پنجشنبه, ۰۳ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۰
سوم خرداد، یادآور شهدای زیادی است که تا آخرین نفس ماندند تا تکه‌ای از ایران سقوط نکند.

خرمشهر با خون شهدای زیادی ماندگار شد

به گزارش نوید شاهد همدان، باقر سیلواری از رزمندگان دوران دفاع مقدس درباره نقش رزمندگان همدانی در آزادسازی خرمشهر پرداخت و با بیان خاطراتی از شهدای همدانی در این پیروزی عظیم یاد و خاطره شهدای این ایام را زنده کرد.

سیلواری با بیان اینکه شهید خوش‌لفظ مسئول اطلاعات گردان مسلم ابن عقیل از لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود، افزود: در روز هجدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در ایستگاه گرم‌دشت، ۵ یا ۶ کیلومتر مانده به پلیس راه خرمشهر که مرحله دوم حد گردان ما باید از کانالی رد می‌شدیم، با عراقی‌ها درگیر شدیم که این درگیری از پنج صبح شروع شد و به جایی رسید که نبرد تن با تانک پیش آمد و در این بحبوحه تیری به شکم شهید خوش‌لفظ اصابت کرد و فرمانده گردان، شهید «حبیب مظاهری» تاکید کرد که علی باید به عقب برگردی.

وی با اشاره به اینکه ما او را به عقب کشیدیم؛ با عراقی‌ها هم درگیر شدیم، ۴۰ تا ۵۰ نفر شهید دادیم و عده‌ای نیز اسیر شدند، اما لحظه‌ای دست از تلاش برنداشتیم، افزود: آن قسمت حد گردان ما بود تا اینکه نیروی کمکی حاج آقا متوسلیان رسید و تعدادی از عراقی‌ها اسیر و تعدادی به هلاکت رسیدند و بقیه را نیز به سمت کانال گرم‌دشت کشیدند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه علی را به بیمارستان ماهشهر انتقال دادند که ما از او خبر نداشتیم، خاطرنشان کرد: وقتی نیروی کمکی آمد و حد خود را نگه داشتیم، حبیب مظاهری به من گفت که «سیلواری! فردا صبح به معراج شهدا برویم و علی را پیدا کنیم، چون اینجا همه شهدا جز او هستند»، ساعت ۱۲ ظهر در منطقه دارخوین که مقر ما بود، یک دفعه دیدیم علی خم شده و دست روی شکم، به سمت ما می‌آید.
وی افزود: از دیدن علی خیلی خوشحال شدیم و به سمتش رفتیم و پرسیدیم علی با این وضع اینجا چه کار می‌کنی؟ گفت: وقتی زخمی شدیم مرا به جاده اهواز ـ خرمشهر آوردند و به بیمارستان ماهشهر انتقال دادند، آنجا با یک نفر دیگر فرار کردیم. با تعجب از او دلیل فرارش را پرسیدیم، چون وضعش بسیار وخیم بود، گفت: وقتی پانسمان انجام شد، تا دیدم قرار است از ماهشهر به مشهد منتقل شوم، با فرمانده گردان مالک اشتر از بیمارستان فرار کردیم نحوه فرار آن‌ها هم این طور بود که کمی از راه را پیاده دویده بودند و کمی را نیز با خودرو تویوتا فرار کرده بودند تا اینکه به نزد ما بیایند و این خاطره نشان از آن دارد که رزمندگان تا اخرین نفس برای ماندگاری و ایستادگی خرمشهر ایستادند و جان فدا کردند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده