شهادت در محراب نماز
به گزارش نوید شاهد همدان، طلبه شهید ابراهیم مرآتی در دوم اسفندماه ۱۳۳۹ در شهرستان تویسرکان در خانوادهای مذهبی و از لحاظ اقتصادی متوسط متولد شد. از ابتدای کودکی رفتارش به گونهای بود که محبت همه اقوام و بستگان را به خود جذب کرده و همه دوستش داشتند.
شهید مرآتی از کودکی فردی متین، دقیق، فعال، صبور و پرکار بود و کم حرفی و حیای ذاتی اش او را از همسالانش متمایز میساخت. جز در مواقعی که ضرورت میدید از سخن گفتن پرهیز میکرد، کارهایش را با دقت و تفکر خاصی انجام میداد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در تویسرکان گذراند لذا، چون استعداد فنی را در خود میدید تصمیم گرفت در هنرستان فنی ثبت نام کند. زمانی که در هنرستان بود اوج شکوفایی هنر و توانمندیش در زمینه فنی بود.
در سالهای شعله ور شدن آتش انقلاب اسلامی وارد مبارزات خیابانی شد و پس از پیروزی انقلاب هوشیارانه خطوط انحرافی وابسته به شرق و غرب را از خط اصیل امام بازشناخت و با آن مبارزه کرد. او در طول عمر کوتاه و پر برکتش از وقتی که خود را شناخت پیوسته در تلاش و زحمت و کوشش برای رضای خدا بود. هنوز زحمات این شهید عزیز در انجمن اسلامی هنرستان، هیئت صالحب الزمان (عج)، جنوب شهر تهران، مدرسه رسول اکرم (ص) به خوبی دیده میشود.
آنچه در خصوص این شهید قابل ذکر است خلوص و پرهیز دائمی از گناه بود، زیرا ضمیر و سرشت بر پاکی و اخلاص استوار بود، درخشش چنین نور ایمانی باعث میشود که یک سال بعد از انقلاب از هنرستان روانه مکتب اهل بیت (ع) حوزه علمیه شود پس از چندی که روح مطهرش اسلام را با عمق وجودش حس کرده بود در تعطیلات حوزه روانه جبهه نبرد با مزدوران صدام شد.
وی با عزمی راسخ و بدون هیچگونه سستی، زندگی خویش را به خاطر سربلندی و به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام برای سرزمین ایران عزیز وقف کرد و در مقابل سرسپردگان امپریالیست و صهیونیست در این رویا که با ریختن خون چنین جوانانی میتوانند حرکت انقلاب را کند نمایند، غافل از این که مردان حق ممات و حیاتشان در خدمت حق و خلق است و طوفانی که از شهادتشان در جهت گسترش و تقویت حق بر میخیزد در اوج و اثر به مراتب بالاتر از دوران حیاتشان است و غافل از اینکه این راه مقدس راهی نیست که شهادت و خون بتواند رهرو آن را خسته نمایند و از آن راه باز دارد بلکه خون و شهادت توشه راه و مایه توان و حرکت و جهش در راه خدااست و ملت را مصممتر و درخت انقلاب را بارورتر خواهد کرد.
در ماه رمضان ۱۳۶۱ که به مرخصی آمده بود گویی آمده بود تا وداع آخرینش را با تمام دوستان و آشنایان به خصوص خانواده انجام دهد و از آنها حلالی طلب کند چراکه همیشه این گونه نبود؛ این بار شور و عشقی دگر در دل و سر داشت به مانند تمامی شهدایی که دلشان به نور خدا روشن میگردد. دلش به نور خدا منور گشته بود. آن قیافه نورانی که به هنگام عزیمت با شوق دیدار الهی درهم آمیخته شده بود هربینندهای را مسلم میکرد که ابراهیم را برای شهادت طلبیدهاند.
سرانجام در تاریخ پانزدهم مرداد ۱۳۶۱ در عملیات ثارالله در تپههای قصر شیرین به وسیله گلوله توپ مزدوران در زمانی به شهادت رسید که مقام امام جماعت عدهای از بردران رزمنده را عهده دار بود.