جوانان، جامه ذلت نپوشید
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید محمد عصمتی اول فروردین ۱۳۴۱ درروستای نجفیه از توابع شهرستان تویسرکان متولد شد. پدرش آقابرار و مادرش ریزه دولت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه دررشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و بیست و دوم دی ۱۳۶۵ با سمت فرمانده گردان در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجای ماند و اول فروردین ۱۳۷۴ پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.
در وصیت نامه شهید آمده است:
بسم الشهدا و الصدیقین
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا
کسانی که در راه ما جهاد کنند از راه هایى آنانها را هدایت مى کنیم.
خدایا از تو مسئلت دارم که در هنگام حوادث سخت، باوقار و استوار و در وقت بلا شکیبا و به موقع راحتى شکرگزار و برروزى تو قانع باشم و به دشمنان ستم روا ندارم و بردوستان تحمیل نکنم و خود را براى راحتى دیگران به رنج اندازم و خدایا تنبلى و بیتابى را از من دور گردان و مرا مهاجر از گناهان قرار ده و یاریم کن تا کار امروز را به فردا نیندازم و در دنیا، چون غریبان و رهگذران باشم وخود را از خفتگان گور بدانم.
خدایا مرگ، مرا در هنگام غفلت نگیرد. خدایا دل مرا به موعظه و اندرز زنده دار و به زهد و پارسائى بمیران. خدایا مرا در صف «لم تقولوا ما لاتفعلون» قرار مده که مورد خشم و غضب تو باشم در صفى هدایتم فرما که مصداق «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» قرار گیرم.
با درود و سلام بر منجى عالم بشریت مهدى موعود (عج) و نایب بر حقش بزرگ رهبر کبیر انقلاب امام خمینى، این قلب تپیده امت رزمنده و با سلام و درود بر تمام مسلمین جهان خصوصاً مسلمین ایران و به خصوص خانواده هاى شهدائى که چشم و چراغ این امتند شروع به نوشتن وصیت نامه مى نمایم و در اوئل وصیتم سخنى چند با برادران و خواهران دارم و آن این است که اى جوانها هوشیار باشید و بکوشید جامه ذلت نپوشید، سعادت را انتخاب نمایید، در صراط مستقیم گام بردارید، چگونه مردن را به گونه اى خوب انتخاب کنید، نکند در رختخواب ذلت بمیرید که سرور و سالار شهیدان و مولاى آزادگان حسین بن على (ع) شهادت را انتخاب نمود که سعادت ابدى و جاوید است و در میدان نبرد شهید شد.
مبادا در غفلت بمیرید
و مبادا غافل از خود باشید، خود را نشناخته و در غفلت بمیرید که على (ع) امیر مومنان در محراب عبادت شهید شد. پس به عبادت خود اهمیت داده و از خدا طلب مغفرت نمایید و از خدا بخواهید که آنی و کمتر از آنى به خود وانگذاردتان و سعى کنید عبادت خود را پنهان نموده و در خلوت با خداى راز و نیاز نمائید تا از ریاء بدور باشید.
استغفار و دعا را از یاد نبرید
و مبادا نسبت به اسلام و مسلمین و انقلاب اسلامى بى تفاوت باشید و با بى تفاوتى از کنار شهداى اسلام بگذرید که شهدا از شما انتظار دارند راه آنها را ادامه داده و مسلمین و مستضعفین را نجات بخشید و مانند على اکبر حسین (ع) و قاسم نو داماد باشید که در راهى که حسین انتخاب نموده بود و با هدف شهید شدند و استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان براى تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز در بین شما بوسیله دشمنان و منافقین تفرقه نیفتد و حضورتان را در جبهه هاى نبرد حق علیه باطل ثابت نگهدارید.
مانع رفتن جوانان به جبهه نشوید
و اى مادران؛ شما باید مانند خاندان وهب باشید که وقتى فرزندش شهید شد و سر او را براى مادرش آوردند مادر وهب سر را به طرف دشمنان پرتاب نمود و گفت چیزى را که ما در راه رضاى خدا بدهیم پس نمى گیریم، پس نکند از رفتن فرزندانتان به جبهه ممانعت و جلوگیرى بعمل آورید یا اینکه بعد از شهادت آنها در جلوی دشمنان شیون و زارى کنید و اى زنها مبادا که از رفتن شوهرانتان به جبهه جلوگیرى کنید که فردا در محضر فاطمه (س) جوابی ندارید و مبادا از رفتن برادران و خویشان جلوگیرى بعمل آورید که فردا در محضر زینب کبرى (س) جوابى نخواهید داشت در صورتی که زینب (س) در راه اسلام از برادران و فرزند و اقوام و خویشان گذشت و اسارت بعد از شهادت آنها را با جان و دل پذیرفت.
عظمت امام را دریابید
و شما اى امت مسلمان، در امام دقت کنید و سعى نمائید عظمت او را دریابید و خود را تسیلم او که تسلیم خداست سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید و در راه حفظ اسلام و انقلاب اسلامى و دست آورد خون شهدا مهیا سازید. نکند فرموده خدا در قرآن کریم سوره آل عمران آیه ۱۵۵ شامل حال شما گردد که خداوند میفرماید: اى کسانی که ایمان آوردهاید و دعوى ایمان میکنید شما بمانند آنان که راه کفر و نفاق پیمودند نباشید که گفتند اگر برادران و خویشان ما به سفر نمیرفتند و یا به جنگ حاضر نمیشدند به چنگ مرگ نمى افتادند که خدا این آرزوهاى باطل را حسرت دل هاى آنان خواهد کرد که خداست که زنده میگرداند و میمیراند و خدا به هر چه کنید اگاه است.
زینب وار رفتار کنید
و، اما سخنى چند با خانوادهام؛ شما اى پدر و مادر عزیز و بزرگوارم که هستى من از هستى شماست و هر آن چه از اسلام دارم از شما دارم و این شما بودید که مرا در راه اسلام عزیز راهنمایى نمودید و هر لحظه که در کنار شما بودم مسائل اسلام را به من تعلیم میدادید، اگر چنانچه نتوانستم حضوراً از شما حلال خواهى کنم برمن ببخشید، چون نتوانستم حق فرزند بودن را خوب ادا نمایم و امیدوارم که حقتان را حلالم نمائید و از شما تقاضایى بعنوان فرزند حقیرتان دارم و آن این است که بعد از شهادتم اگر خدا این فیض را شامل حالم نمود زینب وار رفتار نمائید، چون زینب (س) در پیش کسی گریه و زاری نکرد بلکه در مجالس و محافل آنچنان سخنانی ایراد نمود که کاخ ظلم فروریخت.
راهم، راه حسین (ع) بود
و مبادا با آه و ناله خود دشمنان را شاد نمایید و برای من سیه نپوشید، چون راه شهادت را پیمودم و جامه خونین به تن کردم، زیرا که به امام خود حسین (ع) اقتدا کردم این انتخاب راستینم بود و امیدوارم که برادرها و خواهرهایم و تمام اقوام و خویشان نیز مرا حلال نماید و اشتباهات مرا ببخشند.
پایگاهها را قوی سازید
و، اما سخنی با برادران سپاه و بسیج و پایگاههای مقاومت دارم؛ همچنان که اسلام در شما پیاده شده بکوشید تا به نحو بهترى اسلام را اول در خود پیاده نمایید و الگو و نمونه بارز آواز مصادیق «رجال صدقوا ما عاهدوا علیه» شوید. مانند گل باشید و ببوئید و جامعه را همچنان از خود معطر نگهدارید و آیتى از ایات الهى باشید. حضورتان را در مانورهاى نیروهاى مسلح که بیانگر عظمت و قدرت نمایى اسلام است حفظ کنید، پایگاه هاى مقاومت را که جهت حفظ و حراست از اسلام و حیثیت و انسانیت و ناموس است قویتر نمایید.
در پایگاههای مقاومت گردهم جمع شوید
در پایگاه هاى مقاومت بیشتر گردهم باشید و به پند و اندرز و راز و نیاز با خدا مشغول باشید و با تجمع خود در آنجا به دشمن یاس و نامیدى ببخشید، چون دشمنان شما از قدرت شما که در پایگاهها متمرکز گردیده وحشت دارند و پایگاه هاى مقاومت است که زمینه را جهت حضور گسترده در جبهه هاى نبرد حق علیه باطل آماده میسازد و به دلگرمى وجود پایگاه هاى مقاومت است که نیروهاى رزمنده خانه و کاشانه خود را رها نموده و رهسپار جبهه میگردند پس مفهوم واقعى پایگاه هاى مقاومت را درک کرده و قدر و منزلت آن را تشخیص داده و با حرکات و اعمال و رفتار خود و همچنین خوى و خلق پسندیده و اسلامى ره گشاى امت اسلامى به پایگاه هاى مقاومت باشید؛ و مبادا خداى نکرده بسیجى بودن خود را به رخ دیگران بکشید، حتى به طور غیرمستقیم نیز نباید اعمال یا حرکات یا صحبت هاى شما طورى باشد که مردم فکر کنند که شما میخواهید خود را به رخ آنها بکشید.
عامل به قرآن باشید
آیات قرآن را با تمام وجود خوانده و سعى و تلاشتان در عملى ساختن مفاهیم و مبانى اسلامى باشد و به یارى خداوند پایگاه هاى مقاومت را در دانشگاهى دیگر در جهت رسیدن به هدف و کمال قرار دهید و پایگاهها را همچون کلاس درس قرارداده و از فرصتى که خداوند به شما داده نهایت بهره و استفاده را بنمائید و در دل شب که مشغول راز و نیاز با یگانه معبود جهان هستى هستید از درگاهش خواستار پیروزى نهائى رزمندگان اسلام بر کفر جهانى و نابودى صدام و حامیانش شوید و از درگاهش طلب طول عمر و صحت و سلامت امام عزیزمان، بزرگ رهبر کبیر انقلاب نمایید و بخواهید که قلبها آماده ظهور منجى جهان هستى مهدى صاحب الزمان گردد و خداى تبارک و تعالى در فرجش تعجیل نماید.
راهم براساس ایمان و آگاهی است
و شما اى حضار محترم و شنوندگان؛ بدانید و آگاه باشید که در این راهى که من قدم گذاشتم راهى پر سعادت بود که با کمک از خداوند این راه را براساس ایمان و آگاهى انتخاب نمودم و فقط خدا را حاضر و ناظر بر اعمالم دیدم و نخواستم کسى را در تمام امورم جز خدا شاهد قرار دهم، امیدوارم که تا آخرین نفس نیتم رضاى خدا باشد و مسلم از دنیا بروم آمین یا رب العالمین.
و، اما سخنى با همسرم؛ تو اى همسر با وفاى من توای که زندگیت و وجودت را وقف من کردى و با تمام مشکلات و سختی هاى زندگیم که فقط خودت مى دانى و من و خدایمان ناظر بود صبر و استقامت را پیشه خود ساختى و در ظاهر آنچنان رفتار مى نمودى که تمام اقوام و خویشان به حیرت آمده بودند. بیاد بیاور زمانى را که به خواستگاریت آمدم و گفتم که زندگیمان نباید در راه هدفمان که رسیدن به لقاء ا... است و رضاى او مورد توجه من است ایجاد وابستگى نماید و گفتم که زندگى یک پاسدار یعنى حفظ و حراست از اسلام است و در نهایت ره سعادت که شهادت میباشد.
همسرم در شهادتم صبرکن
و تو قول دادى که بر شهادتم که سعادت واقعى من است صبر پیشه کنى و گریه نخواهى کرد، از تو میخواهم که حقت را بر من حلال گردانى، چون نتوانستم حقى که بر گردن من دارى خوب ادا نمایم و زندگى تو در کنار من پر از رنج و مشقت بود، پس براى رضاى خدا حقت را بر من حلال کن و اشتباهاتم را برمن ببخش.
و، اما همسرم بعداز شهادت من آزاد است، اگر خواست علاوه سرپرستى فرزندانم را بر عهده بگیرد که اندک مال و زندگى که دارم در اختیار اوست و اگر سرپرستى فرزندانم را به عهده نگرفت فرزندانم به پدرم سپرده شوند و اختیار زندگیم با همسرم میباشد هر چقدر که خواست علاوه بر حق شرعى و عرفى خود که به او تعلق میگیرد، یک سوم از مابقى زندگیم براى خودش حلال مینمایم و بعداز شهادتم کسى حق ندارد براى همسرم تعیین تکلیف نماید و هر طور که خودش صلاح دید رفتار نماید؛ و با توجه به موقعیت زندگیم طبق اجازه پدر و مادر در هرجا که صلاح دید دفن شوم در شهر یا زادگاهم در این مورد فقط پدرم تصمیم گیرى نماید. از مشهدى فرج ا... و خاله مهربانم که حق بزرگى بر گردن من دارند و نتوانستم این حق را به نحو احسن ادا نمایم طلب مینمایم که این حق را بر من حلال کنند؛ و از تمام اقوام و دوستان و آشنایانی که به نحوی برخوردى با آنها داشتهام حلالى مى طلبم و امیدوارم که فقط براى رضاى خدا اشتباهات مرا برمن ببخشند و
بدهکارى ندارم واگر کسى مراجعه نمود شاید در ذهنم نباشد، به او بدهید از باب احتیاط ده روز روزه برایم گرفته شود. به امید اینکه خداوند قواى اسلام را توفیق عطا نماید که کفر را محو و نابود سازند و به امید طول عمر امام عزیزمان تا ظهور مهدى صاحب زمان (عج) السلام علیکم ورحمة ا... وبرکاته خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار آمین یا رب العالمین. جان نثار مکتب اسلام محمد عصمتی ۲۹/۹/۶۵
مطلب قابل یادآورى این است که بعد از شهادت من خرج و خیرات فقط در حد مجلس در مسجد باشد و از خرج بیهوده متفرقه جدا دورى شود اگر نیتى بود در ارتباط با خرج کمک به جبهه شود
محمد عصمتى.