وصیت نامه و دست نوشته شهید "جعفر قاسمی"
يکشنبه, ۰۴ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۲۱
نوید شاهد_ در وصیت نامه شهید جعفر قاسمی می‌خوانیم: جبهه‌ها را خالى نکنید و همچنین مسجد‌ها را و امام را تنها نگذارید و نادیده دم از صلح نزنید.

به گزارش نوید شاهد همدان، شهید جعفر قاسمی در سیزدهم آبان ماه ۱۳۵۰ در روستای سوزن از توابع شهرستان رزن به دنیا آمد. پدرش نادعلی و مادرش مقدس نام داشت. دانشجوی کاردانی در رشته تربیت معلم بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در بیست و ششم دی ماه ۱۳۶۶ در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. پیکر مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. برادرش حسینعلی نیز به شهادت رسیده است.
در وصیت نامه این شهید آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ
سلام بر آخرین ستاره تابان امامت و ولایت امام زمان (ع) و نایب بر حقش امام خمینى و سلام بر امت شهید پرور ایران اسلامى و سلام بر قلب پاک رزمندگان اسلام.
پدر و مادر عزیزم من هر چند مدت کوتاهى پیش شما بودم ولى در این مدت کوتاه شما زحمات زیادى براى من متحمل شدید. پدرم که با دست هاى پینه بسته ات و با بدن فرسوده و پیرت از بدو تولد تاکنون رنج هاى زیادى را کشیده که با آن همه سختى مرا بزرگ کردى و مادرم که با دست هاى نازنین و قلب پاکت شیر حلالى را به من دادید و با بافتن فرش، زندگى خود را اداره مى کردى تا مبادا بچه هایت گرسنه بمانند و شب‌ها نخوابیدى که فرزندى، چون مرا شیر دادى و بزرگ کردى و لقمه از دهانت درآوردى و به من دادى تا من گرسنه نشوم.
پدر و مادر عزیزم مى دانم هر چند با این همه زحمت و تلاش که مرا بزرگ کردید نمى توانید دورى مرا تحمل کنید ولى بدانید، چون نمازتان به خاطر خداست پس دورى مرا هم به خاطر خدا قبول کنید.
پدر و مادرم من، چون این را وظیفه مى دانستم که حداقل کمک کوچکى به جبهه کرده باشم و جانم را فداى رهبر کنم، پس من در راه خدا کشته شده ام و این آرزوى هر مسلمانى است پس ناراحت نباشید، چون شما باید جهان آخرت را در نظر بیاورید که فرزندتان را در پیش خود شادمان ببینید و این دنیاى فریب کار به دردى نمى خورد، پس ناراحت نباشید و افتخار کنید که فرزندانتان را بزرگ کردید و در راه خدا هدیه کردید و به حرف شیطان‌ها و ظاهر فریب‌ها و جبهه ندیده‌ها گوش ندهید که ایمان و آخرت خود را به خاطر آن‌ها بفروشید و مادرم تو مادر من شهید نیستى که اگر کسى دم از صلح بزند و تو جواب او را ندهى و او را از خانه ات بیرون نیندازی.
پدر و مادر گرامیم مى دانم نمى توانید جلو گریه تان را نگه دارید پس در این صورت به یاد شهیدان کربلا بیفتید تا گریه تان به خاطر من نباشد و آخرین وصیتم به شما این است که پدرم تا مى توانى کار کشاورزى را ادامه بدهید تا به دیگران محتاج نباشی؛ و مادر و خواهرم و سکینه داغدار که سعى مى کنی جاى خلوتى را گیر آوری و گریه کنى من سفارشم این است که حجابتان را رعایت کنید، چون تمام این کشت و کشتار‌ها سر همین مسئله است و (حجاب شما کوبنده‌تر از خون من است).
وبرادرانم آخرین وصیتم به شما این است که تا مى توانید بیاموزید و بیاموزانید که پیامبر گرامیمان در این مورد مى فرماید:
اُطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ زگهواره تا گور دانش به جوى.
همچنین وصیتم به هموطنان غیورم این است که جبهه‌ها را خالى نکنید و همچنین مسجد‌ها را و امام را تنها نگذارید و نادیده دم از صلح نزنید و بار دیگر از تمام قوم و خویشان و پدر و مادر زحمتکشم و برادران عزیزم و خواهران گرامیم این است که اولا از هادى کاملا مراقبت کنید و مواظب او باشید، چون او یادگار برادر بزرگوارم است و من هم که یادگارى ندارم از شما مى خواهم که مرا حلال کنید و هر چه از من بدى دیدید ببخشید.
والسلام وعلیکم و رحمة الله وبرکاته
عصر ساعت‌۱۱/۲ دقیقه روز شنبه مورخه ۱۹/۱۰/۶۶

نادیده دم از صلح نزنید

نادیده دم از صلح نزنید

نادیده دم از صلح نزنید

نادیده دم از صلح نزنید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده