دلیرانه در برابر کوملهها ایستاد
به گزارش نوید شاهد همدان، در دهم اسفند ۱۳۴۲ آن زمانی که امام راحل فرمودند یارانم در گهوارهها هستند در شهرستان تهران نوزادی متولد شد که نامش را سعید نامیدند. سعید در خانوادهای گرم و پراز محبت بزرگ شد تا به سن هفت سالگی رسید و روانه مدرسه شد.
شهید سعید دادگستر مقدم تا دوم راهنمایی به ادامه تحصیل پرداخت و بعد از آن مدرسه را رها و در چاپخانه پدرش مشغول به کار شد. روزهای جمعه با دوستانش به کوهنوردی میرفت و به ورزش علاقه زیادی داشت. او اخلاق بسیار پسندیدهای داشت و همین اخلاق خوبش باعث میشد که دوستان زیادی گرد او جمع شوند.
با آغاز زمزمههای انقلاب اسلامی خود را در دریای متلاطم انقلابیون رها کرده و قطرهای از آن دریای خروشان بود. با شروع جنگ تحمیلی عراق برعلیه ایران قدم در مسیر سبزپوشان سپاه پاسداران نهاد و عاشقانه در این مسیر قدم میگذاشت.
در سال ۱۳۶۱ به خدمت سربازی احضار شد و با کمال میل و رغبت به قانون لبیک گفته و بعد از اتمام دوره آموزشی داوطلبانه و به پیشنهاد خودش به جبهههای حق علیه باطل کردستان رفت و از آنجا به واحد جندالله سقز با همسنگرانش، چون کوه در برابر ضدانقلابیون راسخ و استوار قدعلم کرد و در این مدت از نظر عقیدتی و اخلاقی بسیار رشد کرد.
در نامههایی که برای خانواده و دوستانش مینوشت پیوسته بهجبهه رفتن و کمک کردن به انقلاب خونین اسلام ترغیب میکرد و همین ترغیبها باعث شد برادرش سیروس که سه سال از خودش کوچکتر بود او نیز روانه جبهه شود.
در یکی از روزهای سرد زمستان ۱۳۶۱ زمانی که در پادگان بودند به آنها خبر میرسد که مزدوران کومله و دمکرات به روستای آخ کندی حمله کرده است و سربازان ژاندارمری به همراه سعید به کمک مردم روستا روانه آنجا میشوند، ولی از بد حادثه اسیر کمین دشمن شده و به آنها حمله میکنند و خون شهید سعید دادگستر مقدم به همراه همرزمانش سفیدبرف دی ماه ۱۳۶۱ را در منطقه به سرخی میکشاند.