در تزکیه و تهذیب نفس، سرآمد بود
به گزارش نوید شاهد همدان، در سحرگاه اول شهریور ۱۳۴۶ در شهر صالح آباد و در خانواده ناظمی دومین فرزند خانواده متولد شد و نام او را به یاد غریب مدینه «حسن» نهادند. حسن زندگی همراه با تلاش و کوشش خویش را با ورود به مدرسه و تحصیل علم آغاز نمود. در آستانه بهمن ۱۳۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی بود که وی در پایان دوره ابتدایی در مدرسه فردوسی مشغول به تحصیل شد.
تا قبل از آن سالها در اثر اعمال سیاستهای سلطه گرانه بیگانگان در کشور سعی برآن بود که جوانان این مملکت را به انحراف کشاند و از اسلام اصیل دور نمایند. اما پیروزی انقلاب بارقههای امید و کرامت و عزت را در چشمان و دلهای مردم بالاخص جوانان کشور زده شد.
حسن نیز با رشد و حرکت انقلاب از همان دوران طفولیت با انقلاب رشد و نمو یافت پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی به دبیرستان ابن سینا وارد شد و با شرکت در فعالیتهای انجمن اسلامی و بسیج استعدادهای درونش فرصت شکوفایی یافت.
وی به همراه برادر بزرگترش در صحنههای گوناگون که همزمان با مبارزه با خطوط لیبرالی و منافقین بود میپرداخت و در ضمن از فعالیتهای علمی نیز غافل نبود.
با شروع جنگ تحمیلی و با شنیدن پیام امام راحل مبنی بر اینکه (همه باید به جبهه بروند) او نیز پیام امام و رهبر خویش را لبیک گفت و به مناطق جنگی شتافت و در این دوران روح و جانش با معنویت درآمیخت و به تزکیه نفس و خودسازی پرداخت و در واقع با گذشت این ایام روحش آماده پذیرایی هجرت از خاک بر افلاک میگشت.
شهید ناظمی همواره مولایش حسین (ع) را سرمشق خویش قرار داده بود و همواره این سخنان را آویزه گوش خود قرار داده بود که (هر فرد به هر اندازه شایستگی و لیاقت داشته باشد این لیاقت و شایستگی بیشتر از علی اکبر امام حسین (ع) نمیشود).
در سال ۱۳۶۱ در سن پانزده سالگی برای اولین بار پا به عرصه جبهههای حق علیه باطل گذاشت و در عملیات ثارالله در محور قصر شیرین شرکت کرد. او در ابتدا به عنوان نیروی عادی در گردان حضرت علی اصغر در لشگر انصارالحسین (ع) مشغول خدمت شد و با جدیت و پشتکار بی سابقهای که از او انتظار میرفت درسهای عقب افتاده دبیرستان را جبران کرد.
همواره با کسب مدارج علمی به کسب معارف و معنویات نیز میپرداخت و همواره در راه این آرزو که همان فداشدن در راه محبوب بود به تزکیه نفس و راز و نیاز با معبود میپرداخت.
در آن زمان یک رزمنده ساده به جایی از مراتب معنوی میرسید که فقها و علما به مراتب آنها غبطه میخوردند. امام راحل به انان میفرمودند: (شما با کارهایتان سبب مباهات و افتخار پیامبر اکرم (ص) شده اید، شما امام زمان را روسفید کردید، شما در پیشگاه خداوند متعال مقامی دارید که ما باید به شما غبطه بخوریم).
حسن در سال ۱۳۶۲ به مدت دو ماه در مناطق عملیاتی پیرانشهر و عملیات والفجر ۲ شرکت کرد و در آبان همان سال در منطقه چنگوله در عملیات والفجر ۵ و در تیرماه ۱۳۶۴ در منطقه دیواندره حضور داشت و عملیاتهای میمک، فاو و انصار در سال ۱۳۶۵ شرکت کرد.
شهید ناظمی در سال ۱۳۶۴ با معدل خوب از دبیرستان ابن سینا فارغ التحصیل شد. بعد از اتمام تحصیلات دبیرستان برآن شد تا در زمینههای علمی مدارج عالی را طی کند. او در سال ۱۳۶۵ در کنکور سراسری شرکت کرد، اما عشق و شوقی که از محبوب و معبود خویش در دل داشت مانع از آن بود که او در این دنیا گرفتار شود و دل در گرو زیباییهای دنیا قرار دهد و دعوت حبیبش را لبیک نگوید. از این رو بعد از امتحانات کنکور در تیرماه به منطقه عملیاتی جزایر مجنون در قسمت تدارکات لشکر اعزام شد و در شهریور در عملیات انصار به اصرار از خط دوم جبهه به خط مقدم رفته و در این عملیات شرکت کرد و در سحرگاه خونین ۲۰ شهریور به آرزوی دیرینه اش رسید.
در این میان نتایج کنکور اعلام شد و نام حسن جزء لیست قبول شدگان کنکور سراسری ثبت شد. شهید ناظمی در رشته فیزیوتراپی دانشگاه تهران با بهترین نمره قبول شده بود غافل از اینکه جنازه مطهرش در جزیره مجنون باقی مانده است که در نهایت سوم مهر ۱۳۷۶ پیکر مطهرش به آغوش خانواده بازگشت.