تقوا پیشه کنید و راهم را ادامه دهید
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید حیدر عبدالعلی بهرامی در هشتم مرداد ۱۳۲۷ در روستای جربانلو از توابع شهرستان رزن متولد شد. پدرش حسین و مادرش صغرا نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کشاورز بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و پنج دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و بیست و ششم دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامده است.
در این وصیت نامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود بیکران به محضر یگانه منجى عالم بشریت امام زمان (عج) و نایب بر حقش حضرت امام امت خمینى کبیر بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران و رحمت خداوند بر ارواح طیبه شهداى راه اسلام و به امید پیروزى رزمندگان غیور اسلام و به اهتزاز درآمدن پرچم الله اکبر برفراز کاخ هاى واشنگتن و کرملین.
بارال‌ها تو را سپاس مى گویم که مرا توفیق عطا فرمودى که براى دومین بار جهت یارى دین مبین اسلام به جبهه هاى حق علیه باطل بشتابم و اکنون که جهان را سیاهى نابودى فرا گرفته است و ستمکاران و زرداران، مردمان مستضعف را به چپاول و یغما مى کشند و خون مردم را مى مکند با مذهب به جنگ مذهب برمى خیزند و براى جلوگیرى از شکست خود مسئله صلح تحمیلى و حکمیت را مطرح مى کنند و منافقان که سنگ حق گرایى و طرفدارى از خلق را به سینه مى زنند و هر روز که مى گذرد عده اى بیشتر از دولتمردان کشور و روحانیون مبارز و زن و مرد و جوان و بچه هاى بیگناه را به خاک و خون مى کشند و مى کوشند به هر نحوى که شده انقلاب را از هدف اصلیش منحرف کنند تا صداى اسلام طلبان را در نای و ریشه اسلام از نو جان گرفته را در نطفه خفه کنند آیا انصاف است دست روى دست هم بگذاریم یا اینکه اسلحه گرم خود را بر گیریم و به طرف قلب دشمن اصلى یعنى آمریکا نشانه رویم؟
و اکنون این وظیفه اى است که بر عهده همه ما گذاشته شده است و بنده هم احساس وظیفه کرده ام و امیدوارم خداوند مرا به عنوان سرباز کوچک امام زمان (عج) مقرر فرماید و به شما بازماندگانم وصیت مى کنم که تقوا پیشه کنید و راهم را ادامه دهید، اسلحه اى که با خون سرخم رنگین گشته و در سنگرى که در آن نوشته ام جنگ جنگ تا رفع فتنه، در جهان تا پیروزى نهایى بجنگید؛ و شما فرزندان و همسرم را به صبر و شکیبایى و تقوا وصیت مى کنم و در اجرا احکام اسلام کوشا باشید و همیشه به یاد خدا باشید که «الا بذکر الله تطمئن القلوب» و از شما مى خواهم از اهالى و دوستان برایم حلالى بطلبید و در مجالس هاى عزادارى عاشوراى حسینى مرا یاد کنید و از شما مى خواهم به توصیه هاى زیر عمل بنمایید.
خدمت پسر عمو گرامى ابوالحسن سلام عرض مى نمایم و از شما تقاضا دارم که به وصایاى اینجانب عمل بکنید.
مسائل راجع به پولى که در پیش شما بود که چه مقدار مصرف کرده و یا داده اید خودتان مى دانید و از پول بدهی هاى بنده را بپردازید.
مقدارى به شیرینعلى بدهکارم.
مبلغ ۴۹۰۰ تومان از مشهدى محرم طلبکارم. وجه مقابل در تاریخ ۸/۲/۶۶ پرداخت شد
مبلغ ۵۰۰۰ پنج هزار خرده اى از اکبر حسن آقا طلبکارم.
مبلغ هزار خرده اى بابت کرایه سنگ که آورده ام به راننده قزلجه اى بدهکارم.
مقدار پولى که به دولت بدهکارم بپردازید؛ و مسائل راجع به حساب تراکتور را برات خودش مى داند با آن حل و فصل کنید و مسائل مربوط به بدهى و طلبکارى بنده از حسین حبیبى خلق ایشان مى دانند و حل و فصل مى کنند.
در پایان پیروزى نهایى رزمندگان غیور اسلام و تعجیل فرج آقا امام زمان و طول عمر رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران و صبر شکیبایى بر خانواده شهدا را از درگاه خداوند متعال مسئلت میدارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
حیدر بهرامى
