اولین روز حمله هوایی و آژیر قرمز بود؛ ساعت شش بعد از ظهر. من در خانه یکی از دوستانم بودم. می خواستم بیرون بیایم، اما خانواده دوستم اصرار می کردند که بمانم. هر طور بود، آنها را متقاعد کردم.
همان روز از رادیو آبادان شنیدم که هلال احمر درخواست نیرو کرده است. رفتیم و خودمان را معرفی کردیم. روز بعد هلال احمر ما را به بیمارستان طالقانی فرستاد. بنا شد که من در اتاق عمل مشغول کار شوم. یکی دو نفری را هم به قسمت سردخانه فرستادند. ..