قدمهایتان را در راه اسلام بردارید
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید مراد ترک هفتم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان ملایر دیده به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش قزل گل نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است.
در وصیت نامه این شهید میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی، یاور مستضعفان جهان و با درود و سلام به شهدای گلگون کفن ایران که با نثار خون خود از میهن اسلامی ما دفاع نمودند و به درجه شهادت نائل آمدند و با درود و سلام به حضور پدر و مادر عزیزم که با رنج فراوان مرا بزرگ نمودند.
پدر عزیزم پسرت مراد برای آخرین بار با شما خداحافظی میکند، پدرجان میدانم که شما با چه مشکلاتی مرا بزرگ نمودید تا در پیری بتوانم برای شما مفید باشم و دست شما را بگیرم، ولی چه کنم که سرنوشت جز این نبود و هرچه خدا بخواهد همان میشود و بدان که من آگاهانه در این راه قدم برداشته ام و هدفم جز شهادت در راه اسلام و قرآن هدفی دیگر نبود و از شما تقاضا دارم برایم زیادی گریه نکنید و صبر و بردباری خود را حفظ نمایید و همچون خانوادههای دیگر شهدا همیشه یار و یاور امام باشید و هیچ وقت امام را تنها نگذارید؛ و به حضور مادر گرامیم سلام عرض میکنم، مادرجان چه شبهایی که در گهواره من بیدار ماندی تا من کوچکترین ناراحتی نداشته باشم و مرا از آب و آتش دور نمودید تا من رشد کردم و بزرگ شدم و میخواستید که در آینده من عروسی کنم و میخواستید شب دامادی مرا ببینید. حال که این توفیق را خداوند نصیب شما نکرد و شهادت را به جای دامادی من برای شما هدیه کرد باید صبر و تحمل داشته باشید، مباداد که برایم بیش از حد گریه و زاری نمایید و ناراحت شود.
مادرجان از شما تقاضا دارم برای آخرین بار به شما میگویم هیچ وقت برایم گریه نکنید، چون شهادت در راه خدا گریه نکنید شما باید افتخار کنید که چنین فرزندی داشته اید که در راه دین و اسلام فداکاری کند و به درجه شهادت نائل آید.
به خدمت برادرانم آخرین پیامم را میرسانم، برادران عزیزم شما همیشه مایه امید من بودید و برای من برادران خوبی بودید و من هیچ وقت در مدت سربازی صحبتهای شما را فراموش نمیکردم و همیشه به یاد شما بودم و حال که خداوند خواسته ما از همدگر جدا شویم از شما خداحافظی میکنم و تنها خواهشی که از شما دارم این است که برایم زیاد ناراحت نباشید و برایم گریه و زاری نکنید، چون اگر شما ناراحت شوید من هم ناراحت هستم، حتما صبر و تحمل خود را حفظ نمایید و هر قدم را که برمی دارید در راه اسلام و جمهوری اسلامی باشد و هیچ وقت خودتان را از روحانیت جدا نکنید و برای آخرین بار با خواهرانم خداحافظی میکنم. خواهران عزیزم برادر شما در راه دین و اسلام شهید شد، پس برایش گریه و زاری نکنید و هیچ وقت به خودتان ناراحتی راه ندهید و سلام علیکم و رحمه الله برکاته.