فقیر

فقیر

شهیدی که با هوشمندی از اسارت بعثی‌ها گریخت

در خاطرات شهید «احمد آقایی فروشانی» می‌خوانیم که می‌گوید: خود را به کرولالی و آدمی عاجز زدم و این حیله گرفت و دشمن فقط توانست از من حدود چند ساعتی برای حمل مهمات به ماشین‌ها استفاده کند، سپس مرا گذاشتند و رفتند.
خاطراتی از شهید علی عربی

رسیدگی به مردم نیازمند در خاطرات شهید علی عربی

ما شکایت غذا رو می‌کنیم، امشب رفتیم جایی که مردم نه سقف بالای سر داشتن و نه سرپرست... اون جا آرزو کردم کاش قلبی نداشتم! چطور تا حالا بی‌خبر از این همه غم و غصه مردم، راحت داشتیم زندگی‌مون رو می‌کردیم
شهدای اسفند

مختصری از زندگینامه شهید اله داد هوشياري

برادر شهيدمان از همان كودكي كم حرف متدين و باعبادت بود و هنوز به سن بلوغ نرسيده بود كه نماز و روزه خود را به جاي مي آورد در نماز خواندن خلوص نيت داشت و نماز را با خشوع و خضوع بجا مي آورد.
شهدای آبان

مختصری از زندگینامه شهید «سیدعلی موسوی»

شهید در سال 1338 در روستای بیدزرد در خانواده ای فقیر به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و در سن 7 سالگی جهت آغاز تحصیل به گچساران آمد. در ادامه زندگینامه این شهید را بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه