امدادگری از جنس آسمان
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید «فتحالله قاسملو» چهارم خرداد ۱۳۴۱ در شهرستان بهار در خانوادهای مومن و مذهبی متولد شد. در شش سالگی راهی دبستان شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان قدس گذراند و در این مدت با هوش سرشاری که داشت تمام دروس خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. وی در انتخاب دوست به خصوصیات اخلاقی و برخورد و رفتار فرد مقابل توجه خاصی داشت.
پس از پایان دوره ابتدایی به مدرسه شهید حسنی وارد شد و این دوره را نیز با موفقیت به پایان رساند، دبیرستان را در مدرسه شریعتی آغاز کرد. در دورهای که فتح الله در دبیرستان بود تظاهرات انقلاب ۱۳۵۷ به اوج خود رسیده بود و فتح الله با آغاز تعطیلات تابستانی فرصتی پیدا کرد که وقت بیشتری در تظاهرات داشته باشد و کتابهای سیاسی، مذهبی و عقیدتی بیشتری مطالعه کند که این کار زمینه پیدا شدن بینش عمیقی در وی گردید و عشق و علاقهاش به انقلاب و امام راحل به قدری بود که وی از همان ابتدای مبارزه خود را موظف کرد به هر طریقی شده به این انقلاب اسلامی که برخواسته از بطن مکتبی الهی است کمک نماید و حتی بزرگترین و باارزشترین سرمایه خویش که همان جانش بود را در این راه فدا کند.
همدان که نسبت به بهار از وسعت بیشتری برخوردار بود را برای تظاهرات انتخاب میکرد و وقتی دوستانش از وی میپرسیدند چرا در بهار نمیمانی میگفت باید در شهرهایی تظاهرات کرد که انعکاس جهانی دارد.
هنوز از مدرسه فارغ نشده بود که در بسیج ثبت نام کرد و هرروز بعد از اتمام ساعات درسی به تعلیم آموزش نظامی و فراگیری ادوات جنگی میپرداخت. بعد از پایان آموزشهای دوره تئوری به مدت چند روز در پادگان بسیج همدان آموزش عملی را پشت سر گذاشت و از این طریق یکی از واجبات خود را که رهبر و مرجعش انجام آن را واجب دانسته بود عمل کرد.
زمانی که فرمان سازندگی به عنوان جهاد سازندگی نام گرفت به فرمان امام راحل در سال ۱۳۵۸ به منظور ساخت ویرانههای به جا مانده از طاغوتیان و دودمان رضاخان، دستنشانده استکبار جهانی، با دوستان خودش در جهاد سازندگی همدان ثبت نام کرد و بعد از فارغ التحصیلی و اخذ دیپلم با دوستان خود و سایر دانشجویان در کمیته فنی جهاد سازندگی همدان فعالیت خود را آغاز کرد و به مدت چهار ماه جهت سیم کشی و برق رسانی به روستاها اعزام میشد و هفتهای یک روز برای انجام کارهای شخصی به بهار بازمیگشت و از این راه توانست خدمتی درخور توجه به محرومان جامعه کند.
با اوج جنگ تحمیلی و پرپرشدن گلهای اسلام، برای یاری رزمندگان در دیماه ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران ملحق شد و بلافاصله به کرمانشاه اعزام شد. بعد از فراگیری آموزشهای مقدماتی به گیلانغرب اعزام شد. با درک شرایط موجود و کمبود نیروهای درمانی از میدان مبارزه روانه میدان درمانی شد و برای فراگیری آموزشهای بهداشتی به اصفهان رفت و طی دو ماه آموزشهای دو ساله را فراگرفت و مجدد به گیلانغرب بازگشت و از آنجا به جوانرود اعزام شد و در نهایت پس از ۱۵ ماه خدمت شبانه روزی در واحد بهداشت و درمان سپاه در حین بازگشت از جبهه سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/