مادر شهید «مهدی فردآرزومندی» نقل میکند: «شبها وقتی اخبار در مورد جنگ و جبهه خبری میگفت، مهدی چشمانش پُراشک میشد و به ما اصرار میکرد که اینها همه هم سن و سال من هستند شما چرا مرا نمیگذارید که به جبهه بروم. به پدرش گفت: بابا جان مگر من از علی اکبر (ع) امام حسین (ع) عزیزتر هستم یا خونم رنگینتر از آنهاست.»