شهادت نزدیکترین راه تقرب به خدا است
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید محمدرضا یعقوبی در سوم شهریورماه ۱۳۳۱ در شهرستان همدان متولد شد. پدرش عبدالرضا و مادرش فاطمه نام داشت. خواندن و نوشتن نمیدانست. کارگر بود. در سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و دوم اسفندماه ۱۳۶۴ در فاو عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجای ماند و اول فروردین ماه ۱۳۷۴ پس از تفحص در گلزار شهدای روستای انصارالامام از توابع زادگاهش به خاک سپرده شد.
در وصیت نامه این شهید میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (بقره آیه ۱۹۰)
در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید لیکن ستمکار نباشید که خدا ستمکار را دوست ندارد.
با سلام و درود فراوان به محضر مقدس مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش خمینی کبیر و فرمانده کل قوا که با پیامهای پیامبرگونه اش ما را از خواب غفلت بیدار نمود و راه حقیقی اسلام را به ما نشان داد و با سلام و درود فراوان به ارواح طیبه شهیدان خونین کفن که با نثار جان و خون خود درخت پرمهر اسلام را بارور نمودند تا برای همیشگی شاداب و تنومند بماند.
اینجانب محمدرضا یعقوبی فرزند عبدالرضا در روز ۱۱/۱۱/۶۴ وصیتم را مینویسم: ابتدا سپاس باید گفت پروردگار متعال را که مرا به شغل پاسداری که خدمتگزاری به اسلام و مردم است منت نهاد و رحمت بر پیامبران و فرستادگان او که سعادت در راه خود را به ما نشان دادند و سپاس خدایی را که مرا از خاک خلق کرد و به خاک برمی گرداند.
شهادت نزدیکترین راه تقرب به خداست
چقدر عالی است که انسان این ندای حق را پاسخ دهد و در راه او جهاد نماید. من خودم را کبوتری رها شده که به سوی سعادت پرواز مینماید حس میکنم و خداوندا مرا به درجه رفیع شهادت نائل گردان، چون چشم و جانم روح و روانم خمینی بت شکن میفرماید: «درجه شهید از همه افضلتر است» پسای خدای هستی مرا در رسیدن به این فیض یاری ده، در این دنیای فانی جایی که پدران و مادران ما امتحان داده اند و ما اینجا امتحان میدهیم و خواهیم داد. هر فردی هر کار خوبی انجام بدهد برای تقرب به خداوند میباشد و من در این مدت ناچیز که در جبههها بوده ام پی به این نکته برده ام و خیلی هم ایمان نسبت به آن دارم که شهادت نزدیکترین راه و سریعترین راه تقرب به خدا میباشد.
راستی برادران و خواهران در همان جا که نشسته اید نگاهی به اطراف خود بیندازید و عکسهایی را که در اطراف خود میبینید تا چند روز قبل در کنار شماها بودند و شما از وجود خاص آنها بهرهمند بودید، آری لحظهای به خود آیید و فکر کنید که اینها چه راهی را انتخاب نمودند و به کجا رفتند و این را بدانید کسانی که در این راه جان و مال خود را میدهند فردای قیامت در پیش خدا و انبیاء روسفید خواهند بود بله همگی رفتنی هستند چه بهتر که در راه جهاد و قرآن کریم جان خود را اهدا کنند.
خوب اگر ما دفاع نکنیم و از امر خدا سرپیچی کنیم جواب خدا و این خونهای پاک شهدا را چه خواهیم داد؟ بله این بنده حقیر که واقعا به معشوق خود عشق میورزم برای چندمین بار به جبهه شتافتم تا به معشوق خود ملحق شوم و به آن آرزوی دیرینه ام برسم.
مادرجان برایم گریه نکن
و در اینجا پیامی به مادرم: مادر از اینکه فرزند خوبی نبودم واقعا شرمنده ام و امیدوارم که مرا ببخشی و تو هم، چون مادر بقیه برادران شهیدم افتخار کنی که من در چنین راهی قدم گذاشتم، مادر جان هروقت به یاد من افتادی و خواستی گریه کنی و یا اینکه بر سر قبر من بیایی آن لحظه به فکر کربلای حسین (ع) باش که در آن زمان با کافران و ستمگران برای برجا ماندن اسلام و آزادی تمام مسلمانان از زیر سلطه یزید جنایتکار چگونه جان خود و فرزندان عزیزش را تقدیم حق تعالی نمود؛ وای امت شهیدپرور که خونها برای اسلام داده اید و میدهید جوانان ما دیگر لالههای سرخ را برای حجله گاه عروسی شان نمیخواهند بلکه آنها لالهها را برای حجله گاه شهادتشان میخواهند و آرزو دارند که پدر و مادر و دوستانشان با دسته گلهای رنگارنگ بر سر مزار خون بارشان بیایند و با آنها دیدار نمایند.
و، اما پیامی به برادران و خواهران حزب الله؛ برادران و خواهران اولا که امام را تنها نگذارید و همیشه به پیامهای پیامبرگونه اش لبیک گو باشید و برای سلامتی و طول عمر عزیزش همیشه دعا کنید و وحدت خود را حفظ کنید تا اسلام به پیروزی نهایی برسد انشاءالله.
تن به سازش ندهید
و از برادرانم و خواهرانم تقاضا دارم که بعد از من سلاح مرا به زمین نگذارند و در هر کجا که بودند با دشمنان بجنگند و تن به سازش ندهند و از برادران و خواهرانم میخواهم که مرا حلال کنند و برای من از خدا طلب مغفرت نمایند؛ و در آخر از همسرم میخواهم که بعد از من فرزندانم را طوری تربیت کند که پیرو راه خونین حسین (ع) باشند و برای آینده اسلام از جان و مال خود بگذرند و ادامه دهنده راه شهدا باشند و در اینجا از همسرم نیز میخواهم که مرا حلال کند و پیرو زینب باشد و از کلیه کسانی که این وصیت نامه را میخوانند و یا میشنوند خواهش میکنم که مرا ببخشند و از خداوند برایم طلب عفو نمایند.
والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار الهی آمین.
مورخه ۱۱/۱۱/۶۴