دلاورمردی از خطه شهیدپرور مریانج بود
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید «کاظم قصابانی» هنگامی به دنیا آمد که همه جا صحبت از حرکت انقلابی سیدی بزرگوار در شهر مقدس قم بود. سالهایی که زمزههای انقلاب اسلامی شروع شده و امام نوید داد که سربازان من در گهوارهها هستند. کاظم قصابانی در هفتم آذرماه ۱۳۴۴ در شهر مریانج دیده به جهان گشود. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند و پدرش را در کارهای کشاورزی و مزرعه همراهی میکرد.
هنگامی که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمیتی به پیروزی رسید نوجوانی ۱۳ ساله شده بود که امام و انقلاب را به خوبی درک میکرد و به همراه دیگر یاران و سربازان امام عاشقانه در عرصههای مختلف تحکیم انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی به همراه دوستان و همسن و سالان خود به بسیج رفت و بعد از آموزشهای نظامی لازم در پایگاه بسیج وقتی احساس کرد انقلاب اسلامی توسط دشمنان بعثی مورد تهدید قرار گرفته به جبههها شتافت.
نخستین اعزام او به منطقه غرب و جبهه سرپل ذهاب بود، بعد از آن در عملیاتهای مختلف شرکت کرد و بنابر اظهارات همرزمانش رشادتها و شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد.
هنگامی که تیپ ۳۲ انصارالحسین همدان تشکیل شد فرماندهان تیپ با شناختی که از کاظم داشتند او را برای گذراندن دوره آموزش ماشینهای مهندسی جنگ به تهران اعزام کردند و بعد از گذراندن دوره آموزش در واحد مهندسی رزمی تیپ شروع به فعالیت کرد. بنابر اظهارات همرزمانش در عملیات والفجر ۵ در منطقه چنگوله وقتی نیروهای دشمن اقدام به پاتک کرده بود کاظم با از خودگذشتگی لودر و بلدوزر را کنار گذاشت و اسلحه را برداشته و به قلب نیروهای دشمن زده بود و تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به هلاکت رسانده بود و غنیمتهای زیادی را هم نصیب رزمندگان کرده بود.
حدود پنج سال از شروع جنگ گذشته بود که کاظم برای بار دوم جهت گذراندن دوره آموزشی دستگاههای مهندسی ماموریت به تهران داده شد و بعد از سپری شدن مدت این دوره آموزشی و بازگشت به جبهه در عملیات میمک شرکت کرد.
خاطرهای از یکی از فرماندهان تیپ به نام «حاج محمود شاه محمدی»
در عملیات میمک هنگامی که دشمن اقدام به پاتک کرد کاظم با استفاده از لودر مشغول خاکریز زدن بود و عراقیها خیلی به او نزدیک شده بودند، هرچه به کاظم اصرار کردیم که به عقب بیاید او حاضر نشد لودر را رها کند از طرفی هم عراقیها هرلحظه به او نزدیک و نزدیکتر میشدند تا جایی که فاصله او تا عراقیها به کمتر از ۲۰ متر رسیده بود و کاظم آن قدر مقاومت کرد تا لودر را در ان شرایط سخت به عقب منتقل کرد.
در عملیاتی دیگر در منطقه جنوب، جزیره مجنون کاظم شرکت فعالانه داشت به طوری که شجاعتها و از خودگذشتگی او خاطرهای به یادماندنی برای همرزمانش شده است. بعد از مدتی که در جبهههای جنوب بود مجددا به همراه تیپ انصارالحسین به جبهههای غرب رفت.
خاطرهای از شهید «حاج اشرف مظاهری» از همرزمان شهید کاظم قصابانی
برای انجام ماموریتی به جبهه پاوه نوسود رفته بودیم، کاظم برای انجام ماموریت محوله بالای تپهای رفت که ماموریتی بسیار مشکل و خطرناک وبه نوعی غیرممکن بود اما شهید قصابانی شجاعانه آن ماموریت مهم را به خوبی انجام داد و وقتی از ماموریت برگشتیم همرزمان برای او یک راس گوسفند را قربانی کردند.
بعد از این که شهید بزرگوار در واحد مهندسی بود مجدد به عنوان نیروهای پیاده به جبهههای جنوب، منطقه هورالعظیم عزیمت نمود و در این منطقه هنگامی که برای شناسایی به همراه دونفر از همرزمانش بوسیله قایق در حال گشتزنی بود در اثر انفجاز خمپاره دشمن کاظم از ناحیه سر مجروح و همرزمش شهید میشود و به ناچار به بیمارستان اهواز منتقل میشود.
یکی از فرماندهان برای عیادت به بیمارستان میرود و از ایشان میخواهد که برای بهبودی در بیمارستان بماند اما کاظم مثل همیشه میخواست که در عملیات باشد چراکه دلش گواهی میداد در این عملیات به خواسته دلش میرسد.
شهید کاظم قصابانی در عملیات والفجر ۸ در جاده فاو، ام القصر در شامگاه ۳۰ بهمن ۱۳۶۴ به فیض عظمای شهادت میرسد و بعد از گذشت ۱۱ سال پیکر مطهرش به وطن بازگشته و در گلزار شهدای زادگاهش آرام میگیرد.
انتهای پیام/