سراسر وجودش عشق به خدمت بود
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید «سیدجلال جعفرزاده» در پنجم اسفندماه ۱۳۳۳ در خانوادهای مومن و مذهبی در شهرستان تویسرکان دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان محمدیه و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان امیرکبیر تا سوم دبیرستان گذراند و چون در شهرستان پایه چهارم ریاضی تشکیل نمیشد به ناچار راهی تهران شد و در دبیرستان امام خامنهای کنونی ادامه تحصیل داد و در خردادماه ۱۳۵۳ موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد و در همان سال به خدمت سربازی رفت و در لشگر زرهی قزوین به خدمت مشغول شد.
شهید جعفرزاده در مدت دوسال سربازی به عنوان یک سرباز نمونه خدمت کرد و تمام دروس نظامی را به نحو احسنت فراگرفت و مورد تشویق فرماندهان قرار گرفت. پس از اتمام خدمت سربازی به فراگیری هنر و مطالعه کتابهای آموزشی پرداخت و در سال ۱۳۵۴ دیپلم ماشین نویسی فارسی و لاتین را گرفت و در سال ۱۳۵۸ تصمیم گرفت تا دیپلم طبیعی را بگیرد که موفق شد.
شهید جعفرزاده در اوج انقلاب و همگام با امت شهیدپرور و مبارز، به قیام علیه رژیم منحوس پهلوی برخاست و در ۲۲ بهمنماه که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید به آموزش نظامی جوانان شهر پرداخت و با آنان به حراست از دستاوردهای انقلاب پرشکوه اسلامی پرداخت. سپس با گذشت زمان کمی از انقلاب وقتی خیالش راحت شد به دانشگاه هنر وارد و رشته موسیقی را انتخاب کرد و بعد از اینکه دانشگاهها برای انقلاب فرهنگی تعطیل شد برای مدتی در تهران هم کار میکرد و هم به مطالعه کتابهای مذهبی مشغول بود تااینکه دشمن بعثی به ایران حمله کرد و این شهید عزیز همچون سایر جوانان غیور ایران اسلامی دست از دنیا کشید و روانه جبهه شد و این بار به سپاه پاسداران این منادیان توحید و حافظان انقلاب و پرچمداران مکتب مقدس اسلام ملحق شد که بعد از موافقت سپاه تویسرکان مبنی بر عضویت ایشان در قسمت تبلیغات مشغول به کار شد و بعد از گذشت مدتی و انجام کارهای هنری و تبلیغاتی از طرف سپاه مسئول تالار بعثت و سینمای تویسرکان شد، اما روح ناآرام جلال با ماندن در شهر آرام نمیگرفت و روح سرکشش بنای رفتن داشت از این رو درخواست حضور در میادین جنگ را مطرح کرد و توانست در عملیات ظفرمندانه ۱۱ شهریور سرپل ذهاب نقش فعالی داشته باشد و البته شاهد شهادت همرزمانی، چون «مهدی سلیمی» و «مرتضی درویشی» بود و بعد از این عملیات مجدد به تویسرکان بازگشت و خود را برای حضور مجدد در جبهه آماده کرد.
شهید جعفرزاده در اعزام مجدد روانه کردستان شد و فرماندهی گردان تویسرکان را برعهده گرفت و رزمندگان شاهد ایثارگریها و فداکاریهای این شهید عزیز در راه حراست و دفاع از میهن اسلامی بودند و میدیدند که این وجود ارزشمند چگونه در منطقهای محروم که کمتر کسی یارای ماندن و توان خدمت کردن داشت، به مردم خدمت رسانی کرد و ضدانقلابیانی که قصد آسیب زدن به مردم را داشتند، تارومار میکرد.
شهید جعفرزاده در مدتی که در منطقه کردستان خدمت میکرد فرماندهی با تجربه و لایق شد و توانست مسئول آموزش نظامی و عقیدتی گروهان شود و نیروهای سپاهی و بسیجی منطقه را در پادگان حمزه سیدالشهدا که در روانسر واقع است سازماندهی کند و از طرفی تلاش میکرد تا با وجود نیروهای زیاد آن منطقه نظر مسئولان را جهت تشکیل تیپ کوهستان جلب نماید و تا روز شهادت نیز در تشکیل آن از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و در مقابل مجذوب اهالی محلی آن منطقه شده بود و همه ایشان را دوست داشتند.
شهید جعفرزاده با خدمات شایستهای که از خود نشان داد به عنوان قائم مقام سپاه پاسداران روانسر انتخاب شد. آنچه در خصوصیات اخلاقی این شهید مشهود است این بود که ایشان هرگز وقتش را به بطالت نمیگذراند و همواره غرق در خدمتگزاری به خدا و بنده خدا بود و هر روز که میگذشت چهره اش نورانیتر و وجودش الهیتر میشدو در ابعاد مختلف از جمله قدرت نظامی، قدرت اعتقادی، نفوذ معنوی، کثرت عبادت و بندگی، ایثار و اخلاص و استقامت، شب زنده داری، مطالعات شبانه روزی همه و همه ایشان را زبانزد خاص و عام کرده بود.
به گفته همرزمانش، شهید جعفرزاده در همه حالات و در سرما و گرماهای طاقت فرسای منطقه با وجود حجم کاری فراوان که حتی فرصت سرزدن به خانواده را نداشت و اغلب آنها برای دیدار شهید به محل خدمت ایشان میآمدند، هرگز نماز شب و مناجاتهای شبانه را ترک نمیکرد و غرق در عشق به خدا بود.
شهید جعفرزاده در پاسخ به اصرار خانواده مبنی بر ازدواج مقاومت میکرد و در انتظار پایان جنگ و برقراری آرامش در کشور بود که در نهایت ۳۱ مرداد ۱۳۶۲ در روستای سرشیلانه روانسر به دیدار معشوق شتافت.
انتهای پیام/