با وجود اینکه در اوج نوجوانی قرار داشت و معمولاً در این سن و سال نوجوانان دارای غرور خاصی هستند ، همواره می گفت، من هیچ شکایتی ندارم ، چون عمدی در کار نبوده است...
چند روزی از بازگشتن همسرم به سر خدمت گذشته بود. یک شب بارانی در خانه خوابیده بودم که خواب دیدم همسرم آمد و دست هایش را به من نشان داد. دست هایش خونین بود...