یاری گر امام عزیز باشید و پیروان ایشان را یاری کنید
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید نصرت الله براتی دوم مهرماه 1345 در روستای فقیره از توابع شهرستان همدان به دنیا آمد. پدرش هادی و مادرش اختر نام داشت. دانش آموز اول متوسطه بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در پانزدهم مرداد ماه 1362 در پیرانشهر براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
در وصیتنامه این شهید میخوانیم:
خدایا شاهد باش به عشق تو و در مسیر تو و با یاد تو حرکت کردم
و اینک هم فقط پیوستن به تو و دیدن روی مهدی را انتظار دارم.
خدایا من خواهان شهادتم، نه به این معنی که از زندگی خسته شدهام
و یا خواسته باشم که از این دنیا فرار کنم بلکه میخواهم گناهانی که انجام دادهام
بهوسیله رنج کشیدن درراه تو و ریختن خونم به خاطر تو پاک گردد.
میخواهم شهید شوم تا اگر زندهام وجودم مزاحم دیگران نشود و
خونم اگر بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب را یاری نماید. میخواهم شهید
شوم تا خونم به علی(ع)، حسین(ع) و رهبرم روحالله گواهی دهد که رهرو راهشان بودهام.
میخواهم خونم ریخته شود تا اعلام کنم ای بهشتی عزیزم اگر در
زندگی دنیایی نتوانستم آنطور که بایدوشاید تو را در راه اسلام یاری کنم با ریختن خونم
تو و یارانت یاریتان خواهم کرد .
میخواهم خون سرخم ریخته شود تا اعلام کنم ای امام بدان که این
بسیجی کوچک هم یاور تو است، میخواهم بگویم ای امام اگر خونم ریخته شود در آخرین لحظات
فریادخواهم زد ما همه سرباز توایم خمینی گوشبهفرمان توایم خمینی.
و چندکلمهای هم با شما پدر و مادرم؛ برای آخرین بار سخن بگویم
پدر و مادر عزیز مبادا در شهادت من سرتان را پایین بیندازید مبادا بگوید که پسرم فوت
کرده است همهجا بگوید که پسرم شهید شده است زیرا که خیلی فرق هست بین مردن و شهادت.
پدر و مادر و خواهرانم
نمیگویم در شهادت من گریه نکنید، گریه کنید اما نه طوری که دشمن شاد شود .
پدر و مادرم وصیتی که در این آخرین لحظات عمرم به شما دارم این
است که امام عزیز را یاری کنید و همهجا و در همهوقت درهمه جریانات جستجو کنید و ببینید
که کدامین گروه و چه کسی پیرو راستین امام عزیز است، او را یاری کنید.
پدر عزیزم مبادا به نماز جمعه و جماعت و به دعای کمیل بیاعتنا
باشی. مانند کوه استوار باش و بر خدا توکل کن، بگو ای خدا این پسر امانتی بود که به
من داده بودی و حالا آن را تحویل گرفتی این پسر مال تو بود نه مال من بگو نه تنها این
پسر امانت بود در دست من بلکه هر چه که در این دنیا دارم و دیگر فرزندانم هم متعلق
به توست و حتی جانم هم امانت و هر وقت که بخواهی باید آن را تحویل بدهم .
پدرم سنگر مسجد را ترک نکن، از روحانیت و امام تا آخرین لحظه
عمرت پشتیبانی کن . مادرم تو هم در خط امام و حزبالله باش و حرف پدرم را گوش کن البته
تا جایی که موافق اسلام است و من مطمئن هستم که او برخلاف اسلام و جمهوری اسلامی حرف
نمیزد زیرا که من بارها او را امتحان نمودهام .
شما خواهرانم سنگر مدرسه را ترک نکنید و درس را خوب بخوانید تا
بفهمید که شهادت یعنی چه و شهید چه کسی است .
پدر و مادرم و دوستانم در روز شهادت من شیرینی پخش کنید و به
مردم بگوید که به شما تبریک بگویند زیرا که
دیگر خانواده شهید هستید این را هم بگویم که مسئولیت شما بیشتر میشود و این مرحله
امتحان شماست امیدوارم هستم که امتحانتان را خوب پس دهید.
و شما برادران بسیجی مبادا سنگر بسیج را ترک کنید برادران به خدا نگهبانی شما در بسیج یک عبادت است و وارد شدن در بسیج مانند وارد شدن شما در مسجد است وضو بگیرید و وارد بسیج شوید زیرا این بسیج و این بسیجیها چشم دشمن را کور کرده است کور شود چشم دشمن که بدبین به بسیج است برادران بسیج وضو بگیرید و به سر پست بروید با وضو نگهبانی دهید .