زندگینامه شهید محمدرضا ناصریان

زندگینامه شهید محمدرضا ناصریان

پرِ پرواز گشوده‌ام

خواهر شهید «محمدرضا ناصریان» نقل می‌کند: «همه توی حیاط بودیم. محمدرضا کنار همسرش بود. به او گفت: سکینه! گنجشک‌ها رو می‌بینی! از بالای درخت پرواز کردن و رفتن! من هم باید از کنار تو پرواز کنم!»
طراحی و تولید: ایران سامانه