با زبانی تشنه شهد شهادت را نوشید
به گزارش نوید شاهد همدان، جهادگر شهید عبدالحسین خسروی در اول فروردین ماه ۱۳۳۹ همزمان با رویش بهار طبیعت در خانوادههای مذهبی و در دامان پر مهر پدر و مادری مومن در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود.
پس از اتمام دوران تحصیلات ابتدایی به سرعت دورههای راهنمایی و متوسطه را پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. شهید خسروی در سال ۵۷ همزمان با اوج گیری مبارزات مردم مسلمان ایران برعلیه رژیم منفور پهلوی فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی خود را آغاز کرد و در راه پیشبرد انقلاب از هیچ کوششی دریغ نمیکرد. او، چون حق را شناخته بود همواره بر باطل در نبرد بود به طوری که در کلیه تظاهرات و راهپیماییها شرکت میکرد و بچههای محل را نیز به این فعالیتها تشویق میکرد.
در پخش اعلامیههای حضرت امام کوشش میکرد و با خط بسیار زیبایی که داشت نقش بزرگی را در تبلیغات و آگاهی مردم برعلیه رژیم ستمشاهی ایفا کرد.
فعالیتهای این شهید قبل از انقلاب به حدی زیاد بود که ماموران ساواک چندباراو را تهدید و تعقیب کرده بودند که این شهید بزرگوار با این تهدیدها هیچوقت دست از مبارزه برنداشت و د جواب آن بیخبران از خداوند میگفت: خداوندی که مرا آفریده است حتما مرا نگهداری خواهد کرد و همزمان هم مصلحت ببیند مرا به نزد خود میخواند، پس باکی از اینها نیست.
شهید خسروی در سال ۵۸ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. او که هدفی جز خدمت به مردم و پاسداری از دستاوردهای جمهوری اسلامی نداشت و این سال هم با تظاهرات، راهپماییها و تحصنهای منافقان و دشمنان انقلاب اسلامی مصادف شد، لذا لحظهای آرام نگرفت و به مبارزات خود همراه با امت مسلمان ادامه داد و طی مدت سربازی مسئول عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی در پیرانشهر بود و به فرموده پدر شهید، از سربازان نمونه گردان ۳ پیاده پیرانشهر بود.
او افتخار میکرد که در اوان انقلاب به خدمت مشغول است و به عنوان سرباز امام ندای حضرت امام را لبیک گفته است در مدت سربازی همواره سعی میکرد تا آنجا که در توان دارد براساس اسلام کار کند و از تن پروری و زیاد خوابیدن فرار میکرد، بیشتر مواقع به گفته دوستانش در حال عبادت و خواندن قرآن بود.
بعد از اتمام دوره سربازی وارد جهاد سازندگی شد و فعالیت خود را از همانجا مجدد شروع کرد. در آنجا به عنوان خطاط و مسئول تبلیغات بود و در این رابطه تلاش زیادی کرد و شبانه روز کار میکرد و لحظهای همه احساس خستی نمیکرد، به کارش علاقه داشت، چون از این طریق رسالت خود را نسبت به امام و انقلاب و شهدا انجام میداد، علاقه زیادی به قرآن داشت لذا کلاسهایی در زمینه قرآن و فراگیری آن در فصل گرم تابستان برای جوانان در روستاهای دور تشکیل میداد.
در برداشت محصول، جاده سازی، تبلیغات و تشکیل شوراهای روستایی و فعالیتهای دیگر مربوط به جهاد سازندگی حضور داشت و مجدانه زحمت میکشید و فعالیت زیاد در جهاد او را از رفتن به جبهههای جنگ بازنمی داشت.
در عملیاتهای بسیاری در جبهههای نبرد شرکت کرد و به ندرت اتفاق میافتاد که در جبهه نباشد، در طول عمر خود بیشتر مواقع یا در خط مقدم جبهه بود و یا در پشت جبهه با خط زیبایش به اسلام خدمت میکرد. علاقه زیاد ایشان نسبت به حضرت امام را نمیتوان توصیف کرد به طوری که سوگند ایشان همواره به جان امام بود.
شهید خسروی در راه خدمت آرامم و قرار نداشت تا اینکه در ماه رمضان سال ۶۵ مجدد عازم جبهههای جنوب کشور شد. در زمانی که در درون سنگر به تلاوت قرآن مشغول بود، سنگر ایشان مورد دید دشمن واقع شده و در بعدازظهر سوم خرداد ۶۵ در خرمهشر در حین تلاوت قرآن به آرزوی دیرینه خود رسید و چه شیرین شهد شهادت را نوشید.