هرگز نماز را سبک نشمارید
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید غلامحسن ونائی ششم فروردین ۱۳۴۴ در روستای گنجاب از توابع شهرستان ملایر متولد شد. پدرش علی و مادرش خاتون نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در بیست و دوم فروردین ۱۳۶۶ در خرمشهر براثر مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید.
در وصیت نامه این شهید آمده است:
وصیت نامه اینجانب غلامحسن ونائی
ضمن سلام به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و با درود و سلام به خانوادههای معظم شهداء و جانبازان و با سلام گرم به پدر و مادر عزیز و بزرگوارم این گوهران ابدی که خداوند به من عطا کرده بود، ولی قدرش را ندانستم. انشاء الله به بزرگواری خودشان از سر تقصیرات من میگذرند؛ و من نمیگویم در شهادتم گریه نکنید، اما کاریم نکنید که موجب شادی دشمنان گردد. شما باید به این شهادت افتخار کنید، زیرا در مقابل زینب و زهرا (س) فردای قیامت روسفید و کسی که به دوست هدیه دهد برایش هرگز ناراحت نیست. برادران عزیزم خداوند را در نظر داشته باشید و هرگز نماز را سبک نشمارید و این دستوری که حرکت دهنده راه است سبک نشمارید. مبدا در راهی که انتخاب کرده اید دست شوئید و این امید حضرت امام خمینی را مبادا تنها بگذارید و سخنانش را به جان و دل بشنوید و به انجام برسانید.
این راهی را که آمده ایم با چشم و دل به آن ایمان داریم از خداوند میخواهم که گناهانم را بیامرزد. برادران عزیزم از شما نیز معذرت میخواهم اگر نتوانستم برای شما عمل به دستورات قرآن کریم باشم و همسر خوبم اگر در این مدت کوتاه که با هم بوده ایم اگر از دست من ناراحت شده اید عاجزانه میخواهم که از من درگذرید و امیدت تنها به خداوند تبارک و تعالی باشد و فرزندان عزیز و نور چشمم زهرا و سمانه را به خوبی تربیت کن که در فردا خوب باشند و همسر مهربانم دوباره از تو معذرت میخواهم و از تو تقاضا دارم که از سر تقصیراتم درگذرید کلیه اموالم را که متعلق به من است میتوانید در راه تربیت فرزندان قرار دهید؛ و در خاتمه از کلیه خویشان و قومان وابسته و دوستان و آشنایانی که به نحوی از دست من این بنده حقیر خدای ناخواسته دلگیر شده اند عاجزانه از یک به یک شماها میخواهم که مرا حلال کنید و برایم انشاء الله دعا کنید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار