سالک و عابدی در مسیر الی الله بود

به گزارش نوید شاهد همدان، شهید حاج الله رضا هنری لطیف پور در پانزدهم فروردین سال ۱۳۴۵ در روستای خنداب از توابع بخش اسدآباد همدان در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز بیش از هفت بهار از حیات پربرکتش نگذشته بود که قضای الهی دست نوازش پدری را از وی گرفت و از آن پس تحت سرپرستی مادر مهربان قرار گرفت. تحصیلات خویش را تا کلاس سوم ابتدایی در روستا و ادامه آن را تا سطح دیپلم در اسدآباد گذراند.
بواسطه استعداد و هوش سرشار در طول دوران تحصیل همواره مورد تحسین و تشویق معلمان بود و این در حالی که بود که شهید به لحاظ مشکلات معیشتی با حداقل امکانات به تحصیل خود ادامه می‌داد.
همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی شهید هنری در حالی که هنوز ۱۳ سال بیشتر نداشت با عشق و علاقه زائدالوصفی در همه صحنه‌های مبارزه حضوری فعال داشت و آتش عشق و محبت امام خمینی خرمن وجودش را یکجا برافروخته و او را با آن خلوص و صفای نوجوانی مهیای مبارزه‌ای سخت و خستگی ناپذیر جهت آمادگی کشور برای زعامت و ولایت امام در سال‌های پرحادثه بعد از پیروزی انقلاب می‌کرد.
پس از پیروزی انقلاب نیز در زمان فتنه انگیزی لیبرال‌ها و منافقان و تلاش جبهه متحد ضد انقلاب برای درهم شکستن کشتی طوفانزده انقلاب اسلامی شهید با شور و اشتیاق، آگاهی و بصیرت و قاطعیت تمام از خط اصیل امام و یاران امام دفاع و حمایت می‌کرد و معتقد بود که لیبرال‌ها و متحجرین و پول پرستان ذخیره‌های استکبار و سد راه شکوفایی انقلاب هستند و لذا در تمامی فعالیت‌های سیاسی خود در مدارس و انجمن‌های اسلامی و در راه تبیین خط امام و رسوا کردن جبهه شوم کفر و نفاق و تحجر سعی می‌کرد تا جایی که مورد خشم متحجرین و جاهلان واقع شود، حضور یابد، ولی همه این اقشار با همه فشار‌ها و ملامت‌ها نتوانستند خدشه‌ای در عزم راسخ شهید در تبعیت از صراط مستقیم خط امام وارد نمایند چراکه او درس مقاومت را از مرجع خویش آموخته بود.
به دنبال فراخوان امام خمینی مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی و تاسیس واحد‌های بسیج در سراسر کشور از جمله در شهرستان اسدآباد، حاج رضا مانند سایر فرزندان فداکار امام در سن ۱۵ سالگی به قافله جان برکفان بسیج پیوست و در اردیبهشت همان سال آموزش‌های مقدماتی را در زمان مسئولیت شهید بختیار جمور در واحد بسیج اسدآباد فراگرفت. با آغاز جنگ تحمیلی استکبار جهانی برعلیه جمهوری اسلامی وارد کار شد و شهید هنری که جوهره ایمان، تقوا، مبارزه و خلوص بود گمشده خویش را در جبهه‌ها یافت و برای اولین بار در سال ۶۱ عازم جبهه شد و در جبهه کردستان وارد شد. شهید در این مدت عمر در دو جبهه جهاد سازندگی و خدمت به محرومان و مبارزه قهرآمیز با عوامل ضدانقلاب تلاش می‌کرد و به مدت چهار سال از عمر خود را در جبهه‌ها سپری کرد و در عملیات‌های متعدد از جمله والفجر ۱، ۲ و ۵ شرکت کرد و قلل پوشیده از برف کردستان و حاج عمران و دشت‌های سوزان و خاطره انگیز جنوب و هور و نیزار‌های اسرارآمیز مجنون همگی شاهد تلاش‌های صادقانه شهید در راه تحقق و تحکیم آرمان‌های امام بودند.
در سال ۶۴ به عنوان بسیجی نمونه از میقات پابرهنگان روانه میقات حج شد و از آن پس حاج الله رضای نورانی و محبوب کسی بود که تعریف خصائص و کمالاتش زینت مجالس مجاهدان شب ستیز شده بود و اوج عرفان و عشق به معبود یکتا از یادداشت‌های حج ایشان مشهور است.
شهید هنری پس از سال‌ها مجاهدت و ایستادگی در بیستم شهریور ۱۳۶۵ در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید و پیکرش مدت‌ها در منطقه گمنام و بی نشان باقی مانده بود تا اینکه در سال ۷۷ چشمان منتظر مادر را روشن کرد و به زادگاهش بازگشت.