نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / کشاورز / نجفعلی آبباریکی / متن / زندگی‌نامه / زندگینامه نجفعلی آبباریکی

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب نجف علی آبباریکی فرزند محمدرضا در سال سیصد و چهل در روستای آبباریک در شش کیلومتری شهرستان کنگاور در یک خانواده فقیر بدنیا آمدم و دوران کودکی را در کنار پدر و مادر خود گذرانیدم و همین که خود را شناختم در کار کشاورزی به پدر و مادر خود کمک می کردم دوران زندگی من توام با درد و رنج بود زیرا طی چهار سال سه برادر خود را از سه دادم که دو نفر آز آنها در اثر تصادف با ماشین و یکی از آنها در اثر بیماری از دنیا رفتند و این حوادث در زندگی من اثر بدی گذاشت زیرا هر کدام از برادرانم دارای زن و چند فرزند بودند و این امر باعث بی سرپرستی خانواده آنها شد من در سال یکهزار و سیصد و پنجاه و نه ازدواج نمودم و اکنون دارای یک پسر بنام مهران و یک دختر بنام فروزان می باشم که آرزو دارم آنها را با سواد کنم زیرا من خودم از نعمت سواد محروم بودم همزمان با مبارزه مردم ایران علیه رژیم طاغوت من نیز از آنجا که به اسلام ایمان دارم بیشتر اوقات در راهپیمائیها شرکت می کردم وقتی که انقلاب اسلامی ما پیروز شد من سعی کردم با کار کردن بیشتر در امر کشاورزی خدمت بزرگی به کشورم بکنم و در سال 1362 برای خدمت بیشتر به اسلام و جمهوری اسلامی خود را به واحد بسیج شهرستان کنگاور معرفی نمودم و آمادگی خود را برای خدمت اعلام نمودم بعد از مدت کوتاهی آموزش برای نبرد بر علیه رژیم کفر عراقی همراه با سایر برادران بسیج و پاسدار و ارتشی عازم جبهه دهلران شدم و نبرد خود را با بعثیان عراقی شروع کردم و تنها آرزویم این است که اسلام پیروز شود و رژیم صدام کافر از بین برود و پرچم اسلام در سراسر جهان به اهتزاز در آید و در پایان نامه ام از خداوند می خواهم که امام عزیزمان را تا انقلاب مهدی حفظ و نگهداری نماید و این زندگینامه را زمانیکه می خواستم به جبهه بروم نوشتم.

نجف علی آبباریکی