‌ای دو روز به شهر قم سفر کند و طلاب و فاضلای حوزه علمیه قم را با مسائل سیاسی روز و قرائت جدید از فقه اسلامی آشنا کند. 

«حکمت مطهر»؛ سرچشمه و آبشخوری برای اندیشه اصیل انقلابی

دستاورد بینش و اندیشه و آثار فکری استاد شهید، بی تردید یکی از اصلی‌ترین زمینه‌ها و بسترهای انقلاب اسلامی و خط اصیل امام و معرفت و بصیرت ولایی بوده است. این میراث فکری، در چند محور، مایه و مبنا و موتور محرکه ای برای تکوین فرهنگ و منش انقلابی بوده است:
1 – ترسیم هندسه و منظومه اعتدال و توازن اندیشه دینی
دین در دستگاه جامع و متعامل و پویای فکری استاد شهید، یک منظومه ارگانیک و ساختاری و حاصل برهمکنش تمامی عناصر است و تک ساحتی و تک بعدی نیست. دین در نگاه او هم در ساحت فرد حضور دارد و هم در عرصه جامعه، پیشتاز و پیشرو است. هم تحول ساز است و هم متکفل نیازهای فرد است. دین فقط ایدئولوژی مبارزه و دستور عملگرایانه نیست. دین هم فرهنگ است هم آیین و هم برنامه و هم نقشه راه.  دین در نگاه او خصلتی متوازن، پویا و مجموعه وار دارد. 
2 – دین؛ راهنمای حکومت و راهبرد مدیریت
به تبع اندیشه بنیادین امام در ورود دین به ساحت قدرت و حاکمیت، استاد شهید نیز که شاگرد مکتب آن حضرت است، دین را برنامه ای برای تشکیل حکومت بر محور مبانی توحیدی و اهداف الهی دانسته و آزادی و عدالت را حاصل تحقق آمال دین می شمارد. چیزی که مدعیان مکاتب غرب و شرق تنها دم از آن زدند و در عمل، خلاف آن رفتند. 
3 – دین؛ هسته و مرکزیت تمدن سازی جهانی 
دین در نظر استاد شهید، منطبق با زمانه و واجد قابلیت تمدن سازی در یک مقیاس و گستره جهانی و همه زمانی و همه مکانی است. دین پویا و جامع، دینی که بر فراز زمانه است و توان تحول آفرینی دارد، بر اساس اجتهاد پویا و بر محور عقلانیت و هستی شناسی متوازن دینی، می‌تواند بسترساز یک تمدن باشد. دین در نگاه او دین زندگی است و طراحی و مهندسی همه نیازهای بشر را در خود دارد و دینامیزم تحول را نیز در درون ذات خویش دارد. دین در ذات خود هرگز منجمد و متصلب نیست.  


رشحات معرفت استاد؛ آثار و تالیفات و تراوشهای فکری

علامه شهید، با زمان شناسی و درک مسئولانه ضرورتهای تاریخی و فرهنگی و مقتضیات زمان با هدف پاسخگویی به نیازها و عطش فکری جوانان و تبیین و عرضه معارف دینی با شیوه ای اقناعی و استدلالی و مبتنی بر شیوه بیان و تحلیلی به‌روز و پرجاذبه و رفع شبهات موجود و نقد برداشتهای انحرافی، از سال ۱۳۲۵ آغاز به تألیف آثاری در زمینه‌های مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافت. برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانی‌ها و درس‌های مطهری هم در مجلد‌های مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «زمان شناسی»، «مخاطب شناسی» و «مساله شناسی»، سه عنصر و مشخصه‌ی محوری آثار استاد است که میراث فکر و قلم او را از دیگران، شاخصیت و تمایز بخشیده و هرچه می‌گذرد، این آثار همچنان ارزش و اصالت خود را حفظ کرده است. «مجموعه آثار شهید مطهری»، مجموعه‌ای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتاب‌های با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمع‌آوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از:
اصول عقاید: از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل الهی، علل گرایش به مادیگری، جهان‌بینی توحیدی، جامعه و تاریخ، ولا‌ها و ولایت‌ها، مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید.
فلسفه: از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم.
تاریخ: جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، و همچنین فلسفه تاریخ.
سیره معصومین: از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی (ع)، سیری در نهج البلاغه، صلح امام حسن (ع)، حماسه حسینی، و داستان راستان.
فقه و حقوق: از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیاز‌های زمان.
اخلاق و عرفان: جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا.
اجتماعی-سیاسی: جلد ۲۴ و ۲۵: حاوی آثاری از جمله نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، آینده انقلاب اسلامی ایران، آزادی عقیده، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، رهبری نسل جوان، و روابط بین‌الملل اسلامی.
تفسیر: جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن.

بی تو رهبر سیه جامه پوشید...

دشمن خوب فهمید چه کسی را از سر راه بردارد!

و سرانجام دومین شهید ترور در تاریخ انقلاب و اولین عالم متفکر و تکیه گاه فکری انقلاب و نظام اسلامی و برجسته ترین یار امام (ره) هدف تیر بدخواهان قرار گرفت و به شهادت رسید و جامعه و نظام و انقلاب را از برکات و ثمرات حضور نورانی و حیات بخش خود محروم و با فقدانی بی جبران و خسارت آفرین مواجه کرد. دشمن خوب فهمیده بود که بودن مطهری در حکم نفی و نیستی بقای ریشه های گندیده و پوسیده انحراف و نفاق فکری است. بودن او در حکم تضمین سلامت و بقای اندیشه انقلاب است و بودن او در حکم بیمه شدن نظام از معرض کجرویها و افراط و تفریطها است. 

بی تو رهبر سیه جامه پوشید...

جان خود داد و شهید ره بیداری شد...

ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه سه‌شنبه شب ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از خروج ایشان از جلسه شورای انقلاب که در منزل مرحوم دکتر یدالله سحابی از موسسان نهضت آزادی برگزار شد، حمید نیکنام، علی بصیری و وفا قاضی‌زاده از اعضای گروهک تروریستی فرقان از تاریکی شب و خلوتی محله فخرآباد استفاده کردند و با شلیک چند گلوله، ایشان را از ناحیه سر و گوش هدف قرار دادند و به خون نشاندند. «دکتر علی مطهری» فرزند استاد، درباره نحوه شهادت پدرش گفته است: «مهندس کتیرایی و دیگران متوجه این واقعه شدند و به سرعت او را به بیمارستان طُرفه در خیابان بهارستان می‌رسانند، اما در بیمارستان، پزشکان نظر می‌دهند که پدرم شهید شده است و امکان مداوا و بهبودی او به هیچ وجه ممکن نیست. گلوله از زیر بناگوش راست، وارد و از بالای ابروی چپ خارج شده بود.»
پیکر آیت‌الله شهید مرتضی مطهری یک روز در بیمارستان طٌرفه ماند و صبح پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ از دانشگاه تهران تشییع و در مسجد بالاسر واقع در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.

پاره‌ی تنم بود و حاصل عمرم...

تعابیر بلند بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی در سوگ شهادت استاد مطهری، گویای عمق باور آن رهبر راحل (ره) به شاگرد راستین خویش است که برای هیچیک از شخصیتهای انقلاب به اندازه آن شهید، این اندازه سرشار از ستایش و حرمت نبوده است: «اینجانب به اسلام و اولیای عظیم‌الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعۀ اسف‌انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی‌مقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری ـ قدس سره ـ را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. تسلیت در ‌شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزندۀ خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزۀ سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفۀ اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیت‌هایی بود که حاصل عمرم محسوب می‌شد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمه‌ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست و تبریک در داشتن این شخصیت‌های فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوۀ خود نورافشانی کرده و می‌کنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می‌بخشند و به ظلمت‌ها نور می‌افشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسان‌ها و به امت اسلامی تبریک می‌گویم. من گرچه فرزند عزیزی را که پارۀ تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.
مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملأ اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و تروریستها نمی‌توانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر می‌شوند.»


بی تو رهبر سیه جامه پوشید... 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده