جبهه می‌روم تا انقلابمان جهانی شود
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید علیرضا شالبافان در ششم مهرماه ۱۳۳۶ در شهرستان بهار به دنیا آمد. پدرش علی اکبر و مادرش ایران نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و به عنوان گروهبان دوم ارتش در جبهه حضور یافت و در پانزدهم دی ماه ۱۳۵۹ در کرخه نور براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
در این وصیت نامه می‌خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ.
چون که وصیت نامه یک وظیفه شرعى و یک امر حیاتى است، بنابراین من با نام خدا پس از اینکه پنج ماه در جبهه غرب در کردستان بودم و به مرخصى آمده‌ام و بعدا نیز به جبهه سوسنگرد اعزام خواهم شد، این وصیت نامه را مى‌نویسم. پس از پیوستن به شهادت در راه خدا، چون در این برهه از زمان انقلاب ما به جایى رسیده که همانند غنچه‌اى نوشکفته دارد پرورش مى‌یابد و این جنگ را هم که صدام یزید براى نابودى انقلاب ما به ما تحمیل کرده است.
من به خاطر جهانى شدن انقلابمان و زنده شدن هر چه بهتر دینمان یعنى اسلام براى جنگ با کافران صدام به جبهه مى‌روم و من کاملا با آگاهى کامل و تمام با آغوش باز به استقبال شهادت مى‌روم.
پدر عزیزم مى‌دانم که بعد از شهادت من خیلى ناراحت خواهى شد ولى باید افتخار کنى که فرزندى را بزرگ کردى و به اسلام قربانى دادى و من هم افتخار مى‌کنم که پدرى همچون شما را دارم و من زمانى عروسى خواهم کرد که انشاالله در این جنگ پیروز شویم، چون اسلام براى شکوفائى و پایدارى خود به خون زیاد احتیاج دارد.
بنابراین جوانان و مسلمان باید با هدیه خون خود اسلام را هرچه بهتر استوارتر گردانند. من از همه تقاضا مى‌کنم تا مطیع فرامین امام خمینى باشید و هیچ موقع در هیچ کارى امام را
تنها نگذارید. باشد که با اهداى خونمان و با دادن ناچیزترین هدیه خود، خدمتى به اسلام کرده باشیم تا اسلام عالم گیر گردد. انقلاب ما انشاالله به انقلاب مهدى (عج) بپیوندد. والسلام
