روزی شهدا حسینی رفتن بود و رزق آسمانی ما زینبی ماندن
به گزارش نوید شاهد همدان، اعظم فتحی همسر شهید مدافع حرم محمدرضا زارع الوانی به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین (س) دل نوشتهای به همین مناسبت به رشته تحریر درآورده است.
به نام خدای عالمه عالم، زینب ایستادگی، زینب صبر، به نام خدای زینب سرافرازی و جانبازی، به نام خدای دختر علی که زبانش در برندگی و افراختگی در مقابل خصم، چیزی کمتر از ذوالفقار پدر نداشت.
به نام خدای صاحب عظیم الشان جمله والای «ما رایت الا جمیلا» که ما همسران و مادران شهدا را در زیر علم «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» گردآورده است.
ما همسران و مادران شهدا غزل ایستادگی را در مکتب او آموخته ایم که رگ رگ وجودش ایمان بود و اطمینان، ایمان به توفندگی خون و اطمینان به وعدههای الهی که «ان الارض یرثها عبادی الصالحون».
حالا ما پس از فدا کردن عزیزانمان در مکتب خون سرخ الهی از گلوی زینب کبرا (س) فریاد برمی آوریم که زمین از یاوارن حجت الهی خالی نخواهد شد.
همسران و فرزندان ما ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین را پس از ۱۴۰۰ سال لبیک گفته اند و آفریدند حماسههای خون و خاکریز و خرمشهر را و آفریدند فتح الفتوح آزادی موعود و الزهرا و حلب را.
همسران و فرزندان شهید ما آنچنان حبیب وار قدم در مسیر سیدالشهدا و دفاع از حرم و حریم اهل بیت گذاشتند که مصداق جمله آخرالزمانی «اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر» شدند و این ما بودیم که با دستهای لرزان و اشکی ریزان، اما با قلبی مطمئن به وعدههای الهی بند پوتینهای آنها را آنچنان قرص و محکم بستیم که دلشان قرص پای به راه دفاع از ایران و اسلام و حرم آل الله گذاشتند و حالا این آنها هستند بر درب بهشت ایستاده منتظر مادرانی که عزیزترین عزیزانشان را فدای مکتب عاشورای حسین کرده اند؛ و این مائیم که ظهور و بروز زندگی و زنده بودن و جاری بودن آنها را در جای جای زندگی خود احساس میکنیم، به حکم محکم «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».
روزی آنها حسینی رفتن بود و رزق آسمانی ما زینبی ماندن. علم بر دوش کشیدن و در دوباره تاریخ خطاب به همه ملامتگران مصرع زیبای «ما رایت الا جمیلا» را خواندن.
زیبا بود روز رفتن عزیزانمان و زیباتر وقتی پرستوهایمان با بال هایی خونین بازگشتند. حالا ما آغوش باز کرده ایم، استقبال یاران آخرالزمانی سیدالشهدا را، آنجا که جسم خونین عزیزانمان را در خلوت انس در آغوش کشیدیم و آرام با خود زمزمه کردیم: نسیمی جان فزا میآید، بوی کرببلا میآید؛
و حال ما بودیم که خطاب به خبررسانان شهادت عزیزانمان ام البنین وار میگفتیم عزیزانمان فدای حسین؛ عزیزانمان فدای زینب، از حرم زینب زهرا چه خبر؟
آری ما ام البنین وار ایمان داریم که «إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخاصَّةِ أولیائِهِ» ما ایمان داریم که نه مرگ و نه شهادت، پایان کبوتر نیست باید پرواز را به خاطر سپرد.
آسمان فرصت پرواز بلندیست فقط
قصه این است چه اندازه کبوتر باشیم