عملیات - صفحه 9

روایت محمد هادی پورسلیمان، همرزم شهید محمد رضا فاطوری فر- قسمت 6؛

کلیپ/ با شجاعت تمام در همه ی عملیات ها فداکاری می کرد

شهید بسیار شجاع و نترس بودم و در همه ی عملیات ها حضور داشت و فداکاری می کرد.

همزمان با سالروز عملیات

نگاهی به عملیات نصر 7

عمليات نصر 7 در تاريخ 14 مرداد 1366 با رمز ‹‹يا فاطمه الزهرا (س)›› در منطقه عمومي ‹‹سليمانيه›› عراق به اجرا درآمد.

در عملیات تعقیب و گریز

یک محیط بان کرمانی به شهادت رسید

سرهنگ محبت خانی فرمانده یگان حفاظت محیط زیست گفت: مهدی احمدی نیک مامور اداره حفاظت محیط زیست قلعه گنج کرمان در پی تعقیب و گریز متخلفین به شهادت رسید.

وصیت نامه شهید علی اصغر عباسی

وصیت نامه شهدای عملیات ظفر آفرین مرصاد

من كه موفق به ديدار امام نشدم ولي از پدرم ياهمرزمانم مي خواهم به دست بوسي ايشان بروند

ناگفته‌هایی از حماسه آفرینی رزمندگان لرستان در عملیات مرصاد

پس از سازمان‌دهی گردان شبانه به سه‌راه اسلام‌آباد حرکت کردیم، منافقین شروع به تیراندازی از سمت چپ جاده کردند ولی ما به راهمان ادامه می‌دادیم

شهيد مصيب حيدرى اعتقاد راسخ اش اين بود، حيف است انسان در بستر بميرد و عروس زيباى شهادت را در آغوش نگيرد. در عمليات پيروزمندانه «مرصاد» در نبردى روياروى با منافقين شجاعانه جنگيد و همين بود كه خلعت زيباى شهادت را پوشيد.

سرباز ساده امام (ره)

خاطراتى از سردار شهيد محمدحسن قاسمى طوسى به نقل از مجيد قلى پور (همرزم شهید) از دوران دفاع مقدس كه براى نخستين بار توسط نويد شاهد مازندران منتشر شد.

پنجم مرداد سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد

عملیات مرصاد روز پنجم مرداد 1367 با رمز «یا صاحب الزمان (عجل‌الله تعالی وجه الشریف) ادرکنی» برای مقابله با حرکت منافقین و بازپس‌گیری زمین های اشغال شده انجام گرفت...

شهدای تیرماه

مختصری از زندگینامه شهید جاویدالاثر اکبر آخش

جاويدالاثر آخش به سال 1346 در روستاي المورقلعه رئيس ديده به جهان گشود.

شهيد عشقم و پيكر ندارم / من آن شمعم كه خاكستر ندارم

مختصری از زندگینامه شهید رضاقلي پاك نسب

در واحد تخريب تيپ شروع به مبارزه با صداميان كافر كرد و در اين ايام از چنان شجاعت و فداكاري برخوردار بود كه قلم و كاغذ توان وصف ايشان را ندارد و شهيد در عملياتهاي متعددي شركت نمود.

در سالروز شهادت منتشر می شود؛

نگاهی بر زندگی سراسر مجاهدت شهید«صدراله بیگی»؛ از فاو تا سردشت

ايشان دوبار در جبهه‌هاي حق عليه باطل شركت داشت اول در اعزام بزرگ محمد رسول الله كه در مناطق همچون «فاو» و «جزيره مجنون» كه منجر به آزادي شهر «مهران» و تپه‌هاي اطراف آن شد شركت داشتند و دوم به جبهه‌هاي غرب اعزام شد كه در عمليات بزرگ بيت‌المقدس شركت داشت.

آرزو دارم مانند او باشم و به شهادت برسم

پس از شهادت همرزم خود سردار شهيد محمدحسن قاسمى طوسى ابراز ناراحتى مى كرد و همواره مى گفت: آرزو دارم مانند او باشم و به شهادت برسم.

عراقي ها ما را دراينجا دفن كرده اند

پس از پیروزی در عمليات تلاش شد جسد رضا را پيدا كنند و به عقب بفرستند، اما تلاش ها به نتيجه اي نرسيد...

من زنفس خود بسی دارم گله/ عاقبت جامانده ام از قافله

مختصری از وصیتنامه شهید رحيم رحيمى

در كنارم نيستيد چه شور و عشقى دارم ، شور وعشقم به حسين (ع) است ارى چنين عشقى مرا راهى جبهه ها ى نبرد نور عليه ظلمت كرد تا انتقام خون حسين را بگيرم پير جماران را يارى نمايم.

زباغ حادثه بوی شقایق آمد باز

مختصری از زندگینامه شهید نوذر روز افزا

شهيد روز افزا در سال 1347در روستاي بنستان در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود و در همان روستا در سن هفت سالگي در مدرسه ثبت نام نمود و تا سوم ابتدايي درس خواند .

فاتحان خرمشهر

مختصری از زندگینامه شهید محمد ارجمند

شهيد محمد ارجمند در تمام عملياتهائي كه خرمشهر عزيز آزاد شد شركت داشت .

معرفی عملیات های دفاع مقدس

عملیات امام علی (ع) (تپه های الله اکبر)

عملیات ‌ امام علی(ع) که در منطقه عمومی سوسنگرد و با هدف آزادسازی تپه‌های الله‌اکبر انجام گرفت نقطه عطفی بر توان نیروهای ما برای موفقیت در عملیات ‌های بعدی شد.

معرفی عملیات های دفاع مقدس

آغاز عملیات حضرت مهدی (عج)

در اوایل سال 1360 طرح عملیات حضرت مهدی (عج) تهیه شد. بر اساس این طرح می بایست رزمندگان اسلام مرکب از تیپ 3 لشگر 92 زرهی ارتش به همراه یک گردان از سپاه پاسداران و یک گردان از گروه جنگهای نا منظم شهید چمران به هدف تصرف و تأمین تپه «الله اکبر» تک نمایند

آزاد سازی خرمشهر و نقش رزمندگان استان سمنان

نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر

غروب که شد، فرماندهان ارتش هم باورشان شد که خرمشهر آزاد شد؛ البته نه همۀ خرمشهر. خرمشهر بزرگ بود. دستور دادند که به سرعت یک واحد برود و جاده شلمچه به عراق را ببندد تا عراق از آن طرف نیرو نیاورد. نمی‌توانست از طرف اروند نیرو بیاورد. غروب به خرمشهر رسیدم. راه را بلد نبودیم. همین طور سوار شدیم. گفتیم الی‌الله. بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم. امن‌ یجیبمان را خواندیم. وقتی از گمرک رد شدیم، ترسیدیم. نمی‌دانستیم کجاییم. حواسمان بود که نزدیک عراقی‌ها هستیم.